شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۱
«زنان‌گان / زبان‌گان» رهسپار بازار کتاب شد

خراسان‌رضوی - «زنان‌گان / زبان‌گان» پنجمین دفتر شعر «کیمیا تاج‌نیا» شاعر و پژوهشگر ادبی رهسپار بازار کتاب شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، «زنان‌گان / زبان‌گان» پنجمین دفتر شعر «کیمیا تاج‌نیا» شاعر، پژوهشگر ادبی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد است که به قلم این شاعر خوش ذوق رهسپار بازار کتاب شد.

این کتاب مجموعه بیست‌ونه شعر است با پویه‌ای نوجو در مدنیّتِ زبان و شعر. با اتمسفری استعاری که در آن شاعر بیش‌ترین فاصله را با شناسه‌های خطّی زبان و تصویر و معنا و شهود مراعات کرده است تا شعری تماماً شعر رخ دهد. کتاب سرسخنی دار که در بخشی از سرسخنِ کتاب می‌خوانیم: خوب است که صداهایی برخاسته و درباره شعر و احوالِ شعر جویاست. خوب است که مخاطبِ راستینِ شعر، این‌جا و آن‌جا به کندوکاوِ هنجار برآمده و رفتارِ متن را دقیق پِی می‌گیرد. می‌خواهم تعبیری بیاورم: شعرِ فرهیخته و به گمانم این تعبیر با احوالاتِ این‌روزهایِ ما هم می‌خوانَد و اگر قرار به ارائه شناسه باشد شعر فرهیخته را تلاقی‌گاهِ جهان و زبان می‌دانم با گستردگی و ژرفایی که در خورِ یک شعرِ راستین است و البتّه بافتارِ موثّر و کم‌نقص‌اش که نشانه‌هایِ پُرتوجّهیِ خودآگاه یا ناخودآگاه به چیدِمان و اجرایِ شعر را با خود دارد. و مخاطب درمی‌یابد که اشاره‌ام به جهان اشاره‌ای است به درون و بطن.
جهان در شکلِ سوانحِ بیرونی چیست جز تکانه‌هایِ زیستن و جهان برای شاعر چیست جز تکانه‌هایِ زیستن آغشته به زبان و روح و رنج. بدون تردید که شعر سیاهه‌ای از اقلام نیست و صورتی از تجاربِ بی‌جوهر هم نیست. وقار و پویه‌ست در کشاکشِ گوشت و گُمان و ممکن است پرسیده شود تجاربِ بی‌جوهر برای شعر کدام‌اند؟ در پاسخ می‌گویم تجربه‌ای که در انحصارِ شناسه‌هایِ خطّیِ زبان و شناسه‌هایِ لورفته‌ی تصویر و معنا متوقّف مانده؛ این دیگر «سرودن» نخواهد بود. «گفتن» است و جهیدن از «گویایی» به «تراگویایی» (شعر)، با بسطِ افقِ زبان ممکن می‌شود. آن‌چنان که می‌توانم ادّعا کنم کارِ شعر افق‌نگاری‌ست.

برای مخاطبِ دانایِ شعر، مکث‌ها و بی‌ملاحظه‌گی‌هایِ شاعر هم در وقتِ سرایش پیداست. از این روست که می‌گویم شعر راستین یک «بافتار» است و باید بتواند در نمایِ یک بافتار خواننده‌اش را به خودش متقاعد کند. ترویجِ بی‌ملاحظه‌گی و اشتغال به نوشتن، بی اتّکا به هنجارِ آفرینش، کوژی و کژیِ نویسه‌ست و نباید از آن آسان گذشت و این وَلَعِ شوربختی‌آور برایِ زبان و شعر را باید شناساند. من تعبیرِ شعرِ فرهیخته را آوردم؛ کنشِ آرام و مطمئنِّ بافتار را هم به ویژگی‌هایِ چنین شعری می‌افزایم. شعرِ فرهیخته به گمانم: شعری‌ست با گستردگی و ژرفایی که در خورِ یک شعرِ راستین است.
شعری‌ست که در حصرِ شناسه‌های خطّی زبان و شناسه‌هایِ لورفته و آسان‌یابِ تصویر و معنا متوقّف نمانده.

شعری فاقد افق نیست و از محاطِ بی‌مخاطره‌ی شناسا بودن جَسته. پراکنده نیست و تداعی و تکثّر دارد. شعری که مکث، وقار و پویه دارد و ترکیبِ سبک‌سرانه‌ی کلمات نیست. خاطره‌ای از خود بر جای می‌گذارد. حتّا اگر بازتکرارِ این خاطره در مخاطب نادقیق و شوریده باشد.

به گزارش ایبنا؛ پیش از این دفترهای شعر رقصا، ترنجِ اقالیمِ غمگین، خودخواری و بی‌فرمی از این شاعر به چاپ رسیده‌است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها