کتاب «به وقت اردیبهشت» نوشته مریم عرفانیان در 146 صفحه و در قالب 19 داستان، خاطرات مادری از جوان رشیدش را که برایش آرزوها داشت، اما جوان لحظهای تاب ماندن نداشت و دلش برای یاری حضرت زینب (س) و مظلومیت شیعه تپید و رفت، روایت میکند. به بهانه انتشار 50 هزار نسخه از این کتاب، با مریم عرفانیان از نویسندگان جوان مشهدی که آثار متعددی را در حوزه دفاع مقدس به رشته تحریر درآورده است، به گفتوگو نشستیم.
گویا تیراژ کتاب «به وقت اردیبهشت» شما به بالای 50 هزار نسخه رسیده است.
بله، امسال همزمان با ششمین سالگرد شهید مدافع حرم حسن قاسمیدانا مسابقه کتابخوانی با مشارکت آستان قدس رضوی، شهرداری مشهد و ستاد دائمی یادوارده این شهید، از کتاب «به وقت اردیبهشت» آغاز شده است و 50 هزار نسخه از آن منتشر شده است و با تیراژهای قبلی کتاب، تقریبا بالغ بر 52 هزار نسخه از این کتاب تاکنون منتشر شده است.
کتاب چگونه به این تیراژ رسید؟
چاپ سوم کتاب «به وقت اردیبهشت» ویژه شرکت در مسابقه در نظر گرفته شده است و غیرقابل فروش است و از طریق بستههای غذایی و فرهنگی مواسات که توسط مجموعههای فرهنگی در حال توزیع هستند، به دست مخاطبان خواهد رسید که من هم در این مشارکت سهم کوچکی داشتم. البته این کتاب از طریق طاقچه نیز قابل دریافت است. مسابقه کتابخوانی «به وقت اردیبهشت» هم تا 15 خردادماه روی نشانی اینترنتی www.movasat.com در حال برگزاری است و جوایز ارزندهای هم دارد که به همه مخاطبان محترم توصیه میکنم شرکت کنند.
به لطف الهی تقریبا حدود ۵۲ عنوان کتاب تاکنون منتشر شده است که اکثر آنها در حوزه دفاع مقدس هستند. اولین کتاب، به پاییز آن سالها (مجموعه داستان کوتاه دفاع مقدس) در سال 1385 منتشر شد و در ادامه همین فضای کاری را ادامه دادم و آثاری مثل از همسفر با قطره (داستان کودک)، دخیل (مجموعه خاطرات شهدا در رابطه با زیارت امام رضا (ع)، جرعهای از ملکوت، تونلی زیر رودخانه (رمانی بر اساس زندگی سردار شهید محمدرضا سمندری)، دخیل نگاهم را به ضریح تو بستهام (مجموعه داستان کوتاه شفایافتگان رضوی)، گرمترین شب زمستانی (مجموعه داستان کوتاه دفاع مقدس)، راز این عشق (داستانکهایی از سبک زندگی امام رضا(ع)، ماه عسل برای همیشه (بهبود ارتباطات میان فردی همسران)، روزهای فراموش نشدنی (خاطرات زنان پشتیبان جنگ)، باز هم کلاغ میخواند (مجموعه داستان کوتاه اجتماعی)، به وقتِ اردیبهشت (زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم)، راهی برای رفتن (سرگذشت پژوهی بر اساس خاطرات بتول خورشاهی جانباز چهل درصد حادثه مکه، پرستار انقلابی مبارز با رژیم طاغوت و خواهر شهید مرتضی خورشاهی)، تا ابد با تو میمانم و چندین جلد زندگینامه شهدا از سری مجموعه (ایثارنامه) توسط ناشران مختلف منتشر شد.
و جوایز و تقدیرهای مختلف هم داشتهاید.
کسب رتبههای متعدد برتر استانی و کشوری در جشنوارهها و مسابقات مختلف بوده است. اما بهترین خاطره در این فضا مربوط به 11 مهر 1398 است که دو کتاب «راهی برای رفتن» و «تا ابد با تو میمانم» را در دیداری خصوصی شخصا به مقام معظم رهبری تقدیم کردم.
چه شد مریم عرفانیان نویسنده شد؟
اوایل برای ماهنامه بین المللی زایر داستانهای شیفتگان را مینوشتم در سالهای ۷۹، ۸۰. بعد از آن شوهر خالهام خاطرهای از برادر شهیدش علیاکبر رضایی جوشقان تعریف کرد. آن سالها من ۱۸ سال بیشتر نداشتم. خاطره را به صورت داستان کوتاه نوشتم و در جلسه نویسندگان حوزه هنری خواندم. داستان «جوشقان» با استقبال زیادی مواجه و موضوع کم کم جدی شد.
چرا حوزه دفاع مقدس؟
پدرم ۹ ماه در جبههها حضور داشتند و خاطراتی از نبود پدر در خانه در ذهنم نقش بسته بود، علاقهمندیام درباره نوشتن برای دفاع مقدس را بیشتر کرد. نوشتن در حوزه ایثار و شهادت برای من یک نوع تعهد است که بین خودم و خدایم دارم. اتفاقا نوشتن را به خود شهدا سپردم. من شهید خاصی را برای نوشتن کتابش انتخاب نمیکنم؛ بلکه خود شهدا من را برای نوشتن کتابشان انتخاب میکنند!
الان چه کتابهایی در دست چاپ دارید؟
روزهای لاجوردی (زندگینامه داستانی سردار شهید سید مهدی لاجوردی)، شیشههای ترک خورده (سرگذشت پژوهشی برادر دو شهید) و همیشه منتظر (سرگذشت پژوهی همسر شهید مدافع حرم سردار محسن قاجاریان) در دست چاپ است.
الزامات کتاب برای شهدا نوشتن خیلی خاص است؟
هرچه از دل برآید، بر دل نشیند؛ به نظر من باید مخاطبشناس بود خصوصا در حیطه ادبیات پایداری. مخاطب شناسی مهمترین اصل محتوای یک اثر خوب و تاثیرگذار است. فقط نباید به مصاحبه و پیادهسازی آن معطوف بود. باید روی بیان ادبی، هنری و تدوین مصاحبهها کار کرد تا محتوای خوب، تاثیرگذار و خلاقانهای به خوانندهها ارائه داد. حتی روی اسم کتاب، کیفیت صفحه آرایی و طرح جلد هم باید دغدغه مند بود و با کمترین قیمت، بهترین و شکیل ترین اثر را ارائه داد. اینطور رضایت مخاطب زیاد میشود.
تجربه به من ثابت کرده علاوه بر محتوای خوب کتاب باید رضایت خانواده شهدا و راوی را در نظر بگیرم. چون کتابی که راهی بازار میشود محتوای ماندگار زندگی آنان است و سالهای سال در کتابخانهها میماند. احساس میکنم نوشتن کتاب خوب درباره دفاع مقدس نیز حق الناس است. تا میتوان باید بارها قبل از چاپ کتاب را مطالعه و رفع اشکال یا بازنویسی کرد حتی به دست خانواده سپرد تا مطالعه کنند و از محتوا رضایت داشته باشند.
در سوابق شما حوزه سینما هم دیده شد. در آن حوزه فعال هستید؟
مانند نویسندگی نه، اما مدرک فیلمنامه نویسی کوتاه از انجمن فیلمنامه نویسان و سینمای جوان دارم و چندین فیلمنامه کوتاه درباره دفاع مقدس با نام آیینهها - کاغذ و باد - نشانی نوشتم و نویسنده چند برنامه تلویزیونی بودم. عضو شورای نویسندگان بسیج هنرمندان استان خراسان رضوی و کانون اهل قلم کشور هستم.
نظرات