نویسنده کتاب «ابراهیم در آتش» گفت: شهید ابراهیم صیادی، شهید مدافع وطن است که بازه زمانی زندگی ایشان همزمان با بازه زمانی بسیاری از جوانان بوده است، بنابراین انتظار میرود جوانان با خواندن این کتاب انس بیشتری با زندگی شهید صیادی بگیرند.
مصیب معصومیان در کتاب «ابراهیم در آتش»، از زندگی و خاطرات شهید ابراهیم صیادی نوشته است. وی برای نوشتن این اثر به کاشان، شهر محل زندگی شهید سفر کرد و با خانواده، پدر، مادر، همسر و فرزندان شهید گفتگو کرده و خاطرات آنان را نوشته است. همچنین از مردم شهر، امام جماعت آنجا و دیگر آشنایان خواست تا اگر خاطرهای از زندگی شهید صیادی دارند، بنویسند و آنها را نیز به کتابش اضافه کرد. در ادامه مشروح گفتوگوی ایبنا را با «مصیب معصومیان»، نویسنده کتاب «ابراهیم در آتش» میخوانید.
لطفاً درباره این کتاب و نحوه شکلگیری آن توضیح بفرمایید.
در قالب گروهی مصاحبهکننده به کاشان رفتیم و در مدت 5 روز که در آنجا مستقر بودیم، بیشتر مصاحبهها انجام شد. کتاب «ابراهیم در آتش» به چند بخش تقسیم شده، یک بخش مربوط به حمایت شهید از افراد بیبضاعت است که شهید این کار را به صورت مخفیانه انجام میداده است و بعد از شهادتش مشخص شد که حتی زمانی که برای مأموریت به مناطقی مانند سیستان و بلوچستان اعزام میشد، سعی میکرد به افراد نیازمند و بیبضاعت آن مناطق کمک کند. شهید ابراهیم صیادی نشلجی در محیط کارش هم فرد ایثارگری بوده و سربازان و بسیجیان برایش احترام خاص قائلی بودند. خانواده و دوستان شهید از او به عنوان «نخ تسبیح» یاد میکنند؛ زیرا همگان را دور هم جمع میکرد و به ورزشهایی مانند کوهپیمایی میپرداختند.
کتابتان را با عنوان «ابراهیم در آتش» نامگذاری کردید. لطفاً درباره این عبارت بیشتر توضیح دهید.
عنوان «ابراهیم در آتش» را با توجه به خوابی که دیدم، برای کتاب انتخاب کردم. البته زیاد به خواب معتقد نیستم؛ اما درست زمانی که کار کتاب تمام شده بود و اسم آن را هم «نخ تسبیح» انتخاب کرده بودم و حتی کتاب برای چاپ فرستاده شده بود، شبی شهید را در خواب دیدم که احساس کردم فرزند ششماههاش در آتش افتاده؛ بچه را بغل کردم و دیدم جایی از بدنش نسوخته و بچه را بغل آقاابراهیم دادم، این موضوع باعث شد اسم کتاب را عوض کنم.
خاطراتی که در کتاب «ابراهیم در آتش» نقل شده است، شامل چه بازه زمانی از زندگی شهید ابراهیم صیادی است؟
کتاب «ابراهیم در آتش» شامل زندگینامه شهید از کودکی تا شهادت است که بخشی از کتاب به نقل از همسر شهید و برخی دیگر به نقل از خانواده، دوستان و همکاران شهید اختصاص دارد. لحظات تلخ و شیرین زندگی یک زوج جوان در این کتاب به تصویر کشیده شده است تا مخاطبان با مطالعه آن از سبک زندگی این زوج جوان درس بگیرند.
شهید صیادی، انسان خودساختهای بوده که روی نکات بسیار ریز زندگی که شاید در زندگی ما فراموش شده، دقت نظر داشته است. مثلاً چند خاطره از شهید در مورد حمایت از نیازمندان و افراد بیبضاعت ذکر شده که شاید از نظر ما بسیار پیشپاافتاده باشد و شاید این دقت نظرها بوده که پنجره شهادت را به رویش باز کرد.
شهید صیادی، شهید مدافع وطن است که بازه زمانی زندگی ایشان همزمان با بازه زمانی بسیاری از جوانان بوده است، بنابراین انتظار میرود جوانان با خواندن این کتاب انس بیشتری با زندگی شهید صیادی بگیرند.
برای مستندسازی و تطبیق گفتوگوها با اسناد و مدارک موجود چه کاری انجام دادید و انجام مصاحبهها با راوی چگونه انجام شد؟
انجام مصاحبهها بر عهده من و دو خانم دیگر بود. با توجه به اینکه برای انجام مصاحبه باید به استان دیگر سفر میکردیم، کار مقداری سخت بود و تا جایی که مقدور بود، مصاحبهها را ضبط میکردیم و پرسشنامهای نیز تنظیم کرده بودیم و برای دوستان و سایر بستگان ایشان ارسال کردیم. خانواده شهید، همسر بزرگوارشان و دوستان ایشان همکاری خوبی داشتند و در کمتر از 6 ماه این کار انجام شد و خود شهید نیز کمک کردند. در نهایت نیز پس از تکمیلشدن مطالب کتاب، آن را برای خانواده شهید ارسال کردیم و مورد تأیید آنها قرار گرفت.
به نظر شما مخاطب کتاب با چه ویژگی بارزی نسبت به آثار مشابه مواجه خواهد شد؟
ویژگی بارز این کتاب، حسن نیت شهید است و اینکه دوست داشت به افراد بیبضاعت کمک کند. به عنوان مثال شهید همسایهای نیازمند داشتند که ایرانی نبودند؛ اما همانطور که هموطنان خود را مورد حمایت قرار میدادند، از آنها نیز حمایت میکردند و میگفتند درست است که اینها هموطن ما نیستند؛ اما انسان و مسلمان که هستند؛ چه لزومی دارد برای اینکه به انسانی کمک شود، حتماً ایرانی باشد. وقتی شخصی بیبضاعت و نیازمند کمک است وظیفه داریم به آنها کمک کنیم و این یکی از خصوصیات بارز شهید است که برایش سرزمین فرقی نمیکرد. مثل مدافعان حرم که از ایران به سوریه میروند و برای اسلام زحمت میکشند و شهید میشوند. شهید هم همین نگاه را داشت. با توجه به اینکه ایشان نظامی بود و به مأموریت میرفت، در نظر داشت که به سوریه برود؛ اما موفق نشد.
کتاب «ابراهیم در آتش» چه پیامی برای نسل جوان دارد؟
شهید صیادی، فرد پرنشاطی بود و به این نکته اعتقاد داشت که «روح سالم در بدن سالم است». به همین دلیل به ورزش خیلی اهمیت میداد و با توجه به اینکه در شهرستان زندگی میکرد، معمولاً جوانان را جمع میکرد و به راهپیمایی و ورزشهای مختلف ازجمله فوتبال میپرداختند.
در زمینه خاطرهنگاری و خاطرهنویسی چه مربوط به دوران دفاع مقدس و چه دوران انقلاب اسلامی به نظر میرسد که هنوز با وجود درخششهای قابل توجه نیاز به آموزشهای جدی وجود دارد. راهکار شما به عنوان نویسنده در این زمینه چیست؟
بحث آموزش لازمه هر کاری از جمله نویسندگی است؛ اما صرف آموزش کافی نیست، همانطور که ثابت شده خیلیها آموزش دیدهاند و روایتگری میکنند؛ اما نمیتوانند آن چیزی را که مد نظر است، به مخاطب برسانند و آنچه روایت میکنند، تأثیرگذاری کمی دارد؛ زیرا روایتگری نیاز به عشق و علاقه دارد و اول باید برای خدا باشد.
من به عنوان راویای که در جبهه و جنگ حضور داشتهام و به مناطق جنگی رفتهام؛ گاهی در کاروانهایی که به مناطق جنگی میروند مشاهده میکنم راویان آموزشدیده حضور دارند و صحبت میکنند؛ اما اینکه میگویند «جماعت! یه دنیا فرق است بین دیدن و شنیدن» آنجا مصداق پیدا میکند و درواقع فرق است بین آن راوی که در جنگ حضور داشته و همه اتفاقات را از نزدیک مشاهده کرده با راویای که فقط آموزش دیده باشد. البته آموزش باید باشد؛ زیرا زمانی دیگر ممکن است از نسل ما کسی نباشد که بخواهد روایتگری کند؛ اما در جایی که هستند، بهتر است از حضور آنها استفاده شود؛ زیرا لحن صحبت و فضای معنوی که ایجاد میشود، تأثیر بیشتری دارد.
اثر جدیدی در دست تألیف دارید؟
جدیدترین اثری که تألیف کردهام، کتابی با عنوان «سیلوانا» هست که این اثر در قالب طنز تألیف شده و مجموعه روایتهایی از شوخیهای رزمندگان مرزبانی و مدافعان وطن در آن شرایط سخت است. سربازانی که در دورهمی خود بذر روحیه امید و نشاط میپاشیدند و جمع را سر حال نگه میداشتند و در نیمههای شب به سجاده میایستادند و با خدا به راز و نیاز میپرداختند.
نظر شما