شجاعی جشوقانی در این نشست با بیان اینکه یکی از شخصیتهای شاخص و برجسته تاریخ فلسفه علوم انسانی و علوم اجتماعی، فیلسوف و مورخ و انسان شناس آلمانی ویلهلم دیلتای است گفت: معمولا زمانی که از هرمنوتیک به عنوان یکی از سه پارادایم علوم انسانی مدرن نام میبرند، دیلتای را ذیل پارادایم هرمنوتیک جای میدهند؛ اما من بر اساس شواهدی از آثار دیلتای با این برداشت عمومی موافق نیستم و جایگاه او را در میانه پارادایم هرمنوتیک و پارادایم انتقادی میدانم.
او ادامه داد: در طول تاریخ فلسفه، عنوان علوم انسانی برای اولین بار در کتاب دیلتای ظاهر شد، بر همین اساس، او اولین فیلسوفی است که مسئله علوم انسانی را به عنوان مسئلهای فلسفی صورت بندی مفهومی کرد.
این مدرس دانشگاه با طرح این سوال که چرا دیلتای اهمیت دارد؟ توضیح داد: در بین فیلسوفان قرن نوزدهم که در سرآغازهای فلسفه معاصرند، برای دیلتای مسئلهای جدی سر بر آورد: دفاع از علوم انسانی.
شجاعی جشوقانی با بیان اینکه دیلتای صراحتا پروژه خود را پروژه کانتی معرفی میکند گفت: پروژه کانت پروژه نقد عقل محض است. کانت در زمانه خود با فیزیک نیوتنی مواجه بود که ملاک معرفت یقینی و معیار علمیت بود. در پروژه کانت به خودشناسی و معرفت شناسی میپردازیم.
او ادامه داد: کانت معتقد است متافیزیک اگر بخواهد حیات داشته باشد، دیگر فلسفه وجودشناسانه نیست، بلکه فلسفه معرفت شناسانه است و منظور از معرفت فیزیک نیوتن است. در نتیجه فلسفه، فلسفه علم است و پس از کانت با فلسفه علوم مواجه هستیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: دیلتای معتقد است فلسفه پست کانتی، فلسفه علم است، چه در سنت تحلیلی و چه در سنت قارهای. کانت به فلسفه علوم طبیعی پرداخت و دیلتای به فلسفه علوم انسانی میپردازد. بنابراین عنوان پروژه دیلتای نقد عقل تاریخی است و منظور همان فلسفه علوم انسانی و علوم اجتماعی است.
نظر شما