مباحث کتاب «لعل در خون» شامل دو بخش است؛ بخش اول درباره زندگی حافظ، انعکاس آداب و رسوم طبقات مختلف مردم شیراز در شعر حافظ، ابیاتی از حافظ که به صورت ضربالمثل در محاورات مردم ایران راه یافته است و اشاره حافظ به اساطیر و افسانههای مردمی است. بخش دوم کتاب هم درباره تاثیر اشعار حافظ بر ذهن و زبان مردم ایران تحت عنوان «فال حافظ» و نقل قولهای مردم درباره زندگی خصوصی خواجه راز است که یکی از مباحث مهم فرهنگ عامه به شمار میرود. کتاب «لعل در خون» در سال ۹۲ توسط انتشارات نامه پارسی در شیراز به چاپ رسید.
به بهانه فرا رسیدن 20 مهرماه که در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است، با فریبا رئیسی نویسنده کتاب «لعل در خون» به گفتوگو نشستیم تا به بررسی تاثیر اشعار حافظ در فرهنگ عامه مردم شیراز بپردازیم. ماحصل این گفتوگو در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
به عقیده شما آیا میتوان برای حافظ نقشی در تاثیرگذاری بر فرهنگ عامه مردم شیراز قائل بود؟
بله قطعا چنین نقشی وجود داشته است. حافظ نه تنها در فرهنگ عامه مردم شیراز و ایران، بلکه در فرهنگ عمومی مردم فارسی زبان نقش دارد. به عنوان نمونه فال حافظ مهمترین عامل ارتباط و پیوند میان او و مردم محسوب میشود. همین که مردم راز دل خود را به حافظ میگویند و در مواقعِ سختی و دشواری با تفال به دیوانش از او صَلاح کار خود را طلب میکنند، مهمترین نمود تاثیر اشعار حافظ بر فرهنگ عامه مردم را میتوان مشاهده کرد. علاوه بر این، مردم درباره زندگی خصوصی حافظ افسانهها و حکایات زیادی ساخته و پرداخته کردهاند، همین حکایتها حتی اگر افسانه صرف هم باشد، نشان از جایگاه و محبوبیت حافظ در میان مردم دارد. همین نقلهای شفاهی بخش مهمی از فرهنگ عامه را شامل میشود.
پس بر این اساس باید شعرهای حافظ وارد ضربالمثلهای فارسی شده باشد. نظرتان در این باره چیست؟
بله، ما بسیاری از ضربالمثلهای پُرکاربرد را از اشعار حافظ وام گرفتهایم. همانطور که میدانيد ضربالمثلها سخنانی کوتاه هستند که دربردارنده حکمتی والا و اندیشهای ناب هستند و صراحت معنیشان باعث شده موجب قبول خاص و عام واقع شوند. بخش وسیعی از امثال و حکم فارسی از متون ادبی و اشعار مشهور فارسی نشات گرفته است. تاثیر غزلیات حافظ بر زندگی مردم فارسی زبان به حدی است که موجب شده ابیات بیشماری از غزلیات او به صورت ضربالمثل درآید و گاه حتی برای این ابیات داستانهایی جالب و در عین حال عجیب ساختهاند.
در شعر حافظ بخشی از ضربالمثلها ریشه در رسم یا داستان و حادثهای تاریخی دارد که شکل روایی آن تا عصر شاعر حفظ شده و حافظ نیز از اندیشهای حکیمانه که در آن وجود دارد، استفاده کرده است. مانند ضربالمثل «پا را بیش از گلیم دراز کردن» که به رسمی قدیمی اشاره دارد. در گذشته هر کودکی برای خود گلیمی به مکتب میبُرد و روی آن مینشست، اگر کسی پایش را از گلیم خود بیشتر دراز میکرد، مورد اعتراض واقع میشد و چون به حق دیگران تجاوز کرده بود مورد تنبیه یا سرزنش قرار میگرفت. حافظ در این خصوص این مضمون را سروده است:
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای؟
بخشی دیگر از ضربالمثلها قبل از حافظ هم در زبان مردم متداول بوده و مورد استفاده شاعران دیگر هم قرار گرفته است، اما لطف سخن حافظ موجب شده که آنچه توسط او سروده شده، شهرت بیشتری بیابد. برای نمونه سعدی در جایی میفرماید:
ای که دانش به خلق آموزی
آنچه گویی به خلق، خود بنیوش
اما کلام حافظ در این بیت بیشتر مورد توجه قرار گرفته است:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
از جمله ضربالمثلهایی که زبانزد مردم است، میتوان به این ابیات و البته که نمونههای بسیار دیگری که در این مقال نمیگنجد، اشاره کرد:
هر دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
یا:
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
به عقیده شما اشعار حافظ گرایش عامیانه دارد یا روشنفکرانه؟
درواقع حافظ نه تنها شاعری پر احساس بلکه جامعهشناسی آگاه است که بخش بسیار مهمی از موضوعات اجتماعی در اشعار او انعکاس یافته است. فرهنگ عمومی در شعر و سخن حافظ بازتاب قابل توجهی در بین مردم دارد. حافظ با استفاده از مباحث فرهنگ عامه پیوندی دیرینه با مردم برقرار کرده است. آداب و رسوم مردمی و سنتهای رفتاری موجود در اشعار وی تصویری از روح حاکم بر جامعه آن دوران را در پیش روی خواننده نشان میدهد.
به نظر من، اینکه ما بخواهیم شعر و اندیشه حافظ را به دو بخش عامیانه و روشنفکرانه تقسیم کنیم، کار درستی نیست. من معتقدم هر فرد روشنفکری با چشمپوشی از فرهنگ عامه سرزمین خود، نمیتواند ادعای روشنفکری کند. ما با پژوهش در اشعار حافظ از بُعد فرهنگشناسی میتوانیم به نکات ارزشمندی پیرامون جامعه حاکم بر قرن هشتم پی ببریم که نشانگر نگاه همهجانبه حافظ بر اوضاع اجتماعی زمان خودش هست.
فرهنگ عامه مردم تا چه حد متاثر از شاعرانی چون حافظ است؟
اساسا بنیاد اشعار بزرگان ادب فارسی مبتنی بر درونمایههای فرهنگی و بنمایههای اجتماعی است و با التفات به گستردگی و غنای ادبیات فارسی و نیز گوناگونی موضوعات و بحثهای اجتماعی میتوان به این نکته مهم پی برد که متون ارزشمند ادبی نوعی بازآفرینی هنرمندانه واقعیت بهویژه واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی است. از این رو شاهکارهای ادبی بهویژه اشعار سعدی و مولانا و حافظ بدان جهت مقبول طبع اکثر اقشار جامعه واقع شده که با روح جامعه و مردم عجین گردیده است. آنها با استفاده از عناوین مختلف فولکلور آثار زیبایی را خلق کردهاند و چون این آثار از روح مردمی برخاسته، در نزد مردم محبوبیتی خاص دارد.
نظر شما