تألیف 22 جلد کتاب درسی رشته عمران برای هنرستان و دانشگاه، تألیف دهها جلد کتاب غیردرسی ازجمله «اجرای ساختمان (عناصر و جزئیات)»، «معماری ایران: مصالحشناسی سنتی»، «معماری ایران: اجرای ساختمان با مصالح سنتی»، «تعمیر و نگهداری ساختمان»، «پیوند و نگاره در آجرکاری»، «رسم فنی و نقشهکشی جامع عمران»، «مسجد در معماری ایران»، «کاشیکاری ایران: گره معقلی»، «کاشیکاری ایران: خط معقلی»، «گنبد و عناصر تاقی ایران» و «تکنولوژی گچبری و گچکاری» ازجمله یادگارهای ارزشمند این چهره ماندگار معماری ایران است. نماسازی گنبد آرامگاه خواجهربیع، نوسازی آرامگاه امامزاده محروق، آرامگاه عطار نیشابوری و آرامگاه شیخ احمد جامی ازجمله پروژههای موفق اوست.
در یک صبح سرد زمستانی، مهمان جمع گرم و صمیمانه همسر، دختر و داماد استاد حسین زمرشیدی شدیم. شنیدن شرح خدمات علمی، گذران عمر و خاطراتی از این چهره فقید علم و فرهنگ ایران از زبان خانواده او لطفی دیگر دارد.
تلفیق علم و تجربه ماندگار میشود
زهرا زمرشیدی؛ پژوهشگر، نویسنده، عکاس و کارشناس معماری داخلی، تنها دختر و کوچکترین فرزند حسین زمرشیدی است که به نوعی دستیار پدر نیز محسوب میشد. او که همیشه پدرش را در حال نوشتن و آموختن به خاطر دارد، تاریخچه مختصر زندگی علمی او را اینگونه توصیف میکند: «پدرم در نوجوانی زیر دست پدرش «حاج محمد معمار» که از معماران زبردست و بنام مشهد بود، کار میکرد و تجربه میاندوخت و تا پایان دبیرستان نیز در همانجا درس خواند. پس از آن به تهران آمد و در آزمون استادکاری هنرستان صنعتی تهران (ایران و آلمان) پذیرفته شد و همزمان در رشته ساختمان درس خواند و کار هم میکرد. بعد از ازدواج و تولد برادر بزرگم، در سال 1350 با دریافت بورسیه تحصیلی از کشور آلمان برای تحصیل به دانشگاه برلین رفت و در رشته مهندسی بتُن به تحصیل پرداخت. سال 1353 پس از بازگشت به ایران، تمام هم و غم خود را برای تألیف کتاب درسی در این حوزه گذاشت، چون تا آنزمان کتاب درسی در رشته عمران که تألیفی و جامع و کامل باشد، نداشتیم. نخستین کتابهای درسی رشته راه و ساختمان را برای هنرستان در سال 1354 تألیف و به چاپ رساند.
او میگوید پدرش پس از بازگشت از آلمان مصمم بود که تجربیات و درسآموختههای خود را در رشته عمران بهصورت تئوری و عملی در کشور پیاده کند، چون در آن زمان کمبود چنین استادانی که هم تجربه عملی داشته و هم بتوانند بهصورت تئوری و آکادمیک این رشته را تدریس کنند، احساس میشد. استاد تصمیم گرفت کتابهای اساسی رشته عمران و ساختمان مانند درس فنی، حساب فنی، کار و کارگاهی ساختمان را به رشته تحریر درآورد. ایشان ابتدا در هنرستان صنعتی تهران کار تدریس را آغاز کرد و در ادامه به هنرستان شهید سروندی رفت. از سال 1365 کار تدریس را در دانشگاههای مختلف همچون دانشگاه آزاد، دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ادامه داده و همزمان به تألیف کتابهای دانشگاهی در رشته عمران و ساختمان پرداخت. بعد از حضور در دانشگاه شهید رجایی تدریس در دیگر دانشگاهها را رها کرده و 30 سال در این دانشگاه به تدریس و تألیف مشغول بود.
زهرا زمرشیدی داشتن تجربه را در موفقیت علمی بسیار ارزشمند میداند و معتقد است تلفیق علم و تجربه است که ماندگار میشود. او ادامه داد: پدربزرگم در مشهد یک معمار برجسته بودند و پدرم نیز سالها در کنار ایشان و دیگر استادان بزرگ تجربه اندوخت و یاد گرفت. با استادکاران بزرگ و بنامی همچون حاج اسدالله پهلوان در ارتباط بود و توانست تجربههایی که در دل آنها بوده را با سماجت تمام کسب کند. فکر میکنم دلیل موفقیت کتابهای ایشان در حوزه معماری، این بود که علاوه بر تحصیلات آکادمیک، تجربه حضور در کنار دیگر اساتید را داشتند که خیلی مفید بود. چه بسا اگر این تجربه استادان معماری سنتی ایران را نمیآموخت و در قالب کتاب به رشته تحریر درنمیآورد و به شاگردانش نمیآموخت، داستان معماری سنتی ایران به مرور به فراموشی سپرده میشد و راز ساخت این آثار نهفته باقی میماند. پدرم نزدیک به 50 جلد کتاب دارد که هیچکدام تکراری نیست و هرکدام دریچهای به روی دنیای علم معماری باز میکند.
اهدای 2500 جلد کتاب به دو کتابخانه
وقف یکی از حسناتی که نام یک شخص را برای همیشه در صفحات روزگار ماندگار میکند و وقف کتاب و کتابخانه یکی از ارزشمندترین آنهاست. کتابهای استاد حسین زمرشیدی به دو کتابخانه ملک و دانشگاه شهید رجایی اهدا شد که میتواند مورد استفاده پژوهشگران و علاقهمندان به علم معماری و فرهنگ و هنر ایران قرار گیرد. دختر مرحوم زمرشیدی که طبق وصیت پدر مسئولیت این کار را برعهده داشت در اینباره بیان کرد: طبق وصیت پدرم این توفیق را داشتیم که کتابخانه، تابلوهای دستنویس و دستساز و کاشیهای معرق ایشان را به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا کنیم. در کتابخانه پدرم که در طبقه زیرین همین خانه بود، حدود 2 هزار و 500 عنوان کتاب وجود داشت. ایشان از بیش از 60 سال پیش شروع به جمعآوری این کتابها کردند که در بین آنها کتابهای نفیس و مجموعههای کامل نیز وجود دارد. کتابها بیشتر در زمینههای معماری، تاریخ، هنرهای دستی، مشاهیر بزرگ، فلسفه معماری، حکمت هنر اسلامی و هنرهایی همچون نقاشی بود و هریک از استادان این حوزه هم که کتابی را به چاپ میرساندند، یک نسخه از آن را به کتابخانه پدرم اهدا میکردند.
حدود 500 عنوان از کتابها که بیشتر جنبه تخصصی رشته عمران و دانشگاهی داشتند به کتابخانه دانشگاه شهید رجایی که به نام پدرم نامگذاری شده بود، اهدا شد و بخش اعظم کتابها نیز به موقوفه حاج حسین ملک اهدا شد تا مورد استفاده پژوهشگران و علاقهمندان هنر ایران قرار گیرد. تأکید ایشان برای اهدای کتابخانه به این دلیل بود که علم باید منتشر و منتقل شود، نه اینکه در قفسه کتابخانهها خاک بخورد. البته مراکز و افراد دیگری هم بودند که علاقه داشتند کتابها در اختیارشان قرار گیرد، ولی ما کتابخانه و موزه ملی ملک را برگزیدیم به این دلیل که مسئولان این موسسه با عشق و علاقه کار و به عبارتی در آن مجموعه زندگی میکنند و آثار نیز در شرایط مطلوبی نگهداری میشود.
تأکید بر بومیگرایی و توجه به فرهنگ بومی
او درباره برخی از ویژگیهای شاخص اخلاقی پدرش نیز گفت: بهنظرم یکی از ویژگیهای خوب پدرم که من هم سعی کردم آنرا الگو قرار دهم، گسترده دیدن است. معماری برای ایشان بر هر علم و هنری ارجحیت داشت، ولی قبل از همهچیز فرهنگ را میدید. به فرهنگ قومیتها توجه خاصی داشت و در بیشتر سفرهایشان بهویژه در حوزه خراسان بزرگ همچون ازبکستان و تاجیکستان و بخشی از افغانستان و پاکستان، هم به فرهنگ و هم به موسیقی این نواحی علاقه نشان میداد. زندگی مردم اعم از خوراک، پوشاک، نحوه زندگی و فرهنگ خیلی برای ایشان مهم بود. تأکید استاد همواره بر بومیگرایی و توجه به فرهنگ بومی بود. به تاریخ ازجمله تاریخ هنر و تاریخ ایران و جهان نیز علاقه زیادی داشتند.
پدرم بسیار وقتشناس و سختگیر بودند و میگفتند اگر مسئولیت کاری را برعهده میگیرید، باید به نحو احسن آنرا به سرانجام برسانید. گاهی تا نیمهشب کارهای کتابها را بررسی میکردیم و اگر اشکالی وجود داشت از جانب ایشان غیرقابل بخشش بود و با جدیت برخورد میکردند. روی من بیش از همه سختگیری داشتند، چون علاوه بر اینکه دخترشان بودم، دستیار استاد هم بودم. هیچ عذر و بهانهای را در زمینه کار نمیپذیرفتند. همین سختگیری، پیگیری، نظم و تعهد و قانونمند بودن در کار و زندگی بود که نام، یاد و آثارشان را ماندگار کرد.
مهمترین دغدغهاش نوشتن بود
شکوه سادات حسینی همسر استاد که پس از گذشت یکسال، همچنان اندوه ناشی از فراغ یار در جزء جزء وجودش باقی مانده، توان گفتوگو را در خود نمیبیند و تنها در جملاتی کوتاه و در میان اشکهای روان بر چهرهاش، از سالهایی میگوید که در کنار استاد روزگار گذرانده است: از زمانی که به خاطر دارم، مهمترین دغدغه ایشان نوشتن بود. با هم مینوشتیم، غلطگیری و چاپ میکردیم. سال 50 نخستین فرزندم به دنیا آمد و دخترم دو ساله بود که همسرم برای تدریس به دانشگاه رفت.
این معلم پیشکسوت، سخنان کوتاهش را با ذکر خصوصیات اخلاقی استاد پایان میدهد: مرد خوبی بود. در همه کارها خیلی صبور و بسیار منضبط بود. سال 46 ازدواج کردیم، 52 سال در کنار هم روزگار گذراندیم و زندگی خوبی داشتیم. و امروز جایش خیلی خالیست.
تا آخرین شب عمرش دست از نوشتن برنداشت
فرشید وحدتینیا؛ خواهرزاده و داماد مرحوم حسین زمرشیدی است که همواره در کنار استاد بوده و خاطرات بسیاری از همت و توجه ایشان نسبت به امر پژوهش و نوشتن تا آخرین روزهای عمر به خاطر دارد: استاد ساعت چهار صبح از خواب برمیخواست. پس از نماز، ورزش و صرف صبحانه، روز کاری ایشان از ساعت 6 صبح آغاز میشد که نوشتن، پژوهش، مطالعه و تدریس بود و این پروسه تا شب ادامه داشت. برنامه زندگی و کاری خیلی منظمی داشتند.
او با ذکر خاطرهای از آخرین شب زندگانی مرحوم زمرشیدی میگوید: حدود ساعت 10 شب چهاردهم بهمنماه که به اتاق ایشان رفتم و گفتم دایی جان فردا قرار است به مراسم ختم برویم، بهتر است استراحت کنید. استاد گفتند من هرچه در سینه دارم باید بنویسم و به یادگار بگذارم. شما بروید من هم دقایقی دیگر میخوابم. ولی تا چند ساعت بعد چراغ اتاق ایشان همچنان روشن بود و مشغول نوشتن بودند. در همان مراسم ختم، پس از نماز ظهر توصیههایی برای مرمت و بازسازی مسجد ارائه کردند و برای تجدیدوضو رفتند که همانجا سکته کرده و از دنیا رفتند.
وحدتینیا اظهار کرد: با استادان بزرگ و چهرههای ماندگار فرهنگ و هنر و علم ایران میتوان از طریق کتابهایشان ارتباط برقرار کرد و آنها را شناخت؛ اینکه چه نوشتهاند و چه چیزی از خود به یادگار گذاشتهاند. استاد در دومین دوره همایش چهرههای ماندگار در سال 1381 تجلیل شدند و بارها بهخاطر سالها تلاش در عرصه علم و هنر، مورد تقدیر قرار گرفتند. 52 سال تدریس، بیش از 6 دهه فعالیت در این عرصه و تألیف دهها عنوان کتاب ارزشمند، از ایشان نامی نیکو و چهرهای ماندگار بهجای گذاشته است.
داماد مرحوم زمرشیدی با اشاره به راهاندازی سایت استاد در آینده نزدیک گفت: در این سایت ضمن ارائه زندگینامه، آرشیو عکسها و تندیسها، کتابها و برخی از دستنوشتههای ایشان نیز بارگذاری میشود. مستندی درباره زندگینامه استاد نیز در دست تهیه است که پس از آماده شدن در سایت بارگذاری خواهد شد. استاد تعداد زیادی دستنوشته دارند که به تدریج در حال آمادهسازی برای چاپ در قالب کتاب است. دومین جلد از مجموعه مقالات با عنوان «آثار معماری قدسی»، شنبه 26 بهمنماه همزمان با میلاد حضرت زهرا (س) در موسسه ملک رونمایی شد. دیگر کتابها نیز به مرور چاپ و منتشر خواهند شد. یکی از آثار ارزشمند استاد که اکنون به همت دختر ایشان در دست تدوین و تنظیم است، درباره مجموعهای از استادان پیشکسوت حوزه معماری است که بسیاری از آنها چندان معرفی نشدهاند. این کتاب با عنوان «آنان که خاک را کیمیا کنند» در اوایل سال 99 به چاپ میرسد.
او ادامه میدهد: چند سال قبل در یکی از جلسات شورای تمدن و فرهنگ از زیرمجموعههای شورای عالی انقلاب فرهنگی، استاد به دکتر ولایتی پیشنهاد دادند که شهرداریها را مجاب کنیم که هر ساختمانی در نما از طرحهای سنتی و ایرانی استفاده کند، در پایان کار مشمول 5 درصد تخفیف شوند. این پیشنهاد با پیگیری استاد تصویب شد و همچنان در کشور اجرایی میشود.
نظر شما