سه‌شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۷
ایران یکی از بزرگترین زادگاه‌های کار جمعی و تعاون است/ «واره»؛ واژه‌ای هفت‌هزار ساله

رئیس‌جمهور کشورمان در بخشی از جشنواره تعاونی‌های برتر کشور از مرتضی فرهادی استاد تمام حوزه مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی تجلیل کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور و احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخشی از جشنواره تعاونی‌های برتر کشور از تلاش‌های مرتضی فرهادی استاد تمام حوزه مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی تجلیل کردند.

استاد مرتضی فرهادی، متولد ۱۳۲۳، بیشتر به سبب پژوهش‌های متعددش در حوزه مردم‌شناسی، فرهنگ و علوم انسانی به ویژه در حوزه روستایی ایران و همچنین در حوزه مردم‌شناسی آینده شناخته می‌شود. وی تنها محقق ایرانی است که صاحب نظریه در زمینه توسعه بومی است. از وی تاکنون دو کتاب «فرهنگ یاریگری در ایران» و «واره: نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران» به ترتیب در دوره‌های سیزدهم و بیستم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شده‌اند.

مرتضی فرهادی؛ بنیان‌گذار حوزه انسان شناسی یاریگری در این جشنواره گفت: پیش از همه با تشکر از جناب دکتر پزشکیان که برای اولین بار است، چون من یک کارمند بی جیره و مواجب وزارت تعاون هستم، ولی همیشه دور یا نزدیک با تعاون سر و کار داشتم و گاهی هم دوستان وزارتخانه لطف می‌کردند و ما مزاحم‌شان می‌شدیم، ولی ما ندیدیم جلسه‌ای و بسیاری از این جلسات هم بودم ولی هیچ وقت در چنین جلسه‌ای، شخص دوم مملکت را در خدمت‌شان نبودیم، البته امروز این قدر دوستان از آقای دکتر تقاضا کردند؛ تقاضاهای گوناگون، البته به‌جا و البته بسیار مفید که من نمی‌توانم بگویم که تقاضای ما از ایشان چیست، اما خوشبختانه به دلیل ماهیت، تقاضای ما به گونه‌ای است که فکر می‌کنم اگر اراده‌ای وجود داشته باشد و اگر اندیشه‌ای در کار ما در شرایط فعلی جهان که تعاون مظلوم‌ترین مفهوم ممکن است.

وی افزود: ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که عصر؛ عصر کنش‌های متقابل گسسته است. صحبت از رقابت است، صحبت از ستیزه است، صحبت از جنگ است و اصولاً در نظام سوداگری و استعماری غرب، تعاون؛ یک خصیصه عقب افتاده‌ای است که می‌شود آن را منتسب کرد به عصر ماقبل تاریخ. کوپر در آن کتاب مشهور خودش تعاون را بقایای فرهنگ توحش می‌داند، به همین دلیل من می‌دانم که کار تعاونی چقدر مشکل است. در دنیایی که تمام مسیر، مسیرِ رقابتی، ستیزه و جنگ است، اگر کسی بخواهد این جمعیت را بشکافد و یک مسیری خلاف آن راه را انتخاب کند، یک نیروی عظیمی را نیازمند است که جز با معرفت جمعی نمی‌شود آن را به دست آورد.

استاد مرتضی فرهادی با اشاره به اینکه من اصلاً قرار نبود صحبت کنم، افزود: دوستان نگفته بودند که در این جلسه باید مصدع اوقات بزرگواران باشم، ولی به هر حال حیفم می‌آید که در چنین شرایطی چهار کلمه در مورد بخشی که؛ ببینید از کلیپی که این‌جا گذاشته شد و تا حرف این تعاون‌کاران خلاق علاقه‌مندی که آمدند و با سرعت و فشردگی سخن‌های بسیار بسیار زیبایی فرمودند و ما استفاده کردیم، جای یک چیزی خالی است و آن عدد، رقم، سازه و سازمان‌دهی نیست؛ آن روح تعاون است. آنچه که جهان امروز گم دارد و ما گم کرده ایم؛ روح تعاون است.

وی گفت: کشور ایران برخلاف آنچه که در شرق‌شناسی گفته می‌شود، بر خلاف آنچه که در مکتب نوسازی تبلیغ می‌شود، یکی از بزرگترین زادگاه‌های کار جمعی و تعاون است. این پسرعموهای ناخلف ما؛ انگلیسی‌ها ۱۶۰ و خرده‌ای سال پیش با ۳۰ و چند نساج، یک تعاونی راچدیل را درست کردند. نمی‌گویم کار بدی کردند، دست‌شان درد نکند، با اینکه پسرعموهای ناخلف ما هستند. این جزو اصطلاحات من است؛ این برادران هندی را می‌گویم؛ خلف، اینها را می‌گویم ناخلف، به خاطر روابطی که در گذشته روابط استعماری با ایران و خاورمیانه و جهان داشتند، اگر نه ما با هیچ ملتی سر جنگ نداریم. سراسر به دنبال صلح و آشتی و مدارا هستیم. آنها با ۱۶۰ و خرده‌ای سال سابقه تعاون مصرف و ۳۱ نساج، دوستانی که تعاون خواندند و دوستان تعاونی ما حتماً بارها، بارها و هزاران بار راجع به این تعاونی راچدیل صحبت شنیدند. می‌گوید گل هر جا که بروید، گل است، کار خوب؛ هر جا که اتفاق بیفتد، بسیار خوب است، ولی چگونه است که ما دارای تعاونی‌های چندهزار ساله‌ای هستیم که حتی نام‌شان را هم خیلی از ماهایی که الان خودمان را جزو تعاون‌دوستان و تعاون‌کاران محسوب می‌کنیم و ان‌شاءالله خداوند بپذیرد یک چنین خصلت والایی را از ما، اسم‌شان هم نشنیدیم.

مرتضی فرهادی اضافه کرد: این خواهران گرامی که در اینجا هستند، استثناء هستند. اگر همه آنها هم نام واره را شنیده باشند و همه آنها هم بتوانند بیایند الان نیم ساعت، یک ساعت، دو ساعت راجع به واره این‌جا صحبت کنند که عجیب نیست، ولی چند درصد از زنان ایرانی واره را می‌شناسند؟ از مردان ایرانی چند درصد واره را می‌شناسند؟ این واره که من ۱۵۰ نام به زبان ترکی، کردی، لری و لکی و … درآوردم و حتی ارمنی، ارامنه‌ای هم که در ایران آمدند، مهاجرت کردند، آنها همواره داشتند و تعاونی واره را داشتند. در مقطع ۱۳۳۵ که اولین سرشماری نفوس و مسکن در ایران است، دوستان عزیز ما ۱۸ میلیون نفر جمعیت داشتیم و ۹ میلیون آن؛ زن و دختر بودند، ما دو میلیون عضو خودخواسته و خودانگیخته واره داشتیم.

چگونه است که قبل از انقلاب صد کتاب و بعد از انقلاب کمی کمتر، این همه مقاله و کتاب در مورد تعاونی‌های انواع و اقسام تعاونی‌های جهان داریم و البته خوب است، نهضت ترجمه بسیار خوب است. حتماً باید آنها را ترجمه کنیم، حتماً باید از تجربیات جهانی استفاده کنیم، اما تجربیات خودمان را باید دور بریزیم؟ بر اساس ریشه‌یابی و کارهای میدانی که ما انجام دادیم و کتابخانه‌ای که انجام دادیم، چون قدیمی‌ترین واقعیت‌ها در کلمات؛ مثل فسیل باقی می‌مانند، شما از طریق زبان می‌توانید گذشته را دوباره بازیابی کنید. ما از طریق وجه تسمیه این اسامی که ۱۵۰ تا راجع به واره بدست آوردیم، تقریباً هر هشت ماهی من یک نام را توانستم به دست بیاورم، این واره؛ هفت‌هزار ساله است با آن کمیت، با این کیفیت و من تخمین می‌زنم که ما در ۱۳۳۵- ۳۰؛ دو میلیون زن عضو واره داشتیم که اگر هر خانواده را پنج نفر در نظر بگیری، آن وقت ببینید که چقدر افراد خانه ما زیر چتر تعاونی واره وجود داشته باشد. من دیگر راجع به واره و اینها حرف نمی‌زنم.

چون می‌دانم مأمور اینجا هست که من زودتر کار را تمام کنم، فقط می‌خواهم چند تقاضا از وجود آقای دکتر داشته باشم که بلکه ان‌شاءالله ما به روح تعاون کمی توجه کرده باشیم، روحیه تعاون به سرعت در جهان در حال از بین بردن است. معمولاً وقتی هم می‌خواهیم از تعاونی دفاع کنیم، بیشتر عدد و رقم‌هایی است که برای ما ارزش افزوده اضافه کرده، این کار را کرده، آن کار را کرده. کسی به روح یاریگری و تعاون کمتر توجه می‌کند و کرده است. من از آقای دکتر تقاضایم این است که از وزرای آموزش‌وپرورش و وزرای آموزش عالی بخواهند که یک درس و یک خطاب راجع به تعاونی‌ها و تعاون در جهان و ایران تدوین شود و تدریس شود. فرانسوی‌ها صد سال پیش در کنار درس اخلاق نظری، یک درس اخلاق عملی هم داشتند که بچه‌ها تعاونی درست می‌کردند در مهدکودک‌شان، در مدرسه‌شان، در دانشگاه‌شان. ما باید تعاون را تعلیم بدهیم. فلسفه تعاون و تعاون، جامعه‌شناسی تعاون، مردم‌شناسی تعاون، این شاید به یک بنیادی، به یک دستگاهی، من چیزهای اداری بلد نیستم و از این چیزها اصلاً بلد نیستم. ولی یک چیزهایی بلدم که کسی حوصله گوش دادنش را ندارد. ممنونم بزرگواری کردید و به عرایضم گوش دادید، امیدوارم که وجود یک اقتصاددان در سمت وزارت تعاون و وجود آقای دکتر و من نمی‌شناسم آن وزرای آموزش و پرورش و آموزش عالی، اینها دست به دست هم بدهند و یاریگری را در قلب کودکان‌مان بنشانیم، آن موقع بسیاری از مسائل خود به خود حل خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها