پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۵
بازخوانی یک تجربه از استفورد

دانشگاه استنفورد مثل خیلی از دانشگاه‌های دیگر رشته ادبیات خلاقه دارد که هدفش تربیت نویسنده خلاق است اما به همین قانع نبوده و دوره رمان‌نویسی را هم به عنوان یک رشته طراحی کرده است. در همین ایام که کرونا زندگی مردم را در همه جای دنیا زیر و رو کرده است؛ دانشجویانی از ۲۳ تا ۸۵سال جذب این دوره شده‌اند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حمید باباوند: اگر بگویم این عکس برای معرفی فعالیت‌های درسی دانشگاه استنفورد است باورتان می‌شود؟

بالای این عکس نوشته است: دانشجویان استنفورد با فکر کردن و انجام دادن، دانش را می‌سازند و به کار می‌گیرند و برای رهبری در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است آماده می‌شوند.

دانشگاه استنفورد مثل خیلی از دانشگاه‌های دیگر رشته ادبیات خلاقه دارد که هدفش تربیت نویسنده خلاق است اما به همین قانع نبوده و دوره رمان‌نویسی را هم به عنوان یک رشته طراحی کرده است. در همین ایام که کرونا زندگی مردم را در همه جای دنیا زیر و رو کرده است؛ دانشجویانی از ۲۳ تا ۸۵سال جذب این دوره شده‌اند. دوره رمان‌نویسی دو ساله برای کسانی طراحی شده است که می‌خواهند پاره‌وقت درسی را دنبال کنند و مدرکی دانشگاهی هم داشته باشند. آن هم از کجا؟ استنفورد! این برنامه ۶۰ دانشجو را از سراسر دنیا می‌پذیرد و آنها را در گروه‌های ۱۵ نفره سامان می‌دهد. دانشجویان به صورت آنلاین دروس را فرامی‌گیرند و با هم درباره نوشته‌های‌شان بحث می‌کنند. هر دانشجو طی دو سال یک رمان در گونه‌ی مطلوبش می‌نویسد، رازآلود، هیجان‌انگیز، علمی تخیلی، تاریخی، زندگی‌نامه‌ای و ... الزامات دوره از یک مربی به مربی دیگر متفاوت است، اما به طور کلی، دانشجویان تقریباً ۱۰۰۰ کلمه در هفته می‌نویسند. در اصل این مدرک دانشگاهی نیست که مهم است، برنامه استنفورد دقیقاً آنچه را که افراد نیاز دارند به آنها می‌دهد: نوشتن یک رمان واقعی!
 
دانشجویان در این برنامه پنج دوره اصلی را به ترتیب می‌گذرانند. سال اول فنون و نظریه‌ها را مطالعه می‌کنند. این دوره به دانشجویان دید می‌دهد تا تشخیص دهند که آیا رمان آنها به یک حادثه تحریک‌کننده نیاز دارد یا خیر، و اگر چنین است، در کجای داستان باید اتفاق بیفتد. سراغ داستان‌های موفق هم می‌روند و روش آنها را بررسی می‌کنند مثلا شروع فصل‌ها را نگاه می‌کنند تا دریابند این آغازها چگونه مخاطب را جذب می‌کنند. چه قلابی در ذهن مخاطب می‌اندازند که او را ناگزیر به خواندن کتاب کنند. دانشجویان همچنین طرح و ساختار رمان را در سال اول بررسی می‌کنند.

سال بعد، زبان و زیرمتن را بررسی می‌کنند. دوره چهارم بر تکمیل نسخه اولیه رمان متمرکز است. شرکت‌کنندگان همچنین باید یک درس انتخابی را بگذرانند؛ کلاس‌هایی مانند خاطره، شعر، ژانرهای خاص داستانی و ...

دانش‌آموزان همچنین می‌توانند پس از تکمیل نسخه اولیه خود، آموزش «یک به یک» را انتخاب کنند. آنها با یک مربی که بر ژانر رمان احاطه دارد، نسخه اولیه را ویرایش و پیشنهادات اصلاحی را دریافت می‌کنند، و سپس زیر نظر او بازنویسی را انجام می‌دهند.
تا این‌جای کار شاید هنوز چندان هیجان‌انگیز نباشد اما به عنوان نمونه تریسی لنگ(Tracey Lange)، رمان ۲۸۸صفحه‌ای تکمیل شده خود را در همایشی به یک نماینده ادبی ارائه داد و نماینده بلافاصله با او قرارداد امضا کرد. رمان او با عنوان «ما برنان‌ها»(We Are the Brennans)، پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز شد. حدود ۴۵۰۰نفر در سایت آمازون کتابش را ارزش‌گذاری کرده‌اند. ۴۰درصد ۵ستاره، ۳۷ درصد ۴ستاره، ۱۹ درصد ۳ ستاره، ۴درصد ۲ستاره و تنها ۲درصد به کتابش ۱ستاره داده‌اند. یعنی به وضوح او توانسته رگ خواب مخاطب را بیابد و او را با خودش همراه کند.

تریسی لنگ در شهر نیویورک به دنیا آمد و بزرگ شد. او از دانشگاه نیومکزیکو در رشته روانشناسی فارغ‌التحصیل شد و سپس به همراه همسرش به مدت پانزده سال یک شرکت مراقبت‌های بهداشت رفتاری را ساخت و اداره کرد. او در حال حاضر با همسر و دو پسرش در اورگان زندگی می‌کند.

  همه‌ی اینها را آوردم تا بگویم تنها صنعت ما نیست که با دانشگاه ارتباطی ندارد. حتی فرهنگ ما نیز در دانشگاه ساخته نمی‌شود. ورود به دانشگاه نیاز به عبور از دیوار سفت و سخت کنکور دارد و متاسفانه محصورین دانشگاه ـ بعد از ورود ـ ارتباط خود را با جامعه از دست می‌دهند. مرکز آمار ایران برای آمار سال ۱۴۰۰ سهم بی‌کاران فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها را ۴۰ درصد اعلام کرد. یعنی تحصیل پارامتر تعیین کننده‌ای برای اشتغال نیست. یک بار با خودمان مرور کنیم برای حداقل ۱۶ سال تحصیل یک فرد چقدر یارانه اختصاص یافته است؟ اگر نرخ اشتغال افراد در فعالیت‌ها غیرمرتبط با رشته‌ی تحصیلی‌شان را هم به این آمار بیفزاییم دقیقاً می‌رویم به قلب بحران؛ چرا دانشگاه‌ها این همه با فضای فعالیت‌های واقعی و مورد نیاز جامعه بی‌ارتباط هستند. یک بار دیگر عکس و متن معرفی دانشگاه استنفورد را در ابتدای این یادداشت مرور کنید. بعد بروید و سایت هر دانشگاه ایرانی را که خواستید ببینید آیا حتی جمله‌ای نزدیک به این خواهید یافت؟ جایی برای ساختن و به کار گرفتن دانش. گویا به کار گرفتن چنان برای دانشگاه‌های سطح اول ما عیب و ننگ است که برخی دانشگاه‌ها را با انگ و تبعیض دانشگاه علمی کاربردی لقب داده‌ایم. مگر نمی‌گفتیم عالم بی‌عمل به چه ماند؟ به زنبور بی‌عسل؟ پس کی و کجا به نظرمان رسید که دانشگاه محل پرورش نخبگان بی‌عمل است؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها