نویسنده کتاب «از فیضیه تا الرشید» معتقد است که اراده، مهمترین پیام زندگی یک آزاده است، بنابراین هرچقدر در تقویت اراده تلاش کنیم، مطمئناً میتوانیم زندگیها را در مقابل مصائب و مشکلات مستحکم کنیم.
در حوزه علمیه نزد استادان و مراجعی چون امام خمینی (ره)، آیتالله مشکینی، آیتالله خزعلی، آیتالله صالحی مازندرانی، شیخ علی اکبر تربتی، استاد فشارکی و … طلبگی کرد و با آغاز نهضت انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۲ به سلک مبارزان پیوست و تا پیروزی انقلاب بارها توسط ساواک تحت تعقیب قرار گرفته است. با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت در نهادهای انقلابی و از جمله سپاه پاسداران درآمده و با آغاز جنگ به جمع رزمندگان پیوست.
۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در عملیات بیتالمقدس به اسارت نیروهای دشمن درآمد و در طول ۸ سال اسارت، در کنار حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی در چندین اردوگاه روزگار اسارت را پشت سر گذاشت و همزمان با بازگشت آزادگان به کشور، به میهن اسلامی بازگشت. اردوگاههای موصل، الانبار(کمپ ۸ یا عنبر) و تکریت ۵ از جمله اماکنی بود که به عنوان اسیر در این اردوگاهها، ۸ سال اسارت خود را پشت سر گذاشت و این کتاب خاطرات کامل این دوران است.
این مجموعه که با همکاری بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس مازندران از سوی سیدحسین ولیپور رزمی گردآوری شده است را انتشارات پیام آزادگان روانه بازار کتاب کرده است. در ادامه شرح گفتوگو با نویسنده کتاب «از فیضیه تا الرشید» را میخوانید.
درباره کتاب «از فیضیه تا الرشید» برایمان بگویید، جرقه نوشتن خاطرات از کجا شکل گرفت؟
روحانی مجاهد و پرتلاش، حجتالاسلام محمدحسن جمشیدی اردشیری، از آزادگان گرانمایهای است که سالیانی از حیات خویش را در اردوگاههای رژیم صدام سپری کرده و اهمیت خاطرات وی موجب شد تا این مشاهدات، تدوین و توسط انتشارات «پیام آزادگان» به زیور نشر آراسته شود.
تألیف این کتاب از چند جهت اهمیت داشت، یکی اینکه شخصیت این عالم بزرگوار برایم جذاب و مهم بود و در اهمیت خاطرات این آزاده سرفراز همین بس که سالهای اسارت این آزاده دلیر و مبارز نستوه مازندران در اردوگاههای الانبار و موصل، زندان الرشید و کمپ تکریت ۵ در حالی سپری شد که خبر شهادت فرزند برومندش، مهدی جمشیدی از دیوارهای اردوگاه گذشت و به وی رسید، اما داغ ضجه مویهاش به دل دشمن ماند و خبری از خم شدن و شکستن این درخت کهن نشد و دیگر اینکه پرداختن به موضوعات پژوهشی در رسته کاریام قرار دارد و یکی از محورهای پژوهشی که دنبال میکنم در ارتباط با موضوعات دفاع مقدس است.
بازخوردها درباره این کتاب چگونه بوده است؟
به نظر میرسد قضاوت درمورد بازخوردها کمی زود باشد، چون کتاب هنوز در استان مازندران آنطور که باید توزیع نشده و رونمایی نیز صورت نگرفته است، اما از سوی اعضای خانواده و نزدیکان که مطالعه کردهاند، بازخوردهای خوبی داشته است.
کار نوشتن کتاب «از فیضیه تا الرشید» چه مدت طول کشید و برای راستیآزمایی رخدادها، با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
نوشتن کتاب از تابستان 97 شروع شد و فرایند دو ماهه برای مصاحبه مستقیم با راوی طی شد و حدود 30 ساعت مصاحبه تاریخ شفاهی به عمل آمد که مقداری هم چالشی بود و مواردی که احساس میکردم با تاریخ تحولات انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و ذهن راوی ممکن است اشتباه کرده باشد، سعی میکردم حذف و اصلاح کنم. در این راستا با اطلاعاتی که بدست میآوردم یا با استفاده از خاطرات آزادگان دیگر تلاش می کردم چنانچه تعارضی وجود داشت به چالش بکشم و به نوعی موضوع را با تأیید راوی به سرانجام برسانم.
مشکلات زیادی برای راستیآزمایی وجود نداشت و حدود یک سال و نیم کار تدوین کتاب طول کشید و فرایند کار هم بدین شکل بود که بعد از مصاحبه با راوی، حدود 12 ساعت با افرادی که وی معرفی میکرد و به نوعی همراه راوی بودند و در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی با وی همکار بودند، مصاحبه شد و سعی کردم اطلاعاتی که از راوی داشتم به سمع آنها برسانم و تأیید آنها را هم بگیرم و در دوران اسارت هم در رابطه با برخی اطلاعات که ذهن راوی یاری نمیکرد، از اطلاعات کسانی که با وی هم بند و هم اردوگاه بودند استفاده کردم. همچنین در فرایند تدوین در موضوعات انقلابی که به صحبتهای امام خمینی(ره) اشاره میشد، به صحیفه امام(ره) رجوع کردم تا راستیآزمایی صورت پذیرد. همچنین تا جایی که وقت ایجاب میکرد به خاطرات دیگر آزادگان که چاپ شده رجوع کردم و این اثر در نهایت پس از تأیید راوی، خانواده و برخی دوستان و نزدیکان برای انتشارات پیام آزادگان ارسال شد و آنها هم توسط چند نفر از همبندهای حجتالاسلام محمدحسن جمشیدی برخی مطالب کتاب را اصلاح کردند و سپس تأییدیه نهایی برای چاپ از راوی گرفته شد.
ثبت تاریخ دفاع مقدس یک کار ملی است و اختصاص به دولت و نهاد و مراکز خاص ندارد و با گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی برخی پدران و مادران شهدا و ایثارگران که خاطرات فرزندانشان را در سینه دارند از دنیا رفتهاند. در این زمینه نیاز به کار فوقالعاده و جهادی است. پیشنهاد عملی شما برای ثبت هر چه سریعتر این خاطرات چیست؟
با توجه به اینکه در حوزه کاری خود به نوعی با این موضوع مرتبط هستیم، برای ما مهم است که در اولویت اول بحث جمعآوری خاطرات صورت پذیرد، یعنی حتی اگر تدوین و چاپ هم انجام نشود ایرادی ندارد، اما بحث جمعآوری آثار باید در دستور کار قرار گیرد. مخصوصاً در مورد قشر آزادگان حداقل در استان مازندران خاطرات جمعآوری نشده بنابراین در مرحله اول باید تمرکز بر این باشد که تا زمان از دست نرفته و آزادگان و رزمندگان دوران دفاع مقدس در قید حیات هستند و حافظهشان یاری میکند بتوانیم مصاحبهها را انجام دهیم.
به نظر شما چه نکاتی را باید در تنظیم خاطرات رزمندگان لحاظ کرد؟
بستگی به نوع پژوهش دارد، اگر تاریخ شفاهی باشد، باید منطبق با تاریخ و همراه با واقعیتها باشد. پایگاه اجتماعی و خانوادگی فرد پیشکسوت و ایثارگر کمک میکند به اینکه دوران اسارت رزمندگان معنا پیدا کند و پیامهایی که مربوط به دوران اسارت است انتقال پیدا کند، بنابراین پیشینه خانوادگی فرد را هم باید جویا شویم. مطمئناً سوژه اصلی بحث، اسارت و رشادتهای جنگی است، اما خواهناخواه مقدمات هم مهم است که ببینیم پایگاههای خانوادگی آنها چه گروهی ازافراد بودند که بحث شهید و شهادت از آن خاستگاهها بلند شدند.
این مقولات را باید در نظر گرفت و تمام اینها در راستای این است که بتوانیم پیام شهدا را به نسل بعدی برسانیم و این رساندن پیام هم شیوه خاص خود را دارد و به گونههای مختلف مثلاً از طریق شعر و شاعری، خاطرات، تاریخ شفاهی یا در قالب کارنامه پژوهشی میتوانیم اقدام کنیم. درواقع به گروه پژوهشی بستگی دارد.
کتاب «از فیضیه تا الرشید» چه پیامی برای نسل جوان دارد؟
مهمترین پیام شاید این باشد که در شرایط سخت، ارادهها مهمترین ابزار هستند. ارادهها اگر سست باشند چه بسا به تسلیم بیانجامد و مهمترین پیام زندگی یک آزاده اراده است که بیشترین نقش را در زندگی انسان دارد و هرچقدر در تقویت اراده تلاش کنیم، مطمئناً میتوانیم زندگیها را در مقابل مصائب و مشکلات مستحکم کنیم.
در این حوزه شاید محدودیتهایی در روایت و ثبت خاطرات وجود داشته باشد که کار نویسندگان را سختتر کند نظر شما در این باره چیست؟ خودتان هم دچار خودسانسوری شدید؟
مباحث تاریخی شاید یک مقدار شرایط خاص خود را داشته باشد، اما هنوز موضوع دفاع مقدس به آن معنا تاریخی نشده و سوژهها هم حی و حاضر هستند و نهادهایی که به نوعی درگیر هستند خود را متولی این موضوع میدانند، بنابراین بحث چون هنوز تاریخی نشده، قضاوت در این زمینه میتواند تبعات خاص خود را داشته باشد و مورد استفاده یا سوءاستفاده قرار گیرد. به هر حال باید یک مقدار مصلحتنگری وجود داشته باشد، نمیتوانیم موضوعی را مطرح کنیم که با گفتن آن تبعات میدانی و کشوری داشته باشد و هزینه جدی ایجاد کند. بر همین اساس هنوز با تاریخی شدن دفاع مقدس فاصله جدی داریم نه اینکه موضوع تبدیل به تاریخ شود و طوری قضاوت شود که ارزشها را کنار بگذاریم، اما شاید 20 تا 30 سال دیگر نیاز باشد که تبعات خاص خودش را بر اساس مصلحت ملی رو کند.
گاهی پیش آمده توسط افرادی که برای ما عزیز هستند، در شرایط بحران تصمیماتی گرفته میشده که در این شرایط شاید نیاز نباشد که ما بخواهیم همه را موشکافانه بررسی کنیم هرچند تا جایی که در جریان هستم نویسندگان کمتر در این زمینه دچار چالش هستند که آثارشان سانسور شده باشد به هر حال نوع نگاه مهم است که مصلحت برتر چیست؟ و اینکه راه شهید و شهادت در چه غالبی باید مطرح شود؟
ارزیابی شما از حمایتهایی که از کارهای دفاع مقدسی میشود چیست؟
آثار دفاع مقدس حمایت میشود، ولی زیاد ساختارمند نیست. شاید کارهای موازی زیاد باشد و همزمان برای یک موضوع کارهای مختلفی صورت گرفته باشد و از یکدیگر اطلاعی نداشته باشیم ولی در کل مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد تابع مشکلات عامتر در کشور است و نمیشود، زیاد توقع داشت در عین حال که این مباحث اصلی هستند ولی اگر در کنار مباحث بهداشتی و اقتصادی قرار دهیم چه بسا این مباحث، ثانوی به نظر برسند، به هر حال تا مشکلات متعدد وجود دارد به این بخش نیز تسری پیدا میکند، لذا ما زیاد نمیتوانیم از یک نهاد انتظار داشته باشیم که همه توان خود را در این قضیه بکار بگیرد، اما اصل قضیه نباید فراموش شود و در شرایطی که این توانایی وجود دارد باید سعی کنیم در برنامههایمان حمایت از مسیر شهادت را بگنجانیم.
کتاب «از فیضیه تا الرشید»، تألیف سیدحسین ولیپور زرومی، در 629 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات پیام آزادگان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما