گفتوگو با نامزدهای کتاب سال در حوزه تاریخ و جغرافیا/ شماره دهم؛ فریبا کاظمنیا
عرصه پژوهش زنان و بردگان در شمار از یاد رفتههای تاریخی است/ زنان زر خرید مونتاژی از تکههای دور ریختنی تاریخ
فریبا کاظمنیا گفت: اشکال جدید تاریخ عملا ارائه یک پیکربندی از تمام آن پارههایی است که در روایت فاتحان از گذشته تاریخی حذف و دور انداخته شده است. عرصه پژوهش زنان و بردگان در شمار از یاد رفتههای تاریخی است و موضوع کنیزان محل تلاقی هر دو این گروههاست، از این رو، زنان زر خرید عملا مونتاژی از همان تکههای دور ریختنی تاریخ است.
بردگان از تاریخ باستان تا اواخر دوره قاجار در جامعه ایران حضور داشتند و در پی تصویب قانون «منع خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی بردگان هنگام ورود به ایران» در اسفند سال 1307 شمسی، مبادله و معامله غلام و کنیز منسوخ شد. مولف در این کتاب به دنبال پاسخ به این مساله شکل گرفته که خرید و فروش زنان و دختران در چه جامعهای ـ با چه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیای ـ رخ میداد و عوامل استمرار این پدیده به درازای چندین قرن چه بود؟ برای یافتن پاسخ مساله گستره متنوعی از منابع تاریخی، جغرافیایی، سفرنامهها، تراجم و رجال، اخلاقی و تعلیمی، حکایات و داستانها و منابع فقهی بررسی شدهاند. این کتاب در میان کاندیدهای جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی قرار گرفته است برای همین با فریبا کاظمنیا، مولف کتاب درباره انگیزهاش از نوشن اثر، منابعی که سراغ آنها رفته است به بحث و گفتوگو پرداختیم.
چه انگیزهای باعث شد به موضوع بررسی وضعیت کنیزان در ایران از طاهریان تا مغول بپردازید؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است مقدماتی را عرض کنم. سنت دیرپا و سترگ تاریخنویسی در ایران نه فقط فاقد تحلیل تاریخی است که تاریخنویسی را محدود و منحصر به اخبار فاتحان کرده است؛ به اختصار، سنت تاریخ نویسی ایرانی نخبهگرا و مردسالار است و جز به جوامع شهری به دیگر گروههای اجتماعی بیتوجه است. این در حالی است که به جز قرن اخیر بیشترین جمعیت این پهنه جغرافیایی روستایی و کوچرو بودند و از این دو گروه بزرگ اجتماعی در منابع تاریخی کمتر میتوان سراغ گرفت. علاوه بر این دو گروه، زنان و کودکان و بردگان و صاحبان حرف و مشاغل و طبقات فرودست اجتماعی جایی در تاریخ نویسی سنتی ندارند. تاریخ رویداد مدار و روایتی، که ویژگی سنت دیرپای تاریخنگاری سنتی در ایران است، با تعصب بسیار بر افراد و به ویژه مردان و رویدادهای بزرگ به عنوان موضوع تاریخ تاکید میورزد و بازنمود مردسالارانه کردن تاریخ است. موضوعاتی که پژوهش و نگارش تاریخی را شکل میداده، در دو سه دهه گذشته با تردید و دگرگونی فزایندهای مواجه شده است؛ هرچند هنوز و همچنان غلبه با تاریخنگاری سنتی، کلنگر و سیاسی است. این دگرگونی در عناوین کتبی هویدا است که برای «کتاب سال جمهوری اسلامی» انتخاب شدهاند. در حقیقت، تاریخنگاری جدید تاریخنگاری سنتی را که بر نخبگان سیاسی و اجتماعی تمرکز یافته بود به چالش فرامیخواند و خواستار راه دادن آن بخشهایی از مردم است که مدتهای مدید نادیده گرفته شده بودند. از این رو، همچنانکه در پیشگفتار اثر بدان اشاره شده است میتوان از ترمی با عنوان «تاریخ غفلت» یاد کرد که بر موضوعات جدید تاریخ با محوریت علوم اجتماعی، ساختارهای اجتماعی، فرایندهای دگرگونی اجتماعی و گروههای در حاشیه تاکید میورزد. اشکال جدید تاریخ عملا ارائه یک پیکربندی از تمام آن پارههایی است که در روایت فاتحان از گذشته تاریخی حذف و دور انداخته شده است. عرصه پژوهش زنان و بردگان در شمار از یاد رفتههای تاریخی است و موضوع کنیزان محل تلاقی هر دو این گروههاست، از این رو، زنان زر خرید عملا مونتاژی از همان تکههای دور ریختنی تاریخ است. موضوع زنان از دیرباز دغدغه نگارنده بوده است و حوزههای ناپژوهیده ذهن جستوجوگر را به خود میخواند، از این رو موضوع کنیزان از طاهریان تا مغول را برای پژوهش حاضر برگزیدم. نگارنده کوشیده است از خلال منابع بسیار متفاوت تاریخی، جغرافیایی و سفرنامهها، ادبی، حکایات و داستانها، فقهی، تراجم و رجال و اخلاقی و تعلیمی مجموعهای از دادهها را گرد آورد و با تحلیل و تبیین وضعیت کنیزان در قرون نخست اسلامی را به تصویر بکشد.
به نظرتان کتاب چه ویژگیهایی دارد که کاندید جایزه در گروه تاریخ کتاب سال شده است؟
به نظر میرسد نوآوری در انتخاب موضوع، نظر به حوزههای ناپژوهیده، بهرهگیری از منابع دست اول گوناگون و اهتمام در کاربست نظریههای جامعهشناسی و اقتصادی در تحلیل و تبیین موضوع در انتخاب این اثر به عنوان کاندید کتاب سال بیتاثیر نبوده است.
روابط کنیزان با جامعه و برطرف شدن نیازهای آن در این دوره به چه شکل بوده است؟
در فصل سوم اثر با عنوان «کنیزان و گروههای اجتماعی» نحوه تعامل کنیزان با جامعه بررسی شده است. کنیزان در مشاغل متفاوتی از مشاطگی تا آشپزی و دایگی و خدمتکاری و کنیز برمی و نوازندگی در گروههای مختلف اجتماعی اعم از گروههای شهری، حاکمه، تجار و پیشهوران به خدمت گرفته میشدند ولی فراخور پایگاه و توان اقتصادی، هر گروه اجتماعی از دستهای خاص از کنیزان بهره میگرفتند. برای مثال گروههای حاکمه با توانمندی اقتصادی و سیاسی بالا میتوانستند طیف وسیعی از کنیزان را در همه مشاغل به خدمت بگیرند چنانکه بیشترین کنیزان بزمی و نوازنده را در خدمت این گروه از حکام و نظامیان مییابیم.
چه نکاتی در آموزش کنیزان حائز اهمیت است؟
برخی مشاغل کنیزان، مانند مشاغل خانگی و خدمتکاری نیازمند آموزش خاصی نبود و کنیزان ساده یا بی بهره از زیبایی بدین مشاغل گمارده میشدند. برخی مشاغل مانند رامشگری و نوازندگی نیازمند آموزش طولانی مدت بود و برخی شهرها در مبادی ورودی کنیزان به آموزش آنان اختصاص داشت، چنانکه کنیزان بزمی پرورده سمرقند شهره بودند. آموزش در برخی دیگر از مشاغل مانند مشاطگی دور از ذهن میکند، چنانچه به نظر نمیرسد که در دوران میانه تاریخ ایران دوره آموزشی ویژهای برای آرایشگری و مشاطگی کنیزان ترتیب داده میشد. کنیزان مشاطه معمولا به عنوان وردست مشاطگان کار میکردند تا زبردست شده و خود مشاطهگری را پیشه کنند. دایگی از جمله مشاغل کنیزان است که گونهگونی متفاوتی داشت؛ برخی گروههای اجتماعی که توانمندی بالایی داشتند کنیزی از محارم و نزدیکان را برای دایگی مادامالعمر بر میگزیدند و دیگر گروههای اجتماعی کنیزی دارای فرزند را برای دوره رضاع در اجاره میگرفتند. به هر روی این دسته از کنیزان نیز نیازمند آموزش به خصوصی نبودند.
کنیزان در دوره تاریخی موردنظر بیشتر از چه قومیتی بودند و بیشتر در چه بخش ایران به کار گرفته میشدند؟
اگر بردهگیری را نوعی مهاجرت ناخواسته/ اجباری بدانیم، همواره کاروان بردگان از جوامعی با ساختارهای کمابیش فرسوده و عقبمانده به جوامعی با ساختارهای اجتماعی نسبتا کارآمد و پیشرفته در جریان بود. به بیان دیگر بردگانی از اقوام همجوار، به ویژه صحراگردان و چادرنشینان پیرامون فلات ایران، به ایران مرکزی منتقل میشدند. قومیت بردگان و کنیزان تابعی از راههای تحصیل آنان بود و شامل دیلمی، ترک، رومی، خوارزمی، حبشی/ سیاه پوست، اسلاو/صقلابی، سندی/ هندو، روسی، آلانی، ارمنی، خزری و گرجی میشد. دیلیمان تا نیمه قرن سوم، رومیان در خلال قرن سوم تا ششم، هندیان از اواخر قرن چهارم و در طول قرن پنجم، بردگان روس و ارمنی و خزری و اسلاو و آلانی و ترک یا در مجموع بردگان سفید در تمامی این دوره و در سراسر ایران حضور داشتند و در بازارهای برده فروشی به فروش میرسیدند.
در میان کنیزان چه عواملی باعث میشد که ارتقا پیدا کنند و از کنیزی خارج شوند؟
اگر مراد از ارتقا کنیزان آزادی آنان و خروج از بردگی است، در آزادی کنیز عوامل و شروط متعددی دخالت داشته است؛ سهلالوصولترین راه برای آزادی کنیز ام ولد شدن او بود. ام ولد به معنای مادر فرزند است. اگر کنیز در مباشرت با مالک صاحب فرزندی میشد (حتی فرزند مرده)، بعد از مرگ مالک از شمار اموال او آزاد میشد. افزون بر این منابع فقهی حنفی، شافعی و حنبلی بر اساس فقه اسلامی راهکارهایی برای آزادی بردگان در نظر گرفته بودند که شامل تدبیر و مکاتبه بود. افزون بر این، منابع فقهی یاد میکنند که مالک در صورت پیری، نابینایی یا ابتلا به جذام کنیز مختار است برده خویش را آزاد سازد. چنانکه هویداست این شروط، همگی شروط آزادی برده اعم از غلام و کنیز است و تنها راه آزادی که مختص کنیزان بود، ام ولد شدن بود. آزادی برده و کنیز در گرو خواست مالک بود و بیاراده و خواست مالک آزادی برده امکانپذیر نبود. تدبیر یا برده مدبر بردهای بود که مالک با گفتن جمله «انت حر بعد موتی» خطاب به برده وعده میکرد که پس از مرگ او آزاد شود. مکاتبه یا برده مکاتب شیوهای بود که میان برده و مالک قراردادی منعقد میشد که طی آن برده قیمت خویش را نه به یک باره که به صورت اقساط به مالک میپرداخت. این شیوه مختص بردگان و کنیزانی بود که حرفهای میدانستند و میتوانستند از آن طریق کسب درآمد کنند. این شیوه خطراتی داشت، اگر پیش از سرآمدن قرارداد مرگ مالک فرا میرسید، برده دوباره در زمره اموال او در میآمد و به عنوان میراث میان وراثش تقسیم میشد.
نظر شما