ستار جلیلزاده گفت: نزار قبانی شاعری مردمی است که تا واپسین لحظه زندگی وفادار میماند به رسالت شعر با دو بال گسترده: بال عشق و بال آزادی و بعد از مرگش میراث شعر و نثری را برایمان به جا گذاشت که گواه مقاومت و پایداری او در میدان زبان عربی است، مبارزی سرسخت که نه کوتاه آمد، نه تغییر کرد و نه خود را پشت ماسکها پنهان کرد.
از ستار جلیلزاده خواستیم پیش از هرچیز کمی درباره آثار و ترجمههایش بگوید. او پاسخ داد: «من زاده شادگانم، سالهاست ساکنم در کرج به کار ترجمه، تاکنون نیز حدود پانزده کتاب منتشر شده در شعر و داستان و رمان و مجموعه مقاله دارم و چند ترجمه منتظر چاپ. اگر بخواهم فهرستی از کارهایم را نام ببرم، میتوانم به رمان نور آبی، از حسین جمیل البرغوثی و نشر دوستان، رمان تاریخی اعترافات ابونواس از کامل الشناوی و نشر بوتیمار، رمان داعشی خاطرخواه از هاجر عبدالصمد و نشر کولهپشتی، رمان جنگ دوم سگ از ابراهیم نصرالله و نشر گلآذین، رمان بابا سارتر از علی بدر و نشر شب چله، مجموعه زخمهها از چهار شاعر عرب (نزار قبانی، أدونیس، غاده السمان، قاسم حداد) و نشر لاجورد، مجموعه شعر از حروف الفبایم باش از نزار قبانی و نشر گلآذین، مجموعه شعر از دوران عاشقی اثر غاده السمان و از نشر گلآذین، مجموعه شعر و انکار انجیل من است از أدونیس و نشر سولار، مجموعه شعر زنی عاشق زیر باران از غاده السمان و نشر ثالث، مجموعه شعر با من چیزی از ابرها بنوش از نزار قبانی و نشر ثالث، مجموعه شعر جهان ساعتهایش را با چشمان تو کوک میکند از نزار قبانی و نشر ثالث و.... اشاره کنم.
از آنجایی که کتاب جهان ساعتهایش را با چشمان تو کوک میکند مقدمهای نداشت، از مترجم این اثر درباره زبان مبدا این مجموعه شعر پرسیدیم. او پاسخ داد: «حوزه کاری من زبان عربی است و این اثر را از چهارده دفتر نزار قبانی و از مجموعه ( الاعمال الکامله) این شاعر گزینش و ترجمه کردم که سرانجام در دو مجموعه با عنوان «با من چیزی از ابرها بنوش» و «جهان ساعتهایش را با چشمان تو کوک میکند» هر دو توسط نشر ثالث منتشر شده است.»
از ستار جلیلزاده خواستیم کمی درباره معیار گزینش اشعار این شاعر برای ما بگوید. او پاسخ داد: «وقتی شعر شاعری برجسته چون نزار قبانی را مطالعه میکنم از فرم و محتوا و نیز ظرافتهای زبانی این شاعر بزرگ لذت میبرم بنابراین معیار در وهله نخست همین لذتی است که از قرائت شعر میبرم و چون دوست دارم خوانندگان خوب شعر را در این لذت سهیم کنم شعر را ترجمه و در دسترس علاقهمندان قرار میدهم.»
او در ادامه درباره مزیت این کتاب بر ترجمهها و چاپهای دیگر از آثار نزار قبانی صحبت کرد و گفت: «قضاوت اینکه این کتاب چه مزیتهایی میتواند نسبت به ترجمههای دیگر از شعر نزاز قبانی داشته باشد به عهده خوانندگان فهیم شعر است، سالهاست از نزار قبانی شعر ترجمه میشود، من هم تلاش کردم در ترجمه شعر نزار قبانی از زبان و ترکیبهای سهل و ممتنع استفاده کنم. در واقع نزار قبانی شاعری است که سد زبان بین شعر و بین مردم را شکست و به قول سعادالصباح بانوی شعر کویت: "با دستان نزار قبانی گستره زیبایی، بزرگتر از گستره گنبدها شد.. و گستره آزادی، بزرگتر از گستره بندگی... و گستره عشق بزرگتر از گستره نفرت. با دستان نزار قبانی زن این امکان را پیدا کرد تا بیکه داخل زندان زنان بشود بتواند شعر بخواند. با دستان نزار قبانی مردم کوچه و خیابان کشورهای عربی در مقابله با سلطهپذیران و چاپلوسان شجاعتر شدند. شعر نزار قبانی در این روزگار ضرورتی ملی پیدا کرد.. بعد ضرورت زیباشناسانه دهه پنجاه... و در هر مقابله سیاسی، یا ملی، یا مبارزه، اشعار نزار قبانی در خطوط مقدم بوده است. نزار در تمام نقشهها روحی و روانی ما جای دارد..."»
ستار جلیلزاده در پاسخ به سوال «اگر قرار باشد یک مجموعه شعر از نزار قبانی به زبان عربی معرفی کنید، آن کدام است» گفت: «تمام دفترهای شعر نزار قبانی برای خواننده شعر جذاب و خواندنی است حتی شعرهای سیاسیاش چرا که به قول نزار: "باور داشتم شعر در چشمان مردم وجود دارد، در صدايشان، در عزیزانشان، در اشکهايشان، در خندههايشان و وظیفة من به عنوان شاعر، این است که این صحنههای بزرگ مردمی را روایت کنم."»
او در ادامه درباره مشکلات ترجمه اشعار نزار قبانی گفت: «بحث ترجمه شعر و مشکلاتی که مترجم با آنها مواجه است بحث گستردهای است باید بگویم که مترجم علاوه بر تسلطش بر زبان مبدا و مقصد خود نیز یا باید شاعر باشد یا حداقل با شعر و ظرافتهای بدیع آن آشنایی داشته باشد چراکه شیوه بیان و سبک هر شاعری متفاوت است، من این مطلب را وقتی داشتم روی کتاب آنتولوژی شعر معاصر عرب کار میکردم و بسیار کار طاقتفرسایی بود، با تمام وجودم حس کردم.»
ستار جلیلزاده سخنانش را با خواندن شعری از همین مجموعه به پایان رساند و گفت: «در پایان دوست دارم شعری از این مجموعه را تقدیم کنم به خوانندگان خوب شعر:
بر سطح باد نوشتم
اسمی را
که دوستش داشتم
بر سطح آب نوشتم
اما نمیدانستم باد کر است
و آب،
اسمها را در خود نگه نمیدارد...
نزار قبانی شاعری مردمی است که تا واپسین لحظه زندگی وفادار میماند به رسالت شعر با دو بال گسترده: بال عشق و بال آزادی... و بعد از مرگش میراث شعر و نثری را برایمان به جا گذاشت که گواه مقاومت و پایداری او در میدان زبان عربی است، مبارزی سرسخت که نه کوتاه آمد، نه تغییر کرد و نه خود را پشت ماسکها پنهان کرد.»
نظر شما