سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – حمیدرضا حافظی: کتاب «اقتصاد خیر عمومی» نوشته ژان تیرول یکی از نامزدهای گروه اقتصاد چهلویکمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است. ژان تیرول نویسنده این کتاب در سال ۲۰۱۴ برای تحقیقاتش روی موضوع «اقتصاد اطلاعات» به این جایزه دست پیدا کرد و پس از آن این کتاب را نوشت تانشان دهد اقتصاد چقدر برای پیشرفت جوامع یا خیرِ عمومی مفید است. با جعفر خیرخواهان یکی از مترجمان این کتاب، گفتوگویی درباره سرفصلهای کتاب و مباحث مربوط به اقتصاد عامه داشتیم که در ادامه میخوانید.
درباره کتاب و روند ترجمه آن بفرمائید.
این کتاب حاصل جایزه نوبلی بود که ژان تیرول در سال ۲۰۱۴ میبرد؛ نویسندهای فرانسوی که برنده نوبل اقتصاد میشود. بعد از این کتاب، او معروف میشود و با او مصاحبه میکنند؛ یک پیرزنی از او میپرسد اقتصاد چیست و کار شما چه هست و چه میکنید. به ذهن تیرول میرسد مقالات علمی و مباحث تخصصی را کنار بگذارد و در مدت یکسال نشان بدهد این اقتصاد چقدر برای پیشرفت جوامع یا خیرِ عمومی مفید است.
عنوان مفصلتر کتاب، «اقتصاد در خدمت خیر عمومی» است. یعنی هدف اقتصاد باید این باشد. فصول اول بیشتر همین است که این واقعیت علم اقتصاد چیست و اقتصاددان شاخص، روز خود را چگونه میگذراند و چه کارهایی میکند و چه کارهایی نمیکند که باید انجام دهد؛ مثلاً میگوید یک اقتصاددان نباید در دانشکده و اتاقی بنشیند و دائماً تولید علمی کند ولی رابطه مستقیم و بهروزی با جامعه، مطبوعات، رادیو و تلویزیون نداشته باشد. او میگوید البته کار سادهای هم نیست و خیلی حساس است و ممکن است اقتصاددان درگیر عوامگرایی و چیزی که مردم خوششان بیاید بشود؛ درگیر خبرنگاران جنجالی و مناظرهها که باعث میشود از آن واقعیت علمی دور شوند و اینها خطرناک است. تیرول به این میپردازد که اقتصاددان چطور باید عمل کند.
از مباحث مهم و سرفصلهای کتاب بگویید.
یکی از بحثهای کتاب، بحث اقتصاد رفتاری است؛ که چه سوگیریها و قضاوتهای اشتباهی ممکن است اتفاق افتد؛ چه سوءاستفادههایی از آمارها میتواند بهوجود بیاید. او به اینها هشدار و توجه میدهد که بتوانیم آن علم اقتصادی که به اکثریت جامعه و حتی بلندمدت جامعه کمک میکند را دریابیم. اینجا در این فصول وارد بحث گرمایش زمین میشود. رفتارهایی که افراد کشورها برای نفع شخصی خود دنبال میکنند که منجر به تخریب محیطزیست و تحت خطر قرار گرفتن آینده بشریت میشود. اینجا چگونه میتوانیم از نظریات اقتصادی استفاده کنیم که از خطر گرم شدن زمین و مشکلات دیگری که خود را نشان میدهد جلوگیری کنیم.
یک فصل مهم کتاب مرتبط با شرایط ایران است؛ بازار کار و افرادی که شاغل و بیکار هستند. افرادی که بازنشسته شدند و اینکه چه اتفاقاتی برای اینها میافتد و به دلیل قوانین اشتباه چه مشکلاتی برای بازنشستهها میتواند بهوجود آید؛ برای افرادی که میخواهند کار کنند ولی قوانین کار نامناسب، اجازه ورود به این کار را به این افراد نمیدهد. دیگر مسئلهای که کتاب بررسی میکند این است که گروههای منافع خاص، چگونه عمل میکنند که صدای خود آنها فقط شنیده شود و صدای افراد ضعیفی که توانائی انسجام و حرکتهای جمعی ندارند و ضعیف هستند به جایی نرسد؛ حق و حقوق اینها پایمال شود و آن دستمزد لازم را نتوانند دریافت کنند. انواع این مسائل و مباحث در کتاب وجود دارد. فصل دیگر کتاب درباره اقتصاد دیجیتال است که تخصص نویسنده در این حوزه است. اینکه این اقتصاد جدید چه مشکلاتی بهوجود میآورد و این مشکلات و تهدیدات و حریم خصوصی و نشر اطلاعات و بزرگ شدن غولهای دیجیتالی، چگونه میتوانند مصرفکننده را استثمار کنند. از دیدگاه تیرول، چگونگی تنظیمگری مناسب دولت باید مشخص شود و برای آن باید فکری کرد.
تیرول هر فصلی را به موضوعی اختصاص میدهد و با مردم ارتباط برقرار میکند و به زبان ساده مثالهایی عینی از فیلمهایی که درباره مسائل اقتصادی است، میآورد. مثلاً یکی از موضوعاتی که تیرول به آن پرداخته غرق شدن مهاجرین سوری است و تصویر آن بچهای که بسیار دیده شد. اینکه چرا این اتفاقات میافتد را مورد بحث قرار میدهد. او با مباحث روز سعی میکند مشخص کند چه کمکی به بشریت میتوان کرد.
دلیل نامگذاری کتاب از این جهت است که میخواهد بگوید اقتصاد امری عمومی است و همه باید از آن سر دربیاورند؟
خیر. اینطور خوب است و باید همه سردربیاورند، همانطور که مردم باید سواد مالی داشته باشند و بدانند کجا سرمایهگذاری کنند. البته این از هر کسی برنمیآید. از یک کارگری که شب و روز کار میکند و وقت و حوصله و دقت ندارد نمیتوان انتظار این مباحث را داشت. نویسنده میگوید پدران و بنیانگذاران علم اقتصاد، هدف از این علم را اینچنین تعیین میکنند که بتوانند به عموم و اکثریت مردم خدمت کنند. با توصیهها و راهکارهایی که میدهند به مردم خدمت میکنند و نباید ببینیم در عمل، به نفع اقلیتی است. اقتصادِ درست این است که برای خیر عمومی یعنی خیر عامه و همه اقدام شود، نه یک کاری باشد که خدمت به ثروتمندان باشد. در رشدی که ایجاد میشود نباید یک گروه خاص بهرهمند شوند. رشد برای همه باید فراگیر باشد و همه در این شریک شوند.
آیا تیرول نظریات خاصی را مورد نقد قرار میدهد؟
از آنجایی که اقتصاد، یک جریان اصلی است، تیرول با کمک همان چیزی که نظریات رایج و مسلط اقتصادی ارائه میکند، تحلیلش را میگوید. هرچند او به آن حوزهها وارد نمیشود که برخی دگراندیش میخواهند به شرایط موجود انتقاد کنند و تئوریهای انقلابی ارائه دهند. او به این میپردازد که همین اقتصاد رایج، چگونه است و تئوریها را باز میکند.
برای کدام نوآوری یا یافته تحقیقاتی، جایزه نوبل به تیرول رسید.
آن چیزی که ایشان تا حدی برای آن جایزه نوبل گرفت، اقتصاد اطلاعات است. او دریافت که یک سوی معامله (اطلاعات فروشنده) بیشتر از طرف دیگر (خریدار) است و این در معامله موجب ضرر میشود و در اینجا باید شفافیت ایجاد شود و اطلاعات متوازن شود. او به این موضوع پرداخت که دولت در این زمینه چه قوانینی میتواند بگذارد که تولیدکنندگان و یا گروههای مختلف نتوانند از مصرفکنندگان سوءاستفاده کنند. هنر او به عنوان نویسنده کتاب این است که سعی میکند کتابی به نسبت روان و قابل فهم برای مخاطب عام و استفاده همگان بنویسد.
پس میشود گفت مخاطب اصلی کتاب، عامه مردم بودند.
عامه مردم هم میتوانند باشند ولی او در فصول اول کتاب، همکاران اقتصادی را بیشتر مخاطب قرار داده و میخواهد بگوید اقتصاد چه کار میکند و در ادامه چه کارهایی باید بکند که نمیکند و این کارها را به نوعی به اقتصاددانها گوشزد میکند که شما اینجور وارد صحنه شوید و از منافع عمومی دفاع کنید و در مطبوعات باشید و اگر بلد نیستید، یاد بگیرید با جامعه ارتباط برقرار کنید. مخاطبین این قسمتها میتواند اقتصاددانها و همکاران او باشند. در بخشهایی نیز که بحث گرمایش زمین و قانون کار و غیره را پیش میکشد، مخاطبش دولتمردان و نمایندههای مجلسی هستند که قوانین را تصویب میکنند؛ اینکه چه کارهایی باید بکنند و به چه مواردی توجه کنند که بتوانیم آینده خوبی داشته باشیم. او به عنوان فرد متعهد و استاد دغدغهمند، به گروه افراد علاقهمند به اقتصاد و اقتصاددانها و اساتید دانشگاهها که تجربه کاری خود را مینویسند نیز میپردازد. او میگوید تمام این گروهها میتوانند کمککننده باشند.
نظر شما