کتاب «آسیدعلی آقای قاضی» به قلم سید هادی طباطبایی به همت نشر کتاب جمکران در سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه شد.
او بیان کرد: اولین کتابی که نوشتم به نام «فقیهان و انقلاب ایران» تاکنون به چاپ ششم رسیده است. کتاب بعدی در زمینه روشنفکران دینی بود به نام «حدیث نواندیشان دینی» که به چاپ سوم رسید. کتاب سومم به نام «در طریقت مسلمانی» است که از زمان پیامبر شروع شده و خیلی مختصر به یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر پرداخته و بعد به فقهای برجسته رسیده از ابن ادریس تا فقهای بعدی چون شیخ طوسی و کلینی. در ادامه هم به فقهای معاصر مرحوم امام خمینی و نهایتا آیت الله سیستانی پرداخته شده است.
او ادامه داد: بعد از آن کتاب «تباکی» را نوشتم که درباره امام حسین(ع) بود. کتاب «آسیدعلی آقای قاضی» به همت نشر کتاب جمکران سال گذشته منتشر شد و در عرض یک سال به چاپ چهارم رسید.
طباطبایی جذابیت شخصیت آقای قاضی را دلیل اقبال مخاطبان دانست و انتخاب راوی اول شخص را برای ملموستر شدن شخصیت بیان کرد. اوانگیزهاش را در نوشتن کتاب چنین بیان کرد: عمده تاکید من در این کتاب انگشت گذاشتن روی دو ویژگی این شخصیت است. درباره عرفا عموما تصور این است که احوالات غیرقابل بیان داشتهاند و در ماورایی سیر میکردهاند و قابل دسترس نبودند. اما در این کتاب سعی کردم احوالات زمینی و بشری ایشان را نشان دهم. مثلا ایشان بسیار به امور زندگیشان اهمیت میدادند حتی ایشان در کوچهها که قدم میزدند و کوچکترین گردی که بر عبایشان مینشست پاک میکردند. ایشان در توصیههای خود به شاگردان مکرر توصیه میکردند جسم مرکب شماست آن را رها نکنید. اگر این مرکب را رها کنید به روحتان مددی نمیرسد.
او گفت: مرحوم قاضی برای شاگردان روی مسئله اخلاقیات تاکید بسیار داشتند. مکاشفات شاگردان ایشان براساس همین اخلاقیاتی بوده که مراعت میکردند مثل قضیه سید هاشم حداد که طبق تاکید آقای قاضی سلوک او را در صبر بر بدرفتاریهای مادرزنش و طعن و کنایههای اطرافیان دانسته بود. این اخلاقیات است که شاگردان آقای قاضی را به مرتبه بالا میرساند نه صرف ذکر و ورد خواندن و در گوشهای نشستن. این افراد میتوانند الگویی برای امروز همه ما باشند نه اینکه دستنیافتنی باشند.
نویسنده کتاب آسیدعلی آقا دربیان بازخوردهای مخاطبان کتابش بیان کرد: فردی از کانادا شماره من را گرفته بود و بهشدت تحت تاثیر کتاب قرار گرفته بود و تعریف کرد آقای قاضی را نمیشناخته است. مدتی احوالات نامناسب داشته، خواب میبیند روحانی در منزلش آمده و خانهاش نورانی شد و به او گفته بودند او آسیدعلی آقاست و در بیداری دو روز بعد این کتاب را میبیند و کتاب را از ایران تهیه میکند و با من تماس میگیرند و گفتند از وقتی کتاب وارد منزلشان شد تنش خانهشان از بین رفته است.
لازم به ذکر است نمایشگاه کتاب 1402 تا ۳۰ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی(ره) و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir ادامه دارد.
نظر شما