جمعه ۱۶ دی ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۰
قرارهای زمستانی حاج‌قاسم و کرمانشاه

کرمانشاه و حاج قاسم خیلی با هم غریبه نبودند. وقتی در سال ۹۶ در کرمانشاه زلزله آمد او خودش را رساند، او امد تا با حضور در بین آواره‌های زلزله منطقه، در آن شب و روزهای سرد که استخوان‌های بدن‌ها از شدت سرما می‌سوخت از گرمای وجودش در آن منطقه آرامش بیافریند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛  چَمَر یا چمری آیینی ویژۀ سوگواری است که در میان مردم استان‌های لرستان، کرمانشاه و ایلام اجرا می‌شود. این مراسم به این شکل است که میت را پس از شستن و کفن کردن در بین شاخه‌های سبز بید می‌پیچند و آن را به همین صورت کنار مزارش که معمولاً گورستانی در نزدیکی چشمه‌ است می‌گذارند. سپس اسب سیاهی را که یالش به پهلو شانه شده را از دور به گور و میت نزدیک می‌کنند. در این هنگام مردان و به‌ویژه زنان به شیون و زاری و مو‌فشانی می‌پردازند....
 در جایی دیگر آمده که «چمر» نوعی حلقه‌ی عزاست که بعد از مرگ یک نفر برای او تشکیل می‌شود و افراد تا مدت‌ها در این حلقه گریه‌ و زاری می‌کنند.
معنای «چمر» هر چه باشد، گزینه مشترک در بین معانی‌اش عزاداری است. این کلمه در وجودش «غم» دارد. کتاب «چمری برای پهلوان» خاطرات مردم کرمانشاه از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی است. این کتاب توسط مریم فخریان و زهره مومنی نوقابی تدوین و تحقیق آن را فریبا کرمی انجام داده است.
کرمانشاه و حاج قاسم خیلی با هم غریبه نبودند. از روزهای اضطراب جنگ و سال‌های دفاع مقدس گرفته، وقتی حاج قاسم و دوستانش بر تپه‌های بازی‌دراز قدم گذاشتند و در مقابل دشمن از کشور دفاع کردند.
شب و روزهایی که سردار و همرزمانش همان طور که خستگی را نمی‌شناختند از مرزهای کشور دفاع کردند.
کرمانشاه و حاج قاسم خیلی با هم غریبه نبودند. وقتی در سال ۹۶ در کرمانشاه زلزله آمد او خودش را رساند، او امد تا با حضور در بین آواره‌های زلزله منطقه، در آن شب و روزهای سرد که استخوان‌های بدن‌ها از شدت سرما می‌سوخت از گرمای وجودش در آن منطقه آرامش بیافریند. 
او همه جا بود از حضور در محل اسکان موقت آوارگان منطقه، تا پیگیری اوضاع و خوش و بش کردن با نیروهای جهادی داوطلب که برای کمک به منطقه رفته بودند. اما این حضور آخرین حضور زمستانی حاج قاسم در کرمانشاه نبود. 
حاج قاسم یک بار دیگر به کرمانشاه رفت. درست‌اش این است که بگویم به کرمانشاه آمد. حاج قاسم این بار از عراق به کرمانشاه آمد. باز هم دی ماه و در زمستان. 
انگار این موعد و میعاد برای کرمانشاه و حاج قاسم ثبت شده بود: قرارهای زمستانی حاج قاسم و کرمانشاه.
این بار دوباره زلزله آمده بود اما نه در کرمانشاه، در فرودگاه بغداد. زلزله‌ای سهمگین‌تر از زلزله‌ی کرمانشاه و با آسیب‌های به مراتب بیشتر و جان‌کاه‌تر از زلزله قبلی. 
حاج قاسم در فرودگاه بغداد ترور شده بود...
حاج قاسم دوباره به کرمانشاه آمد اما این بار پیکرش. مردم کرمانشاه همان مهمان‌نوازهای قبل بودند وقتی پیکر حاج قاسم از مرز استان‌شان وارد شد، دوباره با هم دیدار تازه کردند. هرچند با منتفی شدن برنامه تشییع حاجی در استان کرمانشاه، اهالی آن‌جا نتوانستند دل بی‌قرارشان را آرام کنند، اما برگزاری برنامه‌های خودجوش، مردمی و مراسم عزاداری روز و شب های عجیبی از یاد حاج قاسم سلیمانی را رقم زد. 
مریم فخریان نویسنده کتاب در مقدمه آورده است که این کتاب منتخبی از پانصد خاطره مردمی است که از لحظه و روزهای آسمانی شدن حاج قاسم، مراسم‌های یادبود، سختی نبودنش و دل‌های سوخته مردم کرمانشاه را روایت کرده‌اند. 
«چمری برای پهلوان» توسط انتشارات راه‌یار، وابسته به دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده است. 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها