دكتر مصدق، نماد اندیشه استاد ادیب برومند است
وی افزود: اگر كسی شعر او را در بستر تاریخ بررسی میكرد به روشنی متوجه میشد كه اندیشه او روز به روز چگونه مترقّیتر میشود و تحول پیدا میكند. ابتدا ملیگرایی خشن بود ولی به مرور درگذر زمان به آن ملیگرایی فرهنگی و اصیل ایرانی و اسلامی میرسد و كاملاً با ناسیونالیزم تهاجمی غرب فرق میكند؛ یعنی همانند دفاع از مبارزات ملّت ایران، به همان صورت نیز از مبارزات مردم ویتنام دفاع میكند. از مبارزات مردم الجزایر و فلسطین دفاع میكند و اوناسیونالیزم خود را در پیوند و هماهنگی با ناسیونالیزمهای جهانی میداند. ناسیونالیزمی كه خود یك انتر ناسیونالیزم اسلامی است. و زمانی كه میخواهد به جنگ ویتنام حمله كند، حمله روسیه به مجارستان و پراگ را فراموش میكند. و آن دموكراسی را كه روسها به افغانستان بردند ریا میداند و نیز دموكراسی را كه آمریكا به عراق برد مورد حمله قرار میدهد. به تروریسم حمله میكند. ملّتها در شعر او مورد دفاع قرار میگیرد. دكتر مصدق، نماد اندیشه استاد ادیب برومند است.
احمد اقتداری در این مجلس گفت: ادیب برومند، یك شاعر ملی وطنی عضو جبهه ملی ایران است. این سخن پیش میآید كه چرا وی به این شهرت عظیم رسیده است. در حالی كه ما ملكالشعرای بهار، حبیب یغمایی، سعید نفیسی و خیلی از شعرا را داشتیم كه در صد سال اخیر، شعر وطنی گفتهاند اما هیچ كس در شعرهایش به اندازه ادیب برومند برای وطن دل نسوزانده است. چون بنالد زار بی شكر و گله / افتاد اندر هفت گردون غلقله، این توصیف ادیب برومند است.
ادیب را با چامههای بلند و شكوهمندش میشناسیم
میرجلالالدین كزازی، در مجلس «آفرین ادیب» گفت: ما ادیب را سخنوری برومند و بالا بلند میدانیم. چرا؟ سخنرانان پیشین اندكی در اینباره گفتند:، من هم دیدگاه خود را میگویم. هم به پاس آن است كه ادیب در روزگارما، كه روزگار فسردگی و فرومردگی ادب است، زمانی است كه هر نوخاستهای تُنُك مایه از گوشهای برمیخیزد و خشك و تری را به هم میپیوندد و لاف آن میزند كه یگانه روزگار است، جز سخن راست روشن، دلاویز و شورانگیز نگفته است.
وی افزود: سرودههای او سختهاند و سُتوار، نوشین و دلنشین، به ویژه ادیب را با چامههای بلند و شكوهمندش میشناسیم. بسیاری براین باورند كه روزگار چامهسرایی سرآمده است. مردمان این روزگار آن چنان آسیمه و آشفته و شتابزدهاند كه در دام بیزمانیها افتادهاند كه شكیب شنودن چامه را كه به ناچار بلند است، ندارند. اما ادیب چامهسراست. چامههای او، این كالبد ادبی را دیگربار، روانی بخشیده است. اما آنچه او را برومند كرده است نه چامههای اوست و نه سخنوری او. چرا كه ما ایرانیان به آن مینازیم كه نخستین سرودههای آئینی جهان كه گاتهای زردشتی است در ایران، نخست به پیوند آمده است. ستیغ فرهنگ و شهر آئینیما، همواره سخن بوده است.به ویژه در ایراننو، در ایران پس از اسلام، سخن پارسی چنین بوده است. پس بیگمان،چامههایی میتوان یافت، سُتوارتر و سختهتر از آنچه ادیب سروده است. آنچه ادیب را در این روزگار چهره یگانه بخشیده است، اندرونه و پیام سرودههای اوست. ما در این روزگار، بدین پیام نیازمندیم. چون روزگارما، روزگار از خود بیگانگی هاست. ادیب بیپرده و پروا آنچه در این سرزمین میگذشته و میگذرد، در سرودههای خود میسراید.
پدر عمر پربارش را بر سر پیمان با میهن و سربلندی آن گذاشت
سپس پوراندخت برومند، فرزند استاد، گفت: امروز، زادروز خجسته و فرخنده پدر است. بزرگمردی از تبار آزادگان با گوهری پاك و سرشتی مینوی. شاعری وارسته و آزاده كه سراسر عمر پربار خویش را بر سر پیمان با میهن و سربلندی آن نهاده، در برابر پلیدیها و نارواییها سرافراز ایستاده و نام را به ننگ نیالوده است. پاكمردی كه اسیر هیاهو و جنجالهای زمانه نگشته و راستی و درستی در اندیشه، سخن و كردار او باز نامی نمایان و درخشنده دارد. به یاد میآورم طنین پرتوان صدایش را به هنگام خواندن سرودههای حماسی، از «حماسه ایران» و «وحدت ملی» گرفته تا «مفاخره زندانی» و «به پیشگاه فردوسی» آنچنان تاثیرگذار بود كه خون در رگهایم به جوش میآمد و مهر به میهن و مردم آن سراپای وجودم را فرا میگرفت. به گوش جان میشنیدم، صدای آرام و دلنوازش را زمانی كه در نهانخانه دل، پرنیان گلرنگ سخن را بر پهنای عشق و دلدادگی میگسترد، سر به زانوی غزال غزل مینهاد و نغمه شور و مستی ساز میكرد، از زخمههایش بر تار دل مهرآفرین بود و شوق زندگی را در دل و جانم برمیانگیخت.
شاهین آریامنش پیش از رونمایی كتاب جشننامه آفرین ادیب كه به كوشش او فراهم آمده است، درباره چگونگی گردآوری این كتاب سخن گفت.
حقوق بشر در اشعار ادیب مبتنی برارزشهای جهان شمول است
در بخش دیگری از این برنامه، داود هرمیداسباوند عنوان کرد: حقوق بشر در اشعار ادیب برومند، مبتنی برارزشهای جهان شمول است. ارزشهایی فرآیند قرنها كشش و كوشش كه انسانها برای رسیدن به این ارزشها انجام دادهاند. از دیدگاه ایشان، ارزشهایی كه در منشور حقوق بشر است، امروز، حقوق بشر، دستاوردهای وسیعتری احراز كرده است، براین باورند كه این ارزشهای جهان شمول نمیتواند تكهپاره شود. نمیتوانیم حقوق بشر هندویزم، بودیسم، شینتوئیزم، یهودیزم و مسیحیزم و غیره داشته باشیم.
عباس كیمنش نیز در این مجلس گفت: ادیب، ادیب نحل روزگار كودكی من است و او تمام حوادث تاریخی را به چشم دید تا انقلاب شكوهمند 1357. ادیب این فراز و نشیب را در قصاید خود، دقیقاً منعكس كرده است و روی هم باید گفت ادیب شاعر سخندان و سخن سنج، معنی آفرین، نكتهبین، مضمون یاب و بیانگر ناهنجاریها و اوضاع آشفته و پریشان ایران از حدود سال 1320 تا انقلاب شكوهمند ایران است. ملت مسلمان ایران در چرخه جنگ دوم جهانی طعم مهلكترین و تلخ ترین آسیبها را چشیده بود، و فجیعترین كشتارها و دردناكترین لحظات را لمس كرده بود، با توسل به حدیث حبّ الوطن من الایمان بر آن شد، ایران را از شر بیگانگان نجات دهد در این اوضاع آشفته، نه فرخی یزدی و میرزاده عشقی و نه نسیم شمال و ملك الشعرای بهار، هیچ شاعری نبود، در این میان چند شاعر جوان بودند كه با دلی پر شور با دلی آكنده به وطن و اسلام در مقابل بیگانگان و دست نشاندگان ایرانی آنها قد برافراشتند كه از جمله آنان، ادیب برومند بود.
ادیب در عرصه ادب و سیاست شهواری پیشتاز است
سیدمحمدعلی سجادی در ادامه گفت: شناخت این خادم فرهنگ و سراینده «من ندانم به نگاه تو چه را زیست نهان/كه مر آن راز توان دیدن و گفتن نتوان برای من غنیمتی مضاعف بود و دریغ كه رنج پیری چنان گرانجانی میكرد كه بهتر آن دیدیم كه سبك برخیزیم. استاد ادیب برومند را بیش از هفتاد سال است كه در دو عرصه ادب و سیاست شهواری پیشتاز میشناسند و مرا كه اكنون عمرم از هفتاد گذشته است جز با یكی از این دو عرصه سروكار نیست: عرصه دورپهنای ادب و البته نه شهوار است و نه پیشتاز بلكه لنگلنگان قدمی بر میدارد و هر قدم دانه شكری میكارد!
ادیب بر راهش استوار ماند و خط عوض نکرد
سید محمود دعایی، مدیر مسوول روزنامه اطلاعات در آغاز سخن یاد بزرگانی را گرامی داشت كه اگر در حیات بودند در حیاط معنوی این بزم روحانی حضور داشتند، كسانی از جمله محمد امین ریاحی و محمدابراهیم باستانیپاریزی.
وی در ادامه گفت: اگر جسارت نباشد و اگر استاد ادیب برومند فرد ناشناختهای بودند، میشد او را چنین معرفی كرد كه، شاعری است ملی، كه حدود 70 سال در این عرصه زندگی كرده و كوشیده و آثار پرباری در قالبهای گوناگون شعری خلق كرده است، ضمناً هنرشناس بزرگی است كه هم مجموعهای ارجمند فراهم كرده كه دست كم در نگارستان ادیب میشود تصویر آن را دید و هم شاگردانی در این زمینه تربیت كردهاند كه برخی از آنها در جهان نامآور شدهاند و باز میشد گفت در عمر پر بار خود، برخلاف بسیاری كه با پیچ و تاب زمانه تابیدهاند، وی بر راهی كه از آغاز درست تشخیص دادهاند استوار مانده است و در این مدت دراز، خط عوض نكرده است.
در پایان سخنرانیها استاد مظاهر مصفا به همراه فرزندش علی مصفا، روی سن حاضر شد و در تمجید از مقام فرهنگی ادیب برومند، سرودهای كه سالها پیش سروده بود را خواند. سپس با حضور فرزندان استاد ادیب برومند، شاهین آریامنش و ژاله آموزگار، محمد گازرانی، احمد اقتداری، ناصر تكمیل همایون، علی محمد سجادی، میرجلال الدین كزازی، عباس كی منش، مهرداد ملكزاده، داوود هرمیداس باوند و سید محمود دعایی، كیك تولد 90 سالگی استاد ادیب برومند را بریدند و سپس كتاب جشن نامه آفرین ادیب، رونمایی شد.
آیین رونمایی از كتاب «آفرین ادیب» جشن نامه استاد ادیب برومند، همزمان با نودمین سال تولد وی 22 خرداد ماه، مقارن با نیمه شعبان در كانون زبان فارسی بنیاد موقوفات افشار برگزار شد.
نظر شما