داور بخش ویراستاری پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال به ایبنا گفت:
ویراستار ادبی باید فنون روز داستاننویسی را بداند
لیلی فیروز، ویراستار و از داوران پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد تاکید دارد که ویراستار داستان باید مانند نویسنده با تکنیکهای روز داستاننویسی آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند معضلات زبانی و گرههای گنگ را از تعلیق و ابهام هنری تشخیص دهد.
خوشبختانه در دو دوره گذشته جایزه جلال نگاه ویژهای به موضوع ویراستاری شده است؛ اما شاید در محافل ادبی و در میان ناشران و نویسندگان آن طور که باید و شاید به این موضوع پرداخته نشده است؛ از دیدگاه شما ویرایش ادبی نیازمند چه ظرافتهایی است؟
ویراستار داستان باید سه وجه مهم شامل متن داستانی، نویسنده و جامعه هدف را درنظر بگیرد. داستان جز متون خلاق است و شیوه ویرایش متون معیار به ویراستهشدنش کمک نمیکند و حتی گاهی آسیب هم میزند؛ زیرا برخی داستانها لایههای مفهومی متعددی دارند که نویسنده آگاهانه یا ناآگاهانه ایجادشان کرده است. درک این لایهها نیازمند دانش تکنیکی و ارتباط مؤثر با نویسنده و جامعه هدف اوست. ویراستار داستان باید مانند نویسنده داستان با سازه داستان و تکنیکهای روزِ داستاننویسی آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند معضلات زبانی و گرههای گنگ داستان را از تعلیق و ابهام هنری تشخیص دهد و به نویسنده در انتقال انرژی و درونمایه مدنظرش به مخاطب کمک کند. تعامل سازنده با هر داستاننویس، بسته به میزان مهارت و دانش و جایگاهش، شگرد خاص خودش را میطلبد و ویراستار با یک زبان و روش واحد نمیتواند با همهشان کار کند و به نتیجه مطلوب برسد؛ اما بحث جامعه هدف بسیار مهم است. با رویکرد مهندسی فرهنگی، داستان جهانشمول وجود ندارد و هر داستان متناسب با جامعه هدف خاص خلق میشود. امروزه نویسنده مخاطب داستان را شنونده صرف در نظر نمیگیرد و او را به خواننده فعال تبدیل میکند تا حداکثر همراهی را برای تغییر و تحول مخاطب به دست آورد. در واقع، هر جامعهای تلمیح و تلویح متناسب با فرهنگ و قومیت خودش را دارد و نویسنده متبحر از آنها برای چیدمان برخی از عناصر داستانش استفاده میکند. ویراستاری که به این فنون آشناست، متن را با سرعت متناسب و سلامت راهبری میکند.
پانزدهمین دوره جایزه جلال به پایان رسید؛ به عنوان داور بخش ویرایش نظر شما درباره آثار این دوره چیست؟
آمار و آثار و ارزیابیها نشان داد که ما در روایتکردن مشکلی نداریم و روایتگرِ علمی و خلاق و مستند بسیار داریم؛ اما متاسفانه در چگونه روایت کردن و هدفمند روایت کردن مشکل داریم. از طرف دیگر، ما در ویرایشکردن مشکلی نداریم؛ اما در چگونه ویرایش کردن مشکل داریم. در واقع، یک حلقه مفقوده بین بخشهای مختلف جایزه جلال (نقد ادبی، داستان و رمان، مستندنگاری) وجود دارد. برای مثال، اگر کتابهای نقد ادبی بهگونهای نوشته و ویرایش شوند که مخاطب عام و خاص بتواند بفهمد و بهکار ببندد، هم داستاننویس حرفهای خواهیم داشت و هم مخاطب آگاه و مطالبهگر. متولیان پانزدهمین دوره جایزه جلال سه بخش جنبی اما بسیار ویژه شامل «مدافعان سلامت و کرونا»، «شهید سلیمانی» و «زبان فارسی و ویرایش» را در نظر گرفتند که در سالهای اخیر با هجمه تمامقوای دشمن مواجه شده است. پاسخ به اینکه آثار راهیافته به این بخشها چقدر توان مقابله دارند با جنگ روایت و رسانهای دشمن در جهان امروز، در چگونه پرداختن به این موضوعات است. یکی از ویژگیهای داستان و مستندداستانی زایایی است؛ یعنی امکان تولید فیلم، سریال، نمایشنامه رادیویی، تئاتر و... از آنها وجود دارد و طیفی از سلایق مختلف را در بر میگیرد. همچنین قدرت جذب حداکثری مخاطبان را دارند؛ البته اگر در دام مستقیمگویی و مداخله راوی در پیشبرد داستان و دیگر آفتهای داستان زمینگیر نشوند. متاسفانه تمام آثار مرتبط با کرونا و شهید حاجقاسم سلیمانی که به دور نیمهنهایی راه یافتند خاطرهنگاری بودند! بجز یک کتاب که در قالب نمایشنامه اما به سبک و زبان دهه شصت نوشته شده بود. این یعنی تولید کتاب ما در جهت مهندسی فرهنگی و متناسب با جامعه هدف نیست و صرفا به ثبت و ضبط وقایع اکتفا میکنیم. متاسفانه ما در فرهنگ و ادب هم خامفروشی میکنیم و از ابزار پرداخت و قدرتِ تکنیک در جذب و دفع و اقناع و تشکیک مخاطب غافلیم. اگر روایتگرانِ ما با اصول و اهداف روایت تخصصی آشنا بودند و اگر ویراستاران ما متخصص فنون این متون بودند، بهتر میتوانستیم روی شکافهای فکری و اجتماعی امروزمان بایستیم و همبستگی ایجاد کنیم.
برای بهبود وضعیت ویرایش چه پیشنهادی دارید؟
اگر بپذیریم ویرایش یکی از عوامل مهم در اثربخشی کتابهاست و نگاهمان را به ویرایش تخصصی کنیم و از ویراستار متخصص در حوزه متن بهره بگیریم، یک گام بنیادین در مسیر تولید هدفمند کتاب برداشتهایم. اگر تمهیدی اندیشیده شود تا هر نویسنده با هدف اصلاح و صیقل قلمش، به ضعفها و قوتهای اثرش که توسط داوران مختلف بررسی شده آگاه شود، از این جلال (جایزه امسال) تا آن جلال (جایزه سال بعد) شاهد ارتقای کیفی و فنی آثار خواهیم بود. اگر به لزوم نقدهای تخصصی نگارش و ویرایش پیش از چاپ کتاب قائل باشیم، علاوه بر کیفیت محتوایی و تکنیکی، به صرفه اقتصادی هم خواهیم رسید.
به عنوان یک ویراستار که تجربه ویراستاری کتابهای داستانی زیادی را دارید، آیا چشمانداز ویرایش ادبی را روشن میبینید؟
بله چشمانداز ویرایش ادبی روشن است. بیانات و تذکرات مکرر مقام معظم رهبری درخصوص زبان فارسی و روایتگری داستانی، عنایتِ متولیان جایزه جلال به ویرایش و جهد و جهاد نویسندگان و ویراستاران برای حرکت رو به جلو، همه و همه، نشان از این دارد که باید امیدوار بود؛ اما امید باید توام با عمل و حمایت مستمر و هدفمند متولیان از ویرایش، بهویژه ویرایش ادبی باشد. یادمان باشد که ما هنر روایتگری را از خداوند متعال به ودیعه داریم. خداوند راه نهایی عبرت و نجات و تعالی بشر را در روایت دیده است؛ روایتی که با بطنهای متعدد، مخاطبان را به تفکر و حرکت در مسیری مشخص وامیدارد.
نظر شما