نویسنده و تاریخنگار گرگانی در گفتوگو با ایبنا:
رمضان و محرم دو کلیدواژه اصلی در مبارزات انقلاب اسلامی بود
«غلامرضا خارکوهی» نویسنده و تاریخنگار گلستانی، گفت: ساواک و ژاندارمری رژیم پهلوی همواره سختگیریها و دستورالعملهای ویژهای برای هرگونه فعالیت مردمی در ایام ماههای رمضان و محرم داشتند.
لطفاً کمی درباره رویدادهای تاریخی شهر گرگان و استان گلستان که در ماه مبارک رمضان خصوصاً مرتبط با انقلاب اسلامی اتفاق افتاده است، برایمان بگویید؟
در تاریخ انقلاب اسلامی و مبارزات مردم کشور و استان گلستان ماههای رمضان و محرم، دو کلیدواژه اصلی و مهم محسوب میشدند؛ علتش این بود که در این دو ماه هم انقلابیون خیلی فعال بودند و هم رژیم پهلوی و مأموران ساواک برای مقابله با مبارزان فعال میشدند.
در این ماهها، واعظان انقلابی و روشنضمیر و آگاهی چون شیخ عبدالله یزدی، شهید عبدالکریم هاشمینژاد و عمادی از شهرهایی چون مشهد، قم و تهران به شهرها و روستاهای استان گلستان میآمدند و سخنرانی میکردند. خود همین سخنرانیها و آمدن این افراد تحت نظر رژیم پهلوی بود؛ به همین منظور همیشه در این دو ماه از قبل ساواک به شهرها و بخشها دستورالعمل و دستور میداد که واعظانی که به استان میآیند، باید متولی و محل مجالس مشخص باشد. همچنین میبایست صاحب مجلس و هم سخنران تعهد کتبی میدادند که علیه حکومت پهلوی حرفی یا انتقادی نکنند. اما با تمام سختگیریها و حضور جاسوسها در مجالس، باز روشن گری اتفاق میافتاد چون برنامه تنها به همان مجالس ختم نمیشد و بعدازآن آئینها، واعظان در نشستهای شبانه که در منازل برپا بود شرکت داشتند و به بهانه قرآنخوانی و دعا بحثهای روشنگرانه و انقلابی مطرح میکردند و افکار انقلابی شکل میگرفت.
بهعنوان نمونه در ماه رمضان سال 46 شمسی، شیخ عبدالله یزدی از مشهد به استان گلستان آمد تا در شهرستان علیآباد کتول سخنرانی کند؛ رژیم دستور داد که او باید تعهد بدهد اما وی تمکین نکرد. در آن سال جشنهای تاجگذاری حدود یک ماه قبل از رمضان برپاشده بود و ریختوپاشهای زیادی انجام شد و رژیم بهخوبی آگاه بود که در ماه رمضان انتقادات مردم مضاعف خواهد شد. در همین راستان در آن سال ساواک چندین بخشنامه فرستاد؛ که تمام مساجدی که در آنها برنامههای ماه رمضان برپا میشود، فهرستبرداری شود، واعظین شناسایی و اسامی بانیان مراسمها مشخص شود و ممنوع المنبرها کنترل شوند.
در ماه رمضان سال 43 شمسی دو نفر از انقلابیون استان گلستان اهل علیآباد کتول (شیخ اصغر زنگانه و مرحوم شیخ عبدالنبی احمدی) در آن زمان به خاطر مبارزاتشان در علیآباد و قم که تحصیل میکردند بازداشت شدند. همچنین در آخر ماه رمضان سال 48 شمسی مرحوم شیخ رسول رضایی از علمای انقلابی گرگانی را در منزلش در خیابان سر خواجه مأموران شهربانی به جرم فعالیتهای انقلابی و برپایی جلسات خانگی دستگیر و سپس شکنجه و بازجویی کردند. او بعد از چند ماه پس از واسطهگری مرحوم آیتالله کوهستانی بزرگ که چهرهای شاخص و محبوب در میان مردم مازندران و گلستان فعلی داشت، از زندان آزاد شد.
دو نقطه از استان یعنی گنبدکاووس و بندر ترکمن از محلهای اصلی تبعید انقلابیون کشور بود؛ در نخستین شبهای ماه رمضان سال 52 شمسی شیخ عبدالمجید معادی خواه که از قم به گنبدکاووس تبعید شده بود، با اینکه ممنوعالمنبر بود اما همچنان فعالیتهای انقلابی خودش را ادامه داد. همچنین در ماه رمضان سال 52 شمسی شیخ احمد منتظری قمی که از انقلابیون بود و به بندر ترکمن (بندر شاه سابق) تبعید شده بود؛ در آن سال مسجد صاحبالزمان که نیمهکاره و خرابه بود را با کمک مردم انقلابی آباد کرد و فعالیتهای مؤثر انقلابی و مذهبی داشت. در سال 55 شمسی رژیم پهلوی از ترس واکنشهای انقلابی مردم مجبور شد جشنهای سی و پنجمین سالگرد سلطنت محمدرضا پهلوی که مصادف میشد با ماه مبارک رمضان را یک ماه عقب انداخت.
در ماه رمضان سال 57 شمسی دو حادثه اتفاق افتاد. قبل از ماه رمضان تعدادی از علمای مبارز گرگان چون آیتالله نورمفیدی، آیتالله طاهری گرگانی، مرحوم سیدمحمد رئیسی، شیخ معصومی و آقای زمردی بازاری گرگان به خاطر مبارزات انقلابی به نقاط دورافتاده کشور تبعید شدند؛ اما آنها با حلول ماه رمضان باز فعالیتهای انقلابی خود را از سر گرفتند؛ بهعنوان نمونه آیتالله نور مفیدی که در آن زمان در بندرلنگه تبعید بود بهاتفاق چند تن از تبعیدهای آنجا ازجمله آیتالله خلخالی و آیتالله معصومی که از علی آبادکتول به آنجا تبعید شده بود، نامهای سرگشاده در همان رمضان علیه رژیم شاه نوشتند و در آن خواستار بازگشت امام خمینی (ره) به وطن شدند.
رمضان سال 57 شمسی (از اواسط ماه مرداد تا اواسط شهریور) اوج مباحث انقلابی بود و این موج انقلاب را در شهرها و بخشها و روستاهای استان گلستان شاهد بودیم و در شبهای احیای آن سال پس از برگزاری آیین قرآن سرگیری، تظاهرات مردمی برپا شد. حتی در عید فطر بعد از برپایی نماز از مساجد شهرهای مختلف ازجمله مسجد گلشن گرگان راهپیمایی صورت گرفت. بعد از انقلاب و در 26 مردادماه سال 58 شمسی که آخرین جمعه ماه رمضان بود؛ در گرگان و گنبدکاووس و سراسر استان بهفرمان امام خمینی (ره) برای اولین بار راهپیمایی روز قدس همزمان با سراسر کشور انجام شد.
درمجموع ماه رمضان در کنار ماه محرم ماه تحولزا در تاریخ انقلاب اسلامی بوده و به عبارتی از کد واژههای انقلاب و مبارزات ما به شمار میآمدند. من مباحث و رویدادهای مرتبط با ماه رمضان را در قبل و بعد از انقلاب در کتاب سهجلدی «استان گلستان در انقلاب اسلامی»، «استان گلستان در نهضت امام خمینی» و کتاب سهجلدی دیگری با عنوان «استان گلستان در دفاع مقدس» پرداختهام.
لطفاً درباره برخی مراسم و آیینهای استان گلستان و گرگان در ماه مبارک رمضان بگویید؟
آیینها و مراسم در استان گلستان بهواسطه چندفرهنگی بودن و تنوع اقوام زیاد است که از آداب مذهبی و اعتقادی تا فرهنگ خوراک را شامل میشود که برخی از آنها مشترک و برخی موارد ویژه یک منطقه یا قوم یا شهرستان است. بهعنوان نمونه یکی از آیین گلستانیها ازجمله در گرگان در شب بیستوهفت ماه مبارک رمضان خوردن کلهپاچه است و آن را «کلهپاچه ابنملجم مرادی» قاتل حضرت امیرالمؤمنین (ع) مینامند و از شدت تنفری که نسبت به این شخص پست دارند و میخواهند برای همیشه ابنملجم را بهعنوان انسانی جنایتکار مورد نفرین قرار دهند، کلهپاچه میخوردند.
رسم دیگری که فراموششده جگرکیهای سیار در گرگان است. متأسفانه برنامه جگرخوری بعد از افطار در گرگان توسط یکی از شهرداران سابق گرگان برچیده شد و درحالیکه سابقه جگرخوری در خیابان امام خمینی (ره) گرگان قدمت حدود 50 ساله داشت و تا چند سال گذشته هم مرسوم بود اما به فراموشی سپرده شد. به دلیل اینکه جگرکیها بعد از افطار تعطیل میشد از میدان «شهرداری» تا «مازندران» گرگان، جگرکیهای سیار از اذان مغرب تا نیمههای شب وجود داشت و خانوادهها بعد از افطار برای تفریح در این خیابان حضور مییافتند و جگر میخوردند. متأسفانه بهجای آنکه جگرکیهای سیار ازلحاظ بهداشتی ساماندهی شوند بهطورکلی جمعآوری و تعطیل به فراموشی سپرده شدند. از مسئولان میخواهم تا جگرکیهای سیار بعد از افطار در گرگان بهعنوان یک آیین اجتماعی و سنتی دوباره فعال شوند و در این راستا خوب است شهرداری، میراث فرهنگی، شورای شهر و مرکز بهداشت و دستگاههای دیگر برای فعال شدن دوباره این آیین دیرینه در گرگان اقدام کنند.
سحرخوانی و بیدار کردن اهل محل و کوچه هنگام سحر توسط اهالی محل از دیگر رسوم مردم استان بود و بر اساس آن پیرمردی به درب منازل مسکونی میرفت و چراغهایی که خاموش بود را برای سحری بیدار میکرد، معمولاً در هر کوچهای یک فرد مسن و سحرخیز این کار را انجام میداد؛ البته این رسم درگذشته بیشتر مرسوم بود و امروزه در برخی محلات که هنوز حالت سنتی دارند دیده میشود. متأسفانه امروزه با مدرن شدن زندگی، بسیاری از سنتهای فرهنگی جامعه یا تغییر کرده یا منسوخ شده است که خوب است برای احیای این میراث معنوی، ادارات مختلف اعم از فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و تبلیغات اسلامی با همکاری مداحان و علاقهمندان در برخی از محلات قدیمی شهر و روستاها برنامه سحر خوانی را در داخل کوچهها اجرا کنند.
بهعنوان نمونه اگر بخواهم درباره مراسم و آداب اقوام استان بگویم، مثلاً ترکمنها درگذشته آداب و رسوم خاصی برای ورود به ماه مبارک رمضان و تا پایان آن داشتند که میتوان به مراسم «کر»، «اللهیلی»، «سلالیک»، «یا رمضان» و غیره اشاره کرد. در شبهای 14 و 15 ماه مبارک رمضان در بین ترکمنها رسم است که یک طلبه یا غزلخوان خوشصدا در روستا به راه میافتاد و اشعاری را میخواند که مضمون آن این بود که ای روزهداران ماه رمضان به نیمه رسید، مقاومت کنید تا نصف دیگر را روزه بگیرید و پس از هر مصرع جمعیتی که پشت سر این طلبه به راه میافتادند «الاو» یا «الله» میگفتند که بهصورت منادایی بود.
بسیاری از این مراسمها در گذشتههای نهچندان دور در مناطق ترکمنستان استان گلستان رواج داشته اما کم رنگشده و متأسفانه بخشی از آن به دست فراموشی سپردهشده است اما نماز «تراویح» اهمیت خاصی در بین اهل سنت استان گلستان دارد و در ایام این ضیافت الهی ترکمنهای استان گلستان پیر و جوان به مساجد محل خود رفته و شروع به خواندن نماز تراویح که نمازی 20 رکعتی است، میکنند.
برخی از آیینها و مراسم به خاطر شیوع کرونا و رعایت دستورالعملهای بهداشتی در سال جدید با اجرا نشد و یا به شکل دیگری برگزار شد، لطفاً نظر و پیشنهادهای خود را بفرمایید؟
در ماه مبارک یکی از آئینهای شاخص که همیشه در اقصی نقاط کشور در گوشه و کنار استان توسط خیرین همهساله در منازل و مساجد و حسینیهها و ... شاهدش بودیم؛ افطاری دادن بود. در این مراسمها هم اطعام بود و هم مردم از محتوای برنامه و سخنرانیها بهرهمند میشدند و هم صلهرحم و دیدوبازدید انجام میشد اما با شیوع ویروس کرونا و در راستای رعایت دستورالعملهای بهداشتی، امسال شاهد این برنامه زیبا نبودیم؛ ولی امسال بهجای سفرههای افطاری که بعضاً افرادی که نیازمند نبودند پای آن مینشستند، این برنامه تبدیل به بستههای معیشتی شد و بههمت خیرین به دست نیازمندان واقعی جامعه رسید. برای روز قدس نیز هرچقدر هم پیشبینیهای بهداشتی انجام شود اما بیشک برخی از مردم ممکن است رعایت نکنند؛ اما من پیشنهاد میکنم این آیین امسال هم برپا شود اما نه بهصورت متمرکز بلکه در چندین جا با جمعیت کم در فضای باز و با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در حداکثر نیم ساعت برپا شود. نماز عید سعید فطر را هم میتوان با همین شکل برپا کرد.
نظرات