نگاهی به کتاب منتشر شده از سوی خانه کتاب به بهانه درگذشت استاد حائری
گوشهای از تاریخ کتابخانه مجلس شورای ملی در«ارجنامه عبدالحسین حائری»/ روایت حائری از سرقت آثار منحصر به فرد
کتاب «ارجنامه عبدالحسین حائری» گوشهای از تاریخ کتابخانه مجلس شورای اسلامی را بازگو میکند. روایتی که نسخهشناس پیشکسوت ایران در آن نقش عمدهای به عهده گرفته و حاکی از تعهد و عشق خالصانه وی به میراث کهن ایران است.
حائری؛ خوشهچینی از گلستان معرفت
در صفحات نخست کتاب به هدف از انتشار این اثر اشاره شده و آمده است: «بررسی زندگی، تفکر، اندیشه و آثار عبدالحسین حائری خود ورقی از دفتر معرفت کردگار است که او در طول دوران زندگی علمی پر بار، تجاربی کسب کرده و کمتر کسی میتواند این راه را بپیماید، معرفی و روشن ساختن زندگی و فعالیتهای علمی او میتواند سرمشق سایر اندیشمندان، استادان، پژوهشگران و دانشجویان در عرصه علم، دانش و معرفت، نسخهشناسی، اسناد و فهرستنویسی نسخ خطی باشد تا از این گلستان معرفت خوشهچینی کنند و با زنده نگهداشتن راه آنان و همچنین با استفاده از علم و دانش و فناوری روز، گامهای بلندی در این عرصه بردارند.» (ص 10)
در بخش دیگری از کتاب درباره چگونگی روبهرو شدن زندهیاد حائری با مشکلات فهرستنویسی نسخخطی کتابخانه مجلس شورای ملی پیش از ورود وی به آن میخوانیم: «استاد حائری با آمدن به تهران از اکتساب علوم دیگر دست نکشید و اولین جایی که به مَقدَم او آراسته گشت، كتابخانه مجلس ملی بود. او در سال 1330 در این مکان مشغول به كار شد. استاد حائری در این مورد میگوید: «در تابستان سال 1330 هجری شمسی (تیرماه یا مرداد) به تهران آمدم و آن سال آقای دکتر مصدق نخستوزیر شده بود. در این میان آقای دکتر شریفی ریاست کتابخانه را بر عهده داشت. او با دیدن من و آگاهی از کار و فعالیتم از من خواست به پسرش که در آن زمان سال دوم فوق لیسانس ادبیات بود، برای قبولیاش در امتحانات کمک نمایم و به من قول داد اگر این منظور برآورده شود، زحمات من به نحوی جبران خواهد شد. در این میان او مرا برای فهرست کردن نسخ خطی کتابخانه مجلس که در آن زمان به سبب پارهای از مسائل با محدودیت قضایی مواجه شده بود، گماشت و توانست شورای آن زمان را که متشکل از آقایان ابراهیم حکیمی، سیدحسن تقیزاده، عبدالرحمن فرامرزی، دکتر عبدالله معظمی و دکتر جواد عامری بود برای کارم در آن بخش متقاعد کند.» (تدینپور، 1380: ص 8 و 7)» (ص 17)
هیچکس به کتابها دست نزند
استاد حائری در شرح ماجرای سرقت کتابهای نفیس از کتابخانه مجلس شورای ملی میگوید: «حدود یک سال پس از این ماجرا، شبى در منزل امام جمعه زنجان با یکى از شخصیتهای مجلس که با رئیس مجلس آشنایى داشت، برخورد کردم و ایشان از من دعوت کرد که به کتابخانه مجلس بروم، من هم قبول کردم و مدتى در آنجا مشغول تدریس شدم و چند نفر از اعضاى کتابخانه در کلاس درس حضور پیدا کردند. (کیهان فرهنگی، 1366، ص 4) در این ایام گزارش کرده بودند که چندین کتاب از کتابخانه به سرقت رفته است و از اتهامها چنین برمی آمد که گویا این کار توسط آقای سعید نفیسى انجام شده بود. این امر موجب گردید تا دادسراى وقت، قسمت کتابهای خطى را مهر و موم کند و به هیچکس اجازه ندهد، به کتابها دست بزند. تا آن زمان مسئولین وقت هیچ اعتمادی به استاد نفیسی نداشتند، از این رو به من پیشنهاد کردند که مسئولیت معرفی نسخههای خطی را بر عهده بگیرم و آن را انجام دهم و به این ترتیب مهر و مومها را برداشتند و با من قراردادى بستند که در ازاى هر کتابى که معرفى میکنم پنج تومان بگیرم.» (ص 18)
این کتابشناس شهیر با اشاره به شیوه سرقت 78 کتاب از کتابخانه توسط سعید نفیسی مینویسد: «استاد حائری در مورد اتهام دزدی به آقای دکتر سعید نفیسی میگوید: چنانکه اشاره شد هیچ کس حق ورود به مخزن را نداشت، و حتى کارکنان داخلى هم نمیتوانستند با کیف و چمدان به آنجا وارد شوند. اما در مورد آقاى نفیسى یک استثنايى وجود داشت، یعنى ایشان به راحتی با چمدان به داخل مخزن رفت و آمد ميكرد. در آن زمان یک نفر کتابدار متعهد و متدین در اینجا کار میکرد که وقتى من به اینجا آمدم، ایشان هنوز مشغول کار بود. یک روز این شخص متوجه شد بعضى از کتابها در جاهایى بریدگى و پارهشدگی دارد و برخى جلدها با خود کتاب منطبق نیست، به این جهت موضوع را به رئیس کتابخانه گزارش میدهد. بعد از طى تشریفاتى، مأمورین به خانه ایشان میروند و حدود 78 کتاب را که ایشان مخفیانه از کتابخانه خارج کرده بود، مییابند و به کتابخانه عودت میدهند. (کیهان فرهنگی، 1366، ص 4) تقریبا تمام کتابهایی را که آقاى نفیسى به خانه برده بود، از آثار منحصر به فرد و متون کهن فارسى بود. نحوه عملکرد ایشان هم این طور بوده که وقتى کتابى را به خانه میبرد، جلد آن را عوض میکرد و درون آن کتاب دیگرى را تعبیه میکرد و دوباره آن را به جاى اولش باز مىگرداند.» (ص 18)
امام(ره): کتابخانه را در اختیار حائری بگذارید
زندهیاد حائری با آشنایی، تعهد و علاقهای که به حفظ نسخخطی داشتند، پس از پیروزی انقلاب نیز نقش مهمی در حفظ و بازگشایی گنجینه کتابخانه مجلس شورای ملی داشت. وی درباره تحویل گرفتن مسئولیت این کتابخانه از امام(ره) مینویسد: «استاد حائری در این گزارش از باز شدن کتابخانه مجلس به دستور امام میگوید، یک روزی در صحن کتابخانه قدم میزدم که به آقای آیتالله مطهری برخوردم. سر صحبت باز شد و گفتم نمیدانم کتابخانه را چهکار کنم و به چه کسی تحویل دهیم. ایشان گفتند در این باره با امام صحبت خواهند کرد. پس فردا به خدمت امام رسیدیم نامهای از پیش تهیه کرده بودم که در صورت لزوم تقدیم امام کنم، ولی خوشبختانه به آن احتیاجی نشد، چرا که در این بین امام پرسیدند؛ حائری کجاست؟ گفتند اینجاست. امام فرمودند به حائری بگويید برود و بر کار کتابخانه و کارمندان آن نظارت کند و کتابخانه را در اختیارش بگذارید. (تدینپور، 1380: ص 10) دستور امام را گرفتم و اعلام کردم که بعد از تعطیلات عید میآییم و کتابخانه را باز میکنیم. به تاریخ 16 فروردین سال 1358 قبل از هر کتابخانه دیگری، کتابخانه مجلس باز گردید. (تدینپور، 1380: ص 10) و این بوده ثمر تعهد، ایمان و خدمت به مردم و علم و دانش که در برهه از زمانی که کشور درگیر آشفتگی سیاسی بود، کتابخانه مجلس با فرمان امام و با درایت استاد حائری اولین مرکزی علمی بود که کار خود را آغاز کرد. استاد حائری در سال 1368 هجری و شمسی از طرف متولیان امر به عضویت هیات امنای كتابخانههای عمومی كشور منصوب گردید.» (ص 22)
کتاب «ارجنامه عبدالحسین حائری» بهاهتمام مالك شجاعيجشوقاني در 244 صفحه،شمارگان یکهزار نسخه به قیمت پنجهزار و پانصد تومان از سوی موسسه خانه كتاب در قطع رقعي (شوميز) منتشر شده است.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما