امیرمهدی حقیقت درباره ترجمه «غول مدفون» گفت: چون دنیای «غول مدفون» را هم رنگ و بوی دنیای «دن کیشوت» یافته بودم، هنگام ترجمه این رمان، با دن کیشوت شادروان محمد قاضی دمخور ماندم؛ هرازگاهی تورقش میکردم و در هنرنمایی محمد قاضی و بازی های جادوییاش با کلمهها و تعابیر فارسی انگشت به دهان میماندم.
امیرمهدی حقیقت درباره رمان «غول مدفون» در گفتوگو با ایبنا گفت: «غول مدفون» در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است، یعنی 10سال پس از رمان «هرگز ترکم نکن»، آخرین رمانی که ایشیگورو نوشته بود. غول مدفون حکایت زندگی زوجی است در میان مردمی که چیزی از گذشته خود به یاد نمیآورند، خود آنها هم تنها یادشان میآید که زمانی پسری داشتهاند و میدانند که به جستوجوی او باید پا در راه سفری سحرآمیز گذاشت؛ آنچه در راه رخ میدهد، و آنچه با هم میگویند و نمیگویند، اثری شگفتانگیز میسازد، که از ما میپرسد در روزگاری که همه چیز فراموش میشود، آیا جنگ و عشق هم از یادها میرود؟
وی ادامه داد: خود ایشیگورو ماه گذشته در سخنرانی نوبلش در این باره گفت: «آرزوی واقعیام این بود که داستانی بنویسم درباره اینکه یک ملت یا یک اجتماع چگونه با فراموشی روبهرو میشود. آیا ملتها هم مثل آدمها و به همان شکل به یاد میآورند و فراموش میکنند؟ یا تفاوتهای مهمی وجود دارد؟ خاطرات یک ملت دقیقا چیست؟ کجا ذخیره میشود؟ چگونه شکل میگیرد و کنترل میشود؟ آیا وقتهایی وجود دارد که فراموش کردن تنها راه توقف خشونت باشد، یا تنها راه توقف یک جامعه از فروپاشیدن در هرج و مرج یا جنگ است؟ از سوی دیگر، آیا واقعا میتوان روی بنیانهای فراموشیِ ارادی و اجرای ناکام عدالت، ملتهایی باثبات و آزاد بنا شوند؟»
مترجم کتاب «غول مدفون» در پاسخ به این سوال که دلیل او در انتخاب این کتاب برای ترجمه چه بوده و نویسنده اثر بیشتر اهمیت داشته یا جذابیت و کشش قصه؟ بیان کرد: ایشیگورو با رمان «بازمانده روز» درخششی پایانناپذیر در ساحت ادبیات جهان داشته است و ترجمه شیرین و خلاقانه «نجف دریابندری» لذت این رمان را برای خواننده فارسی دو چندان کرده است که ایشیگورو برای همین رمان جایزه بوکر را هم برد، او استاد قصهگویی است و چند ویژگی برجسته دارد که جذابش میکند، اینکه بسیاری چیزها را نمیگوید، در قصهگویی هیچ عجلهای ندارد، تخیلش بی مرز است و آثارش را در یک ژانر نمیتوان گنجاند؛ در عین حال مضمون رمان غول مدفون برایم بسیار پرکشش بود و همه اینها دست به دست هم داد تا تصمیم به ترجمهاش بگیرم.
این مترجم با بیان اینکه ترجمه این کتاب دوازده ماه از او وقت گرفته، اظهار کرد: تا جایی که میدانم ترجمههای دیگری هم در فارسی وجود دارد که با توجه به شهرت نویسنده و فقدان کپی رایت دور از ذهن نیست، چون ایشیگورو از معدود نویسندگانی است که پیش از بردن جایزه نوبل در میان کتابخوانهای ایرانی شناخته شده بوده است.
حقیقت در پاسخ به این سوال که ویژگی خاص ترجمه خودش که موجب انتخاب این اثر شده، بیان کرد: در خصوص ویژگیهای ترجمه باید خوانندگان و منتقدان ادبی نظر بدهند، اما چون دنیای «غول مدفون» را همرنگ و بوی دنیای «دن کیشوت» یافته بودم، هنگام ترجمه این رمان، با دن کیشوت شادروان محمد قاضی دمخور ماندم؛ هر ازگاهی تورقش میکردم و در هنرنمایی محمد قاضی و بازیهای جادوییاش با کلمهها و تعابیر فارسی انگشت به دهان میشدم.
مترجم مجموعه داستان «خریدن لنین» که نامزد نهایی دومین جایزه استاد ابوالحسن نجفی هم شده از تازهترین ترجمههای خود خبر داد و گفت: مجموعه داستانی از ریچارد فورد، داستاننویس برجسته، را ترجمه کردهام که به زودی نشر ماهی منتشر خواهد کرد، همچنین در حوزه نوجوانان هم مجموعه داستان «سوالهای عوضی» نوشته لمونی اسنیکت (خالق مجموعه بچههای بدشانس) به زودی چاپ خواهد شد.
نظر شما