یکشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۲
کتاب «نرم‌تر از بانگ پرها» به چاپ دوم رسید

کتاب «نرم تر از بانگ پرها؛ تاریخ شفاهی دوبله » نوشته صادق وفایی به همت انتشارات نگاه با قیمت ۳۹۵ هزار تومان به چاپ دوم رسید.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «نرم‌تر از بانگ پرها؛ تاریخ شفاهی دوبله» نوشته صادق وفایی به همت انتشارات نگاه در ۳۸۴ صفحه با قیمت ۳۹۵ هزار تومان به چاپ دوم رسید.

این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ چاپ شده است و در دسته کتاب‌های تاریخ, تاریخ معاصر, سینما, مصاحبه و هنر قرار می‌گیرد در تابستان سال ۱۴۰۳ به چاپ دوم رسیده است.

در پشت جلد این کتاب نوشته شده است: «دوبلورها خود را بازیگران نشسته می‌دانند و معتقدند، تفاوتشان با بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون صرفاً در این است که باید پشت یک میکروفن، بدون آن‌که دیده شوند؛ ایفای نقش کنند. آن‌ها از سال ۱۳۳۸ که اولین گروهشان برای آموزش به ایتالیا اعزام شد تا امروز که آثاری ماندگار تقدیم فارسی زبان ها کرده‌اند، شخصیت های برجسته‌ای را از دست داده‌اند. تاریخ شفاهی دوبله، بیان خاطرات و تجربیات این سال هاست.»

همچنین نویسنده این کتاب در پیشگفتار خود نوشته است: «آنچه در حکم مقدمه، پیشگفتار یا دیباچه کتاب، نرم‌تر از بانگ پرها می‌آید؛ دربرگیرنده برخی مستندات تاریخی درباره دوبله ایران، روایت چگونگی تولید و تدوین کتاب و همچنین برخی درد دل‌ها با مخاطب اثر است.

وقتی اولین مصاحبه کتاب در سال ۹۲ انجام می‌شد، طرح و نظری برای تولید چنین کتابی نداشتم. سال‌هاست که خبرنگار حوزه کتاب هستم و خبرنگاری‌ام هم در گفت‌وگو با ناشران، مولفان، مترجمان و نوشتن نقد و تحلیل آثار خلاصه می‌شود اما به‌دلیل اطلاعاتم از دوبله و تاریخ آن، از من خواسته شد مصاحبه‌ای در این‌زمینه انجام بدهم. شیرینی مصاحبه در کامم، خواستن دوباره انجام گفت‌وگو و در نتیجه ادامه این‌روند، باعث تولید مصاحبه‌های تفصیلی و مشروحی با اهالی دوبله در خبرگزاری مهر، روزنامه جام جم و مجله سروش هفتگی شد که در میانه‌های راه این‌فکر را به ذهن اطرافیانم رساند که این گفت‌وگوها را می‌توان در قالب کتابی منسجم به مخاطبان و علاقه‌مندان دوبله عرضه کرد. بنابراین برخی موضوعات مهم و اشخاص تاثیرگذار تاریخ دوبله را مد نظر قرار دادم تا کتاب خط سیری مشخص و البته روایاتی از زوایای مختلف داشته باشد. در این مقدمه تلاش می‌شود موضوعات مهم و البته مسائلی که در گفت‌وگوهای کتاب چندان حضور ندارند و به هر دلیلی به آن‌ها پرداخته نشده، مطرح شوند. از این طریق تاریخچه مختصری هم از سال‌ها و دهه‌های اولیه دوبله در ایران ارائه می‌شود.


پیش از آن هم که حرف تولید این‌کتاب مطرح باشد، به‌عنوان یک‌علاقه‌مند، قطعه فیلم‌هایی از کار گویندگان را به‌عنوان نمونه در فضای مجازی منتشر کرده بودم. منابع و مستندات زیادی را هم درباره دوبله مطالعه کرده و از دیده گذرانده بودم. اما یکی از آن‌ها همدردی‌ام را برانگیخت. منبع مورد نظر کتاب «سرگذشت دوبله ایران» اثر اکبر منانی یکی از گویندگان و مدیران دوبلاژ قدیمی کشور است که در سال ۸۸ چاپ شد. آقای منانی در خلال سطور این‌کتاب، اشاره کرده «برای تدوین این کتاب، دست نیاز به سوی همکاران فعلی خود دراز کردم که متاسفانه همکاران بزرگ ما توجهی نشان ندادند که شاید این هم از خصلت‌های حرفه‌ای ماست. با خودی کمتر و با دیگران که در حرفه ما نیستند، بیشتر می‌جوشند.» من البته بین اهالی دوبله، خودی محسوب نمی‌شدم اما برای ساخت این‌کتاب، بی‌مهری و نیش‌ونوش چندتن از بزرگان این‌حرفه را به جان خریدم. یکی از بزرگان این‌هنر یا صنعت، که در ابتدا گفته بود حتی برای دو ساعت گفت‌وگو فرصت و زمان ندارد، پس از هفته‌ها معطلی و بلاتکلیف نگه‌داشتنم که خواسته بود سؤالات را به‌صورت مکتوب برایش بفرستم تا در وقت مقتضی پاسخ دهد، گفت تا ماه‌های آتی نمی‌تواند به سوالاتم پاسخ دهد. از طرفی پس از چند هفته دیگر پیام تندی برایم فرستاد که سوالاتم ایراد دارند! در صورتی‌که سؤالات ارسالی چیزی جز تاریخ و درخواست به مستندات و حقایق دوبله نبودند که آن استاد گرامی برای پیدا کردن پاسخ‌شان من را به بررسی اسناد و روزنامه‌های تاریخی عودت داد. البته یکی از دلایل برآشفتن فرد مورد نظر، حضورش بین افرادی بود که اعتصاب مهم گویندگان را در سال ۵۰ شکستند و این‌مساله در یکی از سؤالات ارسالی من مطرح شده بود. برخی از بزرگان دیگر هم بودند که همان ابتدای صحبت پای تلفن و دعوت به مصاحبه با تندی پاسخ منفی دادند و یا به‌دلیل خالی‌بودن دستم از پرداخت وجه مورد نظرشان برای مصاحبه، از گفت‌وگو امتناع کردند. اما بزرگان دیگری هم در دوبله ایران حضور دارند که سعادت گفت‌وگو با آن‌ها به‌دلایل دیگر فراهم نشد؛ یا به‌قدری درگیر کار در استودیوهای مختلف بودند که فرصتی برای مصاحبه فراهم نمی‌شد یا من موفق به شرفیابی به حضورشان نشدم. به هر حال، برای تهیه برخی از مصاحبه‌ها و مطالب این کتاب، مانند شکارچی صبوری که کمین می‌کند و به انتظار می‌نشیند، چندماه صبر کردم تا موفق به گفت‌وگو شدم.همچنین پیگیری و بررسی تاریخ گویندگان زن دوبلاژ یکی از خواسته‌هایم بود که امکانش تنها در گفت‌وگو با تنها بانوی حاضر در این کتاب مینو غزنوی فراهم شد و در گفت‌وگو با دیگر گویندگان تا حد کمی به این مساله پرداخته شد. البته در این‌کتاب با ایران شاداب همسر زنده‌یاد پرویز بهرام هم گفت‌وگو کرده‌ام اما گفت‌وگو با مینو غزنوی، وجه تاریخی بیشتری دارد. بنابراین بر این‌عیب یا کمبود کتاب واقف هستم اما با توجه به امکانات و بی‌مهری‌ها، مطالب فراهم‌شده، کاری است که از دستم برمی‌آمد و این‌میان، یاری نشر نگاه و مدیر آن، جناب رئیس‌دانا شامل حالم شد.
از سختی‌ها و تلخی‌ها که بگذریم، رسیدن به روایتی دیگر از یک ماجرا در تاریخ دوبله برایم شیرین بود. برخی از چهره‌های مهم و تاثیرگذار که در مصاحبه‌های کتاب بارها نامشان می‌آید، متاسفانه در این‌دنیای فانی نیستند که خودشان برایمان تعریف کنند اما حضورشان در گفت‌وگوها پررنگ است؛ مثل عزت‌الله مقبلی، ژاله کاظمی یا ایرج دوستدار. به‌عنوان مثال اکثر گویندگانی که با آن‌ها در این‌کتاب گفت‌وگو شده، معتقدند نظیر گوینده‌ای چون عزت‌الله مقبلی دیگر نخواهد آمد. پیگیری علت بیان چنین ادعایی، منجر به این شد که طرف‌های گفت‌وگو درباره توانایی‌های گوینده‌ای چون مقبلی سخن بگویند. شرح این مساله و توصیف دیگران از کار مرحوم مقبلی در گفت‌وگوها آ مده اما نقل قولی که ما می‌توانیم در پیگیری کیفیت کار او، از خود این‌گوینده فقید بیاوریم این است: «یک فیلم خوب را به مدیردوبلاژ ناشی می‌دهند و او اصلاً فیلم را نمی‌فهمد. این‌فیلم در نهایت موردپسند تماشاگر قرار نمی‌گیرد. در عوض یک فیلم سطح‌پایین را به یک مدیردوبلاژ خوب می‌دهند و این‌فیلم در شرایطی دوبله می‌شود که وقتی تماشاگر آن را می‌بیند، لذت می‌برد. چون می‌دانم مردم چه می‌خواهند سعی می‌کنم آن خوراک را برای‌شان تهیه کنم.» در خلال گفت‌وگوها سعی کردم حق گوینده‌ای مثل ژاله کاظمی را بین گویندگان و دوبلورهای زن فارسی ادا کنم که تا حدودی این اتفاق افتاد اما سؤالات مهمی در این زمینه داشتم و برای همان استاد بزرگوار فرستادم که پس از چندبار بهانه‌تراشی در نهایت با پیامی تند، مصاحبه را رد کرد. اکنون که در چهارمین دهه زندگی‌ام به سر می‌برم، براساس افکار روز و شبِ حداقل ۵ سال گذشته‌ام، درباره سرعت گذران زندگی و لزوم ثبت خاطرات آدم‌ها، این‌سؤال ذهنم را می‌آزارد که چرا برخی بزرگان و افرادی که عمر و زمان حضورشان در دنیا را صرف حرفه خاصی مثل دوبله کرده‌اند؛ از ثبت خاطراتشان و ماندگاری در اذهان مخاطبان از طریق مصاحبه در قالب کتاب امتناع می‌کنند. بگذریم!»

یکی از مسائل مهم و مورد توجه در مصاحبه‌ها، طریقه ورود گوینده مورد نظر به عالم دوبله است. در این‌باره توضیحات مفصل در کلام گویندگان حاضر در کتاب، درج شده اما با رجوعی دوباره به نوشته‌های منانی در کتاب «سرگذشت دوبله ایران» این واقعیت بهتر درک می‌شود که در دوبله هرگز ضابطه وجود نداشته و همیشه روابط در این‌کار بر ضوابط پیشی گرفته و همچنان ادامه دارد. به همین‌دلیل در گذشته‌های دور هم عده‌ای بدون هیچ ضابطه‌ای و به‌وسیله رابطه وارد این حرفه شدند که بعضی از آن‌ها خودساخته، باعلاقه و عشقی که داشتند؛ بدون اساتید راستین و دوره کلاسی، با صدای خدادادی و گذشت سال‌ها تجربه به اوج رسیدند و ماندگار شدند. متاسفانه عده‌ای نیز سفر کردند و بعضی هم به ابدیت پیوستند، که نظیرشان نیامد و نخواهد آمد. بنابراین مخاطب کتاب پیش‌رو خواهد دید که بزرگانی که با آن‌ها مصاحبه شده، عموماً با معرفی و پیشنهاد یک‌بزرگ‌تر و البته پشت‌کار خودشان وارد فضای هنر دوبله شده‌اند. با این‌حال اکثر قریب به اتفاق‌شان معتقدند دوبله با وضعیت کنونی و شرایط جذبی که برای جوان‌ترها دارد، دیری نخواهد پایید و عمر چندانی نخواهد کرد.

گفتنی است؛ کتاب «نرم‌تر از بانگ پرها؛ تاریخ شفاهی دوبله» نوشته صادق وفایی به همت انتشارات نگاه با قیمت ۳۹۵ هزار تومان در سراسر کتاب‌فروشی‌های سطح کشور عرضه شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها