پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۱
خود خواست جانفدای حریم و حرم شود

آذربایجان‌غربی-به‌مناسبت بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، قلم را با عشق و اندوه بر صفحه دلتنگی جاری کردند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بومهدی المهندس معاون نیروی مردمی عراق (الحشد الشعبی) و همراهانشان در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۹۸ (۳ ژانویه ۲۰۲۰) در حمله هوایی ایالات متحده در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رسید. و اکنون ۵ سال از این حادثه می‌گذرد و امروز شاعران آذربایجان‌غربی در سوگ این سردار قلم‌فرسایی کردند.

علی حبیبی_شاعر آیینی:

جانفدا خود خواست جانفدای حریم و حرم شود

در راه دین دو دست کریمش قلم شود

این سنت خداست سلیمانی عزیز

با حفظ احترام ولی محترم شود

از رفتن بدون شهادت هراس داشت

ترسیده بود از اینکه به طفلی ستم شود

قاسم ز سر گذشت مبادا به دست کفر

موی سری ز دختر آواره کم شود

جان بر کف کلیمی و زرتشتی و عرب خود

جانفدای کرد و بلوچ و عجم شود

آری شهیدزنده شود زنده تر ز پیش

پرچم به نام مکتب قاسم علم شود

از کربلا به قدس اتوبان قاسم است

نازم به جاده ای که حرم تا حرم شود

آری هر آنکه نام خدا برد و پا فشرد

با یاری ملائکه ثابت قدم شود

قاسم تغاص خون تو قدس است والسلام

گر دست قاتلان تو حتی قلم شود

تیری شود به دیده شیطان رود «حبیب»

آن قامتی که پیش خداوند خم شود

امید شمس‌آذر_ شاعر آیینی اهل شهرستان سلماس:

وقتی که آن سردار دل‌ها آسمانی شد

افشای بسیاری از اسرار نهانی شد

افشا شد این ملت هنوز از حق نبرّیده ست

با اینکه از نامردی اوضاع رنجیده ست

افشا شد امریکا همان شیطان دیرین است

ترفندهایش خواه تلخ و خواه شیرین است

افشا شد آری پایداری چاره درد است

در بند سازش نیست هرکس ذرّه ای مرد است

روزی که آن سردار دل‌ها آسمانی شد

بر ضدّ آن اشرار اجماعی جهانی شد

آنها که پروردند ماری در کنار خویش

درمانده گشتند عاقبت در کار مار خویش

پس بی نیاز گفتگو با اینچنین اشرار

با همّت اهل یقین له شد سر این مار

معلوم بود از مارکُش کینه به دل گیرند

ضحّاکیانی که ز مغز آدمی سیرند

آنگاه پس سردار دل‌ها آسمانی شد

رفت و زمینه ساز این حد همزبانی شد

خرد و کلان از نو به یاد آورد پیمان را

هریک به سهم خود سپاهی شد

سلیمان را تا اوج گیرد روحشان از خاک

بر افلاک از لشکر دیوان حریم قدس گردد پاک

این نیست البتّه بهای خون آن قدّیس

باید به زانو عاقبت افتد خود ابلیس

از آن حیات طیّبه ما را نشانی شد

آنگاه که سردار دل‌ها آسمانی شد

باقر چراغی_ شاعر آیینی ارومیه‌ای:

عشق مقاومت و ایثار «شهیدسلیمانی»

مهر چون با خلوصی بردل انسان‌ها بود

تا رسیدن به معشوق عشق در جان‌ها بود

پرتویی مملو ز احساس شور در عاشقان

جلوه‌ای از نور ایمان بر دل آنها بود

عشق بودن. با خداوند رئوف و مهربان

بهر میعاد خلوتی با خالق یکتا بود

استعانت بدرگاهش ستایش با نماز

روح چون در ارتباط با ذات بی همتا بود

خود فدابر عشق رها از قید دنیا می کند

درمساف دشمنان یارگر چه سختی‌ها بود

بی محاوا تا نفس باقی شاکر درگاه حق

عمر بهر حب الله صرف این دنیا بود

فارݟ از دل بستگی ها چون به مال دنیوی

در دفاع حق مظلوم سعادت نسیب آنها بود

پاسدار حرمت خون شهیدان و صراط مستقیم

چون حاج قاسم سلیمانی مرد میدان‌ها بود

علی امامی_ شاعر انقلابی:

آزادلیغا غزه نین اوره کدن ایمانی وار

بیر الینده اسلحه بیرینده قرآنی وار

ایگیدلری یاتماییب دوروبدولار ایاغا

اولدورمغه غاصبی الینده پیکانی وار

فلسطین اصلان لاری هله دولانیر ائلده

تولکولری توتماغا قسام تک گردانی وار

حق یولوندا فلسطین اوزون فدا ائیله ییر

جاندان کئچن حسین تک بیر لشکر قربانی وار

سالیب بویوک زندانا قیزیل گولو قورودا

زندانبانین غربیله یازیلان پیمانی وار

قانا دونوب اوره کلر ظالیملرین ال ایله

کیملر دئییر فرنگین صهیونون وجدانی وار

کربلانین چولوندن نشانه دیر فلسطین

پر پر اولان گوللری اصغری عطشانی وار

فرعونلارین ال ایله قومو نجات وئرمغه

فلسطینین هارونو موسی یه عمرانی وار

ائللر قویماز ظالیمین عومرو باشا یئتیره

ظالیملری بوغماغا ائللرین عمانی وار

حق باطیلین جنگینده تک قالماییب میداندا

فلسطینین دالیندا ایرانی لبنانی وار

مظلوملارین آهلاری چیخیر یانان اوره کدن

ظولمون کاخین ییخماغا آهلارین طوفانی وار

تبسم رضازاده_ بانوی شاعر ارومیه‌ای:

هر آنکس را که در دل شوق و ایمان مسلمانی‌ست

پراز دشمن ستیزی مثل سردار سلیمانی‌ست

هرانکس که خدا را در نگاهش خوب پرورده

چراغ راه او آیات روح‌انگیز قرآنی‌ست

اگر چه رفته سردار از میان ما ولی جایش

درون سینه‌ی عشاق چون خورشید نورانی‌ست

بهار دشت‌های سرزمین عشق و الفت بود

همیشه چشم مردم از فراقش سخت بارانیست

اگرچه آسمانی شد امیر کشور دلها

زمین هم بیقرار خنده‌ی سردار کرمانی‌ست

جهان درکام مردان خدا همواره شیرین است

خدا داند که روز دشمنان شام پریشانیست

همیشه رد اخلاص خدا را در دلش دیدم

که جای بوسه ی پروردگارم روی پیشانیست

پراز آهم، نمی دانم اگر راه شهیدان را

ولی می دانم این را قتل ایمان؛ قتل انسانیست

مسلمان را؛ کلید راه دل؛ مهرو عطوفت هاست

به قرآن آخر راه پراز کینه پشیمانیست

بگو! دشمن نپندارد دگر سردار با ما نیست

قسم بر عشق؛ قاسم نام سرسبز هرایرانیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها