سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حجتالاسلام حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بررسی کتاب «گفتمان تمدن اسلامی در دوره پهلوی» گفت: در این کتاب شاید برخی تلقی نقد یا ایراد بکنند البته به نظرم این نکته میتواند نقطه قوت کتاب باشد که ظاهراً این اثر درباره تاریخ معاصر پرونده و پروژهای دارد که همچنان روی میز رسول جعفریان باز است. کتاب هم نشان میدهد که به یک وضعیت استقرار نظری هنوز نرسیده و لذا کتاب مثلاً خاتمه و نتیجهگیری به این معنا ندارد، ولی خب، این انبوهنویسی و انباشتی از دادههای تاریخ معاصر میآید به نظرم افقهای جدیدی در پژوهشهای تازه فراهم میکند. از این لحاظ کتاب به نظرم قابل توجه و ارزشمند است.
او افزود: مؤلف در صفحه ۱۵ کتاب در یک سطر به مسئله خودشان توجه نشان داد و مسیر کتاب را فعلاً در قامت یک کتابشناس تنظیم کند و مینویسد: «در آنجا سراغ کتابهایی رفته که دیدگاهی داشته است و آن را براساس ترتیب صفحات و فصول کتاب آمده، این ترتیب میتوانست به شکل دیگری هم باشد که صد البته نگارش آن دشوار نیست.» به نظرم چون در اینجا مسیر دشوار را نرفتیم به آن سطح از تحلیلی که مولف میتوانست با همین شیوه درباره تمدن، تجدد و مدرنیته و … بیشتر برای ما راهگشا باشد و افقهای جدیدی را باز کند، اما جاهایی که قلم مولف جوشیده و نکتههای عطفی که در کتاب آشکار شده قابل توجه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: چون مولف مسیر دشوار را نرفته، کتاب دچار خلاهای روششناسی بسیار جدی شده است که به مواردی از آن اشاره میکنم؛ در کتاب تلخیصها زیاد است و توصیف تحلیلی ندیدم، از آن طرف نقلقولها فراوان شده و تکرار مسائل درباره زنان، بهداشت، طب، طیاره به چشم میآید. این موضوع میتوانست در قالب یک مجموعه نظری جمعوجور شود.
حجتالاسلام حبیبالله بابایی گفت: در خلأ روششناسی کتاب، نقطه عطفی که میتوان بر آن تکیه کرد، از آنجا که روششناسی و چارچوب نظری آن خیلی منقح نشده است در میان انبوهی از نوشتهها در قالب تجدد و تمدن، مولف نتیجهگیری میکند اساساً ادبیاتی که در این دوره شکل گرفت، ادبیات بلاغی، احساسی، خطابی و جدلی است و بعد این نتیجه را نمیگیرند که در این دوره ما رنسانس فکری درباره تجدد و تمدن مواجه هستیم. اینکه چرا مولف در این نقطه به سمت خطابی، جدلی و بلاغی بودن پیش میرود و نه به سمت اینکه اساساً یک رنسانس فکری در حال اتفاق است. این مساله در اصل به دلیل روشن نشدن چارچوب نظری کتاب است.
پرتوی به پیشینه تمدن اسلامی
داریوش رحمانیان، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران گفت: کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران (۱۳۲۰- ۱۳۵۷)» در کنار رسائل سیاسی و رسالههای حجابی و کتاب پیشرو «گفتمان تمدن اسلامی در دوره پهلوی» بسیار بامعناست و قابل تامل است. مولف میگوید این کار در کنار سایر آثاری که درباره تاریخ معاصر به نگارش درآمده است برای نشان دادن چیستی، چرایی و چگونگی رخداد سرنوشتساز و تعیین کننده در تاریخ معاصر یعنی انقلاب ۵۷ را به سهم خودش پرتوی بیفکند.
او افزود: من با یک اشارات کوتاه میخواهم بگویم فارغ از نقدهایی که به چارچوب نظری، مفهومی و روشی کتاب وارد است، اما صرف این توجه خیلی مهم است و به گمان من گوشه مهمی که درباره این کارها باید صورت بگیرد، بالا آورده است. در واقع درباره رخداد ۵۷ یک مساله پیش روی محققان قرار گرفته است در همان زمانی که رخ داد، چرا این انقلاب اتفاق افتاد؟ بعضی سراغ ریشهیابی اقتصادی و اجتماعی با روشهای مارکسیستی و نومارکسیستی و کارهایی از این قبیل و بعداً بحثی درگرفت که اصلاً این انقلاب باید رخ میداد.
استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران اظهار کرد: اندیشه انقلاب و عصبانیت مردم از خودکامگی و دیکتاتوری محمدرضاشاه، توهماتش و «ماموریت برای وطنم» و تمدن بزرگ مردم را چنان از حکومت دور کرد که انقلاب باید اتفاق میافتاد. در اینجا ادبیاتی که شکل گرفت یک نکته خیلی مهمی را در واقع بیپاسخ میگذاشت. بگذارید چنین تصور کنیم که این انقلاب محتوم و مقدر باید شکل میگرفت، پرسشی که ما را به عمق مساله میبرد این نیست که چرا این انقلاب رخ داد؟ پرسش این است که چرا این انقلاب، اسلامی رخ داد؟ چرا از درونش جمهوری اسلامی بیرون آمد و با این شکل و شمایل و ویژگیها.
داریوش رحمانیان گفت: در این رابطه برخی از پژوهشگران تاملاتی کردند به ویژه هموطنان ما در خارج از کشور، از جمله علی قیصری در کتاب «روشنفکران ایرانی در قرن بیستم»، مهرزاد بروجردی در اثر شاخصش «روشنفکران ایرانی و غرب» و نگین نبوی با کتاب «روشنفکران و دولت در ایران» منتشر شدند که هر سه اثر به سهم خود میکوشد تا این پرسش را به این شکل پاسخ دهد فهم اینکه چرا انقلاب اسلامی شد در گرو فهم جابهجاییهای گفتمانی و تحولات گفتمانی تاریخ ماست. لذا با پژوهشهای اقتصادی و اجتماعی نمیتوان به این پرسش پاسخ داد.
او ادامه داد: رسول جعفریان در این اثر و در کنار کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران (۱۳۲۰- ۱۳۵۷)» در حقیقت گفتاری را درباره پیشینه تمدن اسلامی توضیح و به ما نشان میدهد که چگونه نویسندگان، محققان، اهل فکر و قلم تاثیر گذاشتند در فضای که منجر به انقلاب اسلامی شد که البته پیچیده است.
نظر شما