وقتی از دلایل این تصمیم و اقدام او پرسیدم، گفت: به سبب نیاز جبهه، برداشتن اسلحه شهدای گرانقدر و پر کردن سنگرهای خالی آنان و دعوت رهبر انقلاب، امام خمینی (ره)، با وجود کم سن و سال بودن و مخالفت شدید خانواده، به همراه رزمندگانی از شهرستان اردبیل راهی میادین نبرد شدم.
وی که در مرحله ۳ عملیات والفجر ۴ و عملیات خیبر شرکت داشته و پس از مجروحیت شدید در عملیات خیبر به محاصره دشمن درآمده است، در این باره تصریح کرد: درحالی که رمقی بر تن نداشتم، عراقیها را بالای سرم دیدم و در آن شرایط به اسارت بعثیها درآمدم.
محمدی اضافه کرد: نظر به اینکه در زمان اعزام به جبهه در مقطع راهنمایی درس میخواندم، در دوران اسارت، در جمع سایر اسرای ایرانی، خود را بیسواد احساس کردم؛ از این رو، با وجود کمبودها و کاستیها، نزد کسانی که از من بزرگتر و از نظر تحصیلات و سواد بالاتر بودند، میرفتم و از آنها خواهش میکردم هر آنچه آموزش آن امکان داشت، به من یاد بدهند: زبان انگلیسی، عربی و دروس دبیرستانی و قرآن و نهج البلاغه و...
وی افزود: اوایل، در طول روز سرِ ۸ کلاس حاضر میشدم؛ در چهار کلاس میآموختم و در چهار کلاس نیز همان آموختهها را آموزش میدادم؛ با وجود آنکه مسئول و ارشد آسایشگاه بودم، در کنار کلاسها و مسئولیت، نوشتن سرود، نمایشنامه و داستان را آغاز کردم. گرچه آن نوشتهها در سطح خیلی پایینی بودند و نمیشد به آنها سرود یا نمایشنامه و ... گفت، با این حال، چون اغلب در اردوگاه کم سن و سال و کمسواد بودیم، با همین نوشتههای حقیر، محیط سرد و خشن و بسته و خفقان اسارت را برای اسرا گرم و شاد میکردیم.
نوشتن را در کمپ اسارت آغاز کردم
این آزاده اردبیلی ادامه داد: نوشتن را در اردوگاه رمادی ۷ کمپ اسرای اطفال آغاز کردم. اسارت ۷۸ ماه و ۲۷ روز به طول انجامید و من و پس از آزادی، با فاصلهای ۷ ساله، از سال ۱۳۷۷ در رسای فقدان فرزندم بار دیگر نوشتن را از سر گرفتم.
وی اذعان کرد: درسال ۱۳۷۸ گردآوری ادبیات شفاهی آذربایجان را آغاز کردم اما به سبب ترافیک بالای کار اداری موفق به ادامه نوشتن نشدم؛ تا اینکه درسال ۱۳۸۳ با تشویق دوستان، به نوشتن خاطرات دوران اسارت اقدام کردم و دو سال طول کشید تا نخستین نوشتهام «عطش معرفت» به کتاب تبدیل و چاپ شود.
محمدی گفت: درسال ۸۶ که بازنشسته شدم، با فراغت بیشتری نوشتن را دنبال کردم و کتابهای «وضو با خاک»، «مظلومیت غریب؛ پیرامون قانون ژنو در حمایت از اسرای جنگی»، «تهاجم نرم و جنگ روانی در اسارت» و «داستان اسارت» را که آخرین نوشتهام در مورد دوران دفاع مقدس است راهی بازار نشر کردم و دو اثر دیگر هم در زمینه ادبیات شفاهی آذربایجان در دو جلد به چاپ رساندم.
وی اضافه کرد: استقبال و تشویق مردم موجب شد مطالبی درباره اردوگاههای موصل، رمادی ۷ و اردوگاه تکریت در ۵ جلد بنویسم. مطالب در قالب خاطره، بحث موضوعی و تخصصی دوران اسارت بوده و در آنها به گوشهای از مرحله ۳ عملیات والفجر 4 و خیبر نیز اشاره شده است.
نویسنده اردبیلی اظهار کرد: با توجه به اینکه این آثار از سوی یک شاهد عینی که خود در آن اتفاقات و حوادث و ماجراها بوده، نقل و نوشته شده است، قطعاً خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد و آثار مثبتی در روحیه مخاطبان به جای میگذارد؛ کما اینکه افراد بسیاری پس از خواندن یکی دو اثر، به صورت حضوری یا تلفنی از احساس خود برایم صحبت کردهاند و خواستهاند به نوشتن ادامه دهم.
سازمانها و نهادها تنها در ایام خاص به ادبیات دوران دفاع مقدس میپردازند
به اعتقاد وی، برای انتقال خاطرهها و دانستههای جنگ به نسل جدید، نیاز به کار فرهنگی است که از طریق آموزش و پرورش به راحتی میتوان این کار را کرد. محمدی در این باره تصریح کرد: متأسفانه تاریخ و آثار ماندگار جنگ در مدارس، دبیرستانها و دانشگاهها رفته رفته به فراموشی سپرده میشود و جای تأسف است که سازمانها و نهادها تنها در ایام خاصی مثل هفته دفاع مقدس به صورت گذرا به بازگو کردن تاریخ و ادبیات دوران دفاع مقدس میپردازند؛ در فضای مجازی هم جای خالی ادبیات دفاع مقدس محسوس و حتی میشود گفت بهکلی خالی است.
محمدی آثار مکتوب حوزه دفاع مقدس را اثرگذار دانست و افزود: خاطرات، داستانها و روایات دفاع هشت ساله مورد استقبال جوانان قرار میگیرد به شرطی که ما این آثار را در دسترس و در اختیار آنان قرار دهیم و چه عیبی دارد در این راه هزینه کنیم.
وی ادامه داد: چندین سال است که نهادها و سازمانهایی چون سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و حتی سپاه پاسداران به بهانه کمبود بودجه کمتر به سراغ نویسندگان و اهل قلم ادبیات دوران دفاع مقدس میروند و در کل فعالیتشان خیلی کم شده و کمتر به اینگونه موارد میپرادزند.
آثار ادبیات دفاع مقدس از طریق مجازی در دسترس عموم قرار گیرد
این جانباز اردبیلی معتقد است ظهور تکنولوژی و فضای مجازی، جوانان را به سمت و سوی دیگری هدایت کرده و چه فرصتی بهتر از این که آثار ادبیات دفاع مقدس از این طریق در دسترس قرار گیرد.
محمدی گفت: کمبود بودجه در نهادها و سازمانهای هدف، گرانی و هزینه سنگین چاپ، استقبال کم از آثار نوشتاری در جامعه به سبب وجود فضای مجازی، کار انتشار و چاپ ادبیات دوران دفاع مقدس را به چالش کشیده است.
وی اضافه کرد: از نظر من، کمیت و تعداد آثار چاپی رفته رفته کمتر و ازنظر کیفیت غنیتر میشوند اما متأسفانه عدهای از نویسندگان ادبیات دوران دفاع مقدس که میادین جنگ را ندیدهاند،. در متنها و نوشتهها دست به قلمفرسایی زده و با اغراق و طول و تفسیر، خاطرهها را از اصل خارج میکنند و به این ترتیب، یک اثر بیروح تحویل جامعه میدهند در حالیکه باید اصل امانتداری رعایت شود؛ یعنی هر آنچه راوی نقل کرد، نویسنده همان مطالب را به رشته تحریر درآورد.
این یادگار دوران دفاع مقدس تأکید کرد: خاطرات دوره جنگ، زمانی اثرگذار خواهند بود که عین گفتهها، شنیده و مشاهدات قید شوند و از اضافات و پرچانگی پرهیز شود که به این منظور لازم است پیش از چاپ و انتشار اثری از آثار ادبیات دفاع مقدس با کارشناسان و نویسندگان خبره این حوزه مشورت و آثار از سوی آنها رویت و تأیید شود.
نظرات