مدیر نشر آفتابکاران در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد:
میتوانستم چند کتاب بیصاحب چاپ کنم و در نمایشگاه کتاب غرفه بگیرم
احمد تهوری تخصیص غرفه در نمایشگاه کتاب براساس تعداد عنوانهای منتشر شده را موجب دامنزدن به بحران کتابسازی و به محاق رفتن ناشران واقعی میداند.
«انتشارات آفتابکاران» از حدود سه سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده است و در دو دوره گذشته بهدلیل ضوابط تخصیص غرفه، موفق به حضور مستقل در نمایشگاه کتاب تهران نشده است. در نگاه به شرایط و ضوابط حضور ناشران در سیوسومین دوره نمایشگاه با احمد تهوری، مدیرمسئول نشر آفتابکاران که البته سابقه حضور و فعالیتش در حوزه نشر به سالها پیش برمیگردد، به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
حضور در نمایشگاه کتاب تهران که وجوه فروشگاهی آن بیشتر مورد توجه ناشران است، برای بخش قابل توجهی از ناشران به یک هدف تبدیل شده. نظر شما که در دو دوره قبلی در قالب اعطای نمایندگی در نمایشگاه شرکت کردهاید، در اینباره چیست؟
از دو سال پیش که نشر آفتابکاران فعالیت رسمی خود را آغاز کرده، صنعت نشر فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ چنان که شاید بتوان در یک تقسیمبندی مجازی، وضعیت نشر ایران را به قبل و بعد از سال 1397 تقسیم کرد. بنابراین من واقعا در دوره خاصی به تاسیس انتشارات اقدام کردم به حوزه نشر ورود کردم.
شرط ورود به نمایشگاه کتاب تهران برای ناشران عمومی، انتشار 40 عنوان کتاب است و همین مساله، باعث شده بسیاری از ناشران؛ خصوصا بخشی از آنهایی که تنها یکیدوسال از تاریخ صدور پروانهشان میگذرد، با کتابسازی و جعل عنوان، خود را به نمایشگاه برسانند. در این میان اما ناشرانی هم هستند که به هیچ عنوان تن به کتابسازی نمیدهند.
بله. اگر قصد من کتابسازی بود، چه بسا که تا امروز از 40 عنوان فراتر رفته بودم. هدف من در درجه اول این بود که به کیفیت اهمیت بدهم و بر همین اساس، کتابهایی هم که تولید کردیم، حرفی برای گفتن داشت و در همان سال اول توانستیم حدود 23 عنوان کتاب، منتشر کردیم؛ هرکدام با 1000 نسخه تیراژ؛ آن هم در شرایطی که شما بهتر میدانید چاپ کتاب چقدر سخت است. سال 96 با همین 23 عنوان کتاب هم پشت در ورود به نمایشگاه ماندیم و ما را راه ندادند؛ چون شرط ورود به نمایشگاه داشتن 40 عنوان کتاب بود. سال 97 هم که به اذعان همه ناشرها و اهالی نشر بحران عجیبی دامنگیر صنعت نشر شد؛ یعنی کاغذ به منتهیالیه قیمت خود رسید، لوازم چاپ، فیلم، زینک و همینطور هزینههای چاپ بالا رفت و بهنوعی خیلی از ناشران را زمینگیر کرد. اما به هرحال معتقدم سیاستهای موجود باعث میشود کتابسازی، به نشر ما تزریق میشود.
کتابسازی عناوین تکراری و قدیمی، سرقت ادبی و کپی کردن ترجمه مترجمان دیگر، از راهکارهایی است که کتابسازان و ناشرنماها از طریق آن به دنبال افزایش آمار کتابهای خودند. این معضل که یکی دو سال اخیر در نمایشگاه و در نگاه جامعتر در کل بازار کتاب توسعه پیدا کرده، چقدر آسیبزا است؟
اگر بخواهم با توجه به آن چیزی که میبینم اوضاع را رصد کنم، باید بگویم که حال و احوال صنعت نشر خوب نیست. ما در حوزه نشر درکل یکسری معایب و مشکلات داشتیم، اتفاقات اخیر و بحران صنعت نشر هم به آن اضافه شده است؛ اما متاسفانه ناشران درصدد رفع این معضل نبودهاند؛ بلکه برخی از ناشرها سمت کتابسازی کتابهای پرفروش رفتهاند و به هر قیمتی و با هر ترجمهای، میخواهند فروش خود را تضمین کنند. درحال حاضر ترجمههای موازی بیداد میکند؛ برای مثال کتاب «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز که انواع و اقسام ترجمهها از این کتاب در بازار است و هنوز هم ترجمههای جدید آن منتشر میشود؛ همینطور کتابهای دیگری مثل کتاب «ملت عشق» که توسط نشرهای مختلف با عناوین «عشق»، «چهل قانون عشق» و... به چاپ رسیده و هنوز هم چاپ و منتشر میشود. در کل صنعت نشر روزگار خوشی را نمیگذراند.
پس به اعتقاد شما معیارهای کمی برای تخصیص غرفه در نمایشگاه کتاب جوابگو نیست و از سویی باعث توسعه آسیبهایی مثل کتابسازی هم شده است؟
بله؛ به اعتقاد من این معیار مثلا 40 عنوان کتاب برای حضور ناشر در نمایشگاه کتاب، به مسأله کتابسازی دامن زده است. در نتیجه این سیاستها، ناشران خوب در محاق میمانند و دیده نمیشوند؛ زیرا بنای کار آنها این نیست که فقط عناوین را اتوماتیکوار منتشر کنند تا آمار خود را بالا ببرند. من هم میتوانستم چندین کتاب بیصاحب چاپ کنم و آمار نشر خودم را در بانک اطلاعاتی خانه کتاب بالا ببرم و درنتیجه امکان گرفتن غرفه در نمایشگاه را پیدا کنم.
منظور و تعریفتان از «کتابهای بیصاحب» چیست؟
کتابهایی که کسی مدعی آنها نیست، در بین اهالی نشر اصطلاحا به کتابهای بیصاحب معروفاند و شما میتوانید این کتاب را تهیه کنید، حرفچینی، صفحهبندی و چاپ کنید؛ مثل «چرند و پرند» دهخدا یا «دیوان حافظ» که مدعی ندارد. درهرصورت این لفظ کتابهای بیصاحب در بین ناشران استفاده میشود و بهعبارتی آمار یک ناشر را بالا میبرد؛ درحالیکه کیفیت نشر را پایین میآورد.
انتشار کتابهای بیصاحب باعث میشود یک ناشر با کتاب آشپزی و سفرهآرایی بهراحتی و سهولت در نمایشگاه کتاب غرفه بگیرد؛ آنوقت من که مثلا کتابی از زندگی «ادگار آلنپو» شامل اندیشههای جدید و نکات ناگفته از زندگی این نویسنده را منتشر میکنم؛ نمیتوانم در نمایشگاه شرکت کنم. البته پیروی رایزنیهایی که داشتهام، امیدوارم در نمایشگاه پیش رو، این اتفاق بیافتد؛ اما در مجموع مسئولان نمایشگاه باید بیشتر به کیفیت آثار توجه کنند، چراکه هرچقدر از کتابسازی دور شویم، به نشر و صنعت آن کمک کردهایم. به نظر من کتابسازی یک نوع جعلپروری، رونویسی و تقلب محسوب میشود و متاسفانه برخی ناشرها ملاحظات مربوط به این حوزه را رعایت نمیکنند.
منظور شما این است که مسئولان برگزاری نمایشگاه میتوانند یکسری کارهای کیفی مانند اختصاص امتیاز به کتابهایی که برای بار اول در کشور ترجمه و منتشر میشود، را به شروط تخصیص غرفه در نمایشگاه اضافه کنند؟
بله؛ در هرصورت دستاندکاران و تصمیمگیران این بخش میتوانند در این زمینه ورود کنند و یکسری امتیازات و شرایط کیفی برای ناشران درنظر بگیرند. البته مسئولان نمایشگاه امسال به ما گفتند که کیفیت در اولویت است؛ اما نمیدانم که آیا با توجه به تعداد بالای کتابها، این امکان وجود دارد یا خیر. درهرصورت باید شرایط بهتر شود؛ یعنی ما مجبور هستیم که شرایط را بهتر کنیم؛ چراکه در غیر اینصورت، عملا دورنمای خوبی در انتظار صنعت نشر ایران نیست. البته تاکید من بر این است که دولت تا آنجا که میتواند از ورود و دخالت مستقیم در حوزه نشر پرهیز و دخالت خود را در امر برگزاری نمایشگاه کتاب را کم و کمتر کند؛ برای این کار هم الگوهای زیادی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت، نمایشگاه کتاب پاریس، نمایشگاه کتاب بلونیا و... جلوی روی ما هستند؛ اما تعجب من از این است که با وجود همه این الگوهایی که پیش روی ناشرها، صنعت نشر و دولتمردان ما وجود دارد، باز به سمت دولتیشدن پیش میرویم. اگر اشتباه نکنم یک یا دو سال برگزاری نمایشگاه کتاب به اتحادیه ناشران سپرده شد که واقعا بهخوبی از عهده برگزاری آن برآمد؛ اما نمیدانم چه اتفاقاتی افتاد که دوباره به سر خط اول برگشت.
باتوجه به اینکه سیوسومین دوره نمایشگاه کتاب، به لحاظ زمانی زودتر از دورههای قبل آغاز به کار میکند، پیشبینی شما از این نمایشگاه چیست و آن را چگونه میبینید؟
به نظر من نمایشگاه سیوسوم در بدترین موقعیت زمانی برگزار میشود. شروع نمایشگاه 26 فروردین و دقیقا بعد از تعطیلات نوروز است که ما معمولا دوران رکود را در این دوره داریم؛ معمولا خانوادهها در تعطیلات عید، پول زیادی خرج کردهاند و دیگر چیزی برای خرید کتاب باقی نمیماند. مسئولان نمایشگاه و دستاندرکاران نشر بهدلیل شروع ماه رمضان این تمهید را لحاظ کردهاند اما بههرحال، خیلی به شرایط امیدوار نیستم.
نظر شما