سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سال ۱۳۵۰ در آخرین شبهای سرد آذرماه تهران، آخرین فرزند خانواده آقاخانی به دنیا آمد، نوزادی سبزه رو و خوش خنده که اسمش را مرضیه گذاشتند، هرچند غم ناشنوا بودن مرضیه برای خانواده سنگین بود اما نگاههای مقتدرانه و شیطنتهای جسورانهاش، آنها را به آینده روشن وی امیدوار میکرد. مرضیه خانم قصه ما از همان ابتدا سعی میکرد پلی میان سکوت و صدا ایجاد کند، کتاب زیاد میخواند و به قول خودش به تصاویر بیشتر از بقیه توجه میکرد.
سالها گذشت و مرضیه معلم دانشآموزان استثنایی شد. اما داستان مرضیه به تدریس ختم نشد و این بار تلاش کرد تا در دنیایی که صداها در آن غوغا میکند سکوت را به نغمهای دلنشین تبدیل کند.
مرضیه آقاخانی نماینده استان البرز در بخش قصه به زبان اشاره بیستوششمین جشنواره بینالمللی قصهگویی است که توانسته قصههایی را روایت کند که نه تنها برای ناشنوایان، بلکه برای هر کسی که به دنبال ارتباطی عمیق با دنیای قصههاست، جذاب و شنیدنی است.
به بهانه برگزیده شدنش در این جشنواره با وی در خصوص چالشها، لذتها و اهمیت قصهگویی به زبان اشاره گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
آقاخانی با قلب پر از احساس خود، پلی بین دنیای سکوت و صدا ایجاد میکند. او با قصهگویی به زبان اشاره، نه تنها به ناشنوایان، بلکه به همه ما یادآوری میکند که قصهها، زبانی جهانی هستند که میتوانند قلبها را به هم نزدیک کنند.
- چه شد که به دنیای قصهگویی با زبان اشاره قدم گذاشتید؟
۲۷ سال افتخار خدمت در سمت دبیر در آموزش و پرورش استثنایی را دارم، نزدیک به ۳۰ سال است که در کمیته پژوهش و توسعه زبان اشاره فعالیت میکنم و عضو هیئت موسس انجمن ملی زبان اشاره ایران و مدرس زبان اشاره هستم. سال گذشته داور این جشنواره بودم و امسال ترجیح دادم که قصه بگویم.
- چه چیزی در مورد قصهگویی با زبان اشاره برای شما لذتبخش است؟
اینکه میتوانم با ترویج زبان اشاره، به هم نوع ناشنوایم خدمت کنم، برایم لذت بخشترین کار دنیاست. زبان اشاره، زبان رسمی و حق مسلم افراد ناشنواست و من معتقدم که آنها نیز مانند افراد شنوا، حق دارند از دنیای جذاب قصهها لذت ببرند.
- چالشهای قصهگویی به زبان اشاره چیست؟
متاسفانه، استقبال خانوادههای ناشنوایان از زبان اشاره به دلیل تصورات نادرست، کم است؛ همچنین، تعداد قصهگویان در این حوزه محدود است و فرهنگ زبان اشاره به عنوان زبان رسمی ناشنوایان، هنوز به طور کامل در جامعه ترویج نیافته است.
- برای کسانی که علاقه دارند قصهگویی به زبان اشاره را بیاموزند، چه توصیهای دارید؟
هر کسی که میخواهد قدم در این مسیر بگذارد، باید علاوه بر آشنایی با دنیای قصهها و اصول قصه گویی، شناخت کافی نسبت به افراد ناشنوا و تسلط کامل به زبان اشاره داشته باشد؛ این مسیر ممکن است سخت و پر چالش باشد، اما با اراده قوی میتوان آن را با موفقیت طی کرد.
- به نظر شما، قصهگویی چقدر اهمیت دارد؟
قصه گویی، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، بسیار اهمیت دارد، قصهها، دنیایی پر از تجربه و آموزش هستند و میتوانند مهارتهای مهم زندگی را به آنها بیاموزند.
- آیا فکر میکنید قصه گویی میتواند به شناخت جامعه نسبت به توان یابان (معلولان به ویژه ناشنوایان) کمک کند؟
بله، قطعاً. قصهگویی میتواند به شناخت جامعه نسبت به توانمندیهای افراد ناشنوا کمک کند و دیدگاههای نادرست را اصلاح کند.
- کمی در مورد برنامههای آینده خود در زمینه قصهگویی با زبان اشاره صحبت میکنید؟
من به دنبال برگزاری کارگاههای آموزش قصهگویی با زبان اشاره، مشارکت در برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برگزاری کارگاههای آموزش زبان اشاره و کمک به برقراری ارتباط بیشتر بین کانون و سازمان آموزش و پرورش استثنایی هستم.
- آیا قصهای وجود دارد که در کودکی شما را تحت تاثیر قرار داده باشد؟
من در کودکی کتابهای زیادی میخواندم و بیشتر به تصاویر آنها توجه میکردم. داستانهای «تن تن و میلو»، «سه گربه شیطون و دستکش»، «حسن کچل»، «مهمان ناخوانده» و «بابا برفی»، از جمله داستانهایی بودند که برایم جذاب بودند.
- آیا فکر میکنید قصهگویی به زبان اشاره میتواند به افراد ناشنوا کمک کند تا با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار کنند؟
قطعاً. زبان اشاره، زبان رسمی و حق مسلم افراد ناشنواست و قصهگویی با این زبان، میتواند به آنها کمک کند تا با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار کنند و افق دیدشان را گسترش دهند.
- آیا فکر میکنید قصهگویی میتواند به ترویج فرهنگ و زبان اشاره کمک کند؟
بله، قصهگویی میتواند نقش مهمی در ترویج فرهنگ و زبان اشاره ایفا کند و آگاهی جامعه را نسبت به این زبان ارزشمند افزایش دهد.
نظر شما