حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی طی سخنانی دراین مراسم گفت:به عنوان مسئول انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور از همه کسانی که این مجلس را به این زیبایی آراسته اند تشکر و قددرانی میکنم؛ اگر هر روز ما، روز تجلیل از پاسبانان هنر که نگاهبانان هویت ملی ما هستند، باشد، باز کم است.
او درادامه افزود: بنده درسخنان کوتاه خود دراین نشست از جنبه نظری و مبنایی شرحی درباره کلمه صنایعدستی بیان خواهم کرد همانطور که میدانید امروزه کلمه صنعت به چارچوب و بعد دیگری از زندگی انسان گفته میشود و ما هنگامی که در کنار صنایع کلمه «دستی» و دست را قرار میدهیم با یک جهان متفاوت مواجه هستیم که در عین زیبایی کاربرد دارد و در عین کاربردی بودن زیباست.
بلخاری ادامه داد: کلمه صنایع یا صنعت به لحاظ تاریخی به یونان باستان باز می گردد و البته تعابیری که قرآن کریم دراین باره دارد نیز بسیار مهم و قابل تامل است. اما در یونان و در عصر سه استوانه بزرگ فلسفه یعنی سقراط، ارسطو و افلاطون تقابلهایی در مبانی نظری داریم. یکی از این تقابلها، تقابل میان طبیعت و صنعت است یا به تعبیر آنها فوزیس با تخنه؛ یونانیان بیان میکردندکه ما دو نوع موجود یا دو مصنوعات داریم، یک دست مصنوعاتی که انسان در آن هیچ مدخلیتی ندارد که از آن به فوزیس یا طبیعت تعبیر می کنند اما در مقابل «تخنه» است یعنی آنچه که انسان در آن مدخلیت دارد.
استاددانشگاه تهران افزود: «تخنه» در فرهنگ ما ترجمه به صنعت و صنایع شد که البته ریشه یونانی دارد؛ بنابراین وقتی ما بر پایه اندیشه یونانیان صحبت از صنایعدستی می کنیم، یعنی آن مصنوع، موجود و مخلوقی که انسان آن را میسازد بنابراین حضور انسان در صنایعدستی یک حضور ذاتی و جوهری است.
بلخاری درادامه سخنان خود باشاره به کلمه «صنعت» در قرآن کریم گفت: قرآن تقریر خود را در این زمینه دارد، لذا نگاه تمدن اسلامی به تمدنهای دیگر یک نگاه نقادانه است بنابراین مسلمانان آنچه که مبتنی با فطرت قرآن بود را پذیرفتند و آنچه که منطبق نبود را رد کردند؛ بنابراین برخی از مبانی هنر در تمدن اسلامی اقتباسی است وتاسیسی نیست اما چون با فطرت قرآنی ما مناسبت دارد آن را پذیرفتیم.
او اضافه کرد: اما قرآن کریم درباره صنایع چه میگوید و چرا ما در تایخ ایران تعداد قابل توجهی از «فتوت نامه»ها را داریم؛ چرا آهنگران و چیت سازان و بسیاری از صنوف و حرف ما منشوری به نام «فتوت نامه» داشته اند؛ چون قرآن مفهوم «صنعت» را تایید کرد. خداوند در قرآن میفرماید:« قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَک آن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیدَی ۖ أَسْتَکبَرْتَام کنْتَ مِنَ الْعَالِینَ... »ای ابلیس، تو را چه مانع شد که به موجودی (با قدر و شرافت) که من به دو دست (علم و قدرت) خود آفریدم سجده کنی؟ یا اینکه درجای دیگر میفرماید:« وَ عَلَّمْنَاه صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهلْ أَنْتُمْ شَاکِرُونَ« و ساختن زره را بخاطر شما به او تعلیم دادیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند؛ آیا شکرگزار (این نعمت های خدا) هستید؟... این شواهد قرآنی به همراه بسیاری شواهد دیگرنشاندهنده این است که تمام صنایعدستی ما ریشه در تعلیم الهی دارد. به کلمه علمنا در قرآن توجه کنید.
مدیرگروه هنرهای سنتی و صنایعدستی فرهنگستان هنر درپایان سخنان خود تاکید کرد: صنایعدستی اشرف و افضل و اتم در هستی انسان است. انسان خود، مساله اصلی صنایعدستی است لکن صنعتی که مصنوع حضرت حق است و موجودی که مصنوع الهی باشد؛ این هنر در جان او انباشته است؛ لذا صور الهی در صنایعدستی به دست هنرمندان ما آشکار میشوند. از این رو وقتی مثلا به تار و پود فرش و سایر صنایعدستی نظر کنید؛ آنگاه هم از متن این صنایع و هم از متن انسانهایی که بهعنوان هنرمندان این صنایعدستی را ساخته اند؛ قدرت صانع عظیم لم یزلی که انسان را ساخته است، آشکار می شود.
نظر شما