پرویز دوائی متولد سال ۱۳۱۴ در تهران، فارغالتحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته زبان انگلیسی است. مطالب او در مجلات مختلفی از جمله «سپید و سیاه»، «فردوسی»، «رودکی»، «روشنفکر و سینما» و «نگین» منتشر شدهاند.
البته دوائی سالها در خارج از کشور زندگی کرده است. سال ۱۳۵۳ آخرین مقاله او در دوران زندگی در ایران در مجله «سپید و سیاه» با عنوان «خداحافظ رفقا» به چاپ رسید؛ بعد از این زمان، او به چکسلواکی رفت و ساکن پراگ شد. «نامههایی از پراگ» حاصل مقالات و جستارهایی است که از آن زمان به بعد دوائی نوشته است.
«ملکه آلبا» در واقع ششمین کتاب مجموعه «نامههایی از پراگ» است که از سالها پیش در قالب سرمقالههای مجله «جهان کتاب» چاپ میشدند. این نامهها پیشتر در قالب پنج کتاب با عناوین «درخت ارغوان»، «به خاطر باران»، «روزی تو خواهی آمد»، «خیابان شکرچیان» و «از وقتی که تو رفتی...» راهی کتابفروشیها شدهاند.
غربت، هنر، فرهنگ و تاریخ ایران و اروپا، نوستالژیهای شهر تهران، ادبیات، هنر به ویژه فیلم و سینما، طبیعت، معجزه فصلها و رنگها، تهران دهههای ۲۰، ۳۰ و ۴۰، خیابانها، گردشگاهها و پاتوقهای فرهنگی، یادهای کودکی و دبستان، معلمها و همکلاسیها، سرگرمیهای کودکانه، دلبستگیها و شادیهای جوانی و ... از جمله موضوعاتی هستند که دوائی در کتابهای مجموعه «نامههایی از پراگ» به آنها پرداخته است.
ایرج پارسینژاد در توصیف مجموعه «نامههای پراگ» دوائی نوشته است: «ایننوشتهها یک «نوع» (نمیگویم ژانر) تازهای است در ادبیات معاصر ما. برداشتهای حسی از خاطرههایی با خیال آمیخته که خاص شخص نویسندهاش است. یعنی اصالت دارد. سرشار است از شور و شیدایی و ظرافت و زیبایی. و سخت خیالانگیزتر و دلنشینتر از آنچه در این سالها به صورت «شعر منثور» از مدعیان شاعری میخوانیم. تعبیراتش جاندار و غریزی و گرم و پُر از حس و حیات است. نه مثل این نالههای سرد و تلخ و تاریک و سرشار از شِکوه و شکایت از تنهایی و جدایی و جفای روزگار که نمیتوانند هیچحسی را القا کنند.»
در ابتدای کتاب «ملکه آلبا» یادداشتی از مجید رهبانی مدیر انتشارات جهان کتاب با عنوان «برای خالینبودن عریضه» به عنوان مقدمه کتاب آمده است.
در این کتاب نامههایی با عناوین «باغ آلبالو»، «عصر بیگناهی»، «ملکه آلبا»، «سلام، یاسمین»، «کوی بنفشه»، «دلارا»، «دنیای پر امید»، «ماریا»، «سفر سیزده» و «من، احمد» منتشر شده است.
«.. بر کنار برکهای در باغ میخرامید، سر را بالا گرفته، و همهچیز پشت پرده مِه نازکی پوشیده بود و دورتادور همهجا دار و درخت، و او داشت بر این زمینه مِهآلوده میخرامید و اندام باریک و کشیدهاش، پوشیده در جامههای بلند به رنگهای ارغوانی و آبیِ تیره، کمی محو مینمود، مثل شبحی و سر را راست گرفته به چپ و راست نگاه نمیکرد و زیبا بود آنچنانکه در نظاره اول نفس آدم میگرفت و هر نوع باوری را از شناخت زیبایی انسانی در سابقه آدم پس میزد، ساقهای از مهتاب بود، پریِ برخاسته از قلب جنگلی سِحرشده و ملکه «آلبا» بود...»
علاوه بر این مجموعه، از دوائی چند کتاب دیگر هم به چاپ رسیده است. «باغ»، «بازگشت یکهسوار»، «سبز پری»، «ایستگاه آبشار»، «بلوار دلهای شکسته»، «امشب در سینما ستاره» از آثار تالیفی دوائی هستند.
«تنهایی پرهیاهو» و «نی سحرآمیز و چند داستان دیگر» نوشته بهومیل هرابال، «سینما به روایت هیچکاک» از فرانسوا تروفو، «بچه هالیوود» زندگینامه رابرت پریش، «سرگیجه» فیلمنامه ساموئل ای تیلور، «استلا» اثر جان دوهاتوگ، «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» اثر آرتور سی. کلارک، «ذن در هنر نویسندگی» نوشته ری برادبری و «فن سناریونویسی» نوشته یوجین ویل از جمله آثاری هستند که با ترجمه دوائی منتشر شده است.
«ملکه آلبا» در ۱۱۲ صفحه با شمارگان ۷۰۰ نسخه و به قیمت ۴۵ هزار تومان از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شده است.
نظر شما