سه‌شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۰
توجه به تاریخ محلی در جایزه کتاب سال جای بسی امیدواری است/ دسترسی به اسناد تاریخی  یکی داستان است پر آبِ چشم

ناصر عظیمی، مولف کتاب چهار جلدی «تاریخ گیلان» گفت: باعث امیدواری است که جایزه کتاب سال به تاریخ‌های محلی هم توجه نشان داده است. تاریخ‌های محلی اگر با اصول علمی و برای کشف حقیقت نوشته شده باشند برای شناخت تاریخ ایران بسیار مهم است. چون با توجه به کوچک بودن واحد مطالعاتی می‌تواند به درک دقیق‌تر ما از تاریخ‌های محلی کشورمان و از این طریق به کل تاریخ ایران باشد. امیدوارم در سال‌های بعد نیز این توجه افزون‌تر شود.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کتاب «تاریخ گیلان» پروژه‌ای است که پژوهشگر گیلانی ناصر عظیمی از حدود بیست سال پیش تا کنون روی آن کار کرده است. دو جلد از این کتاب تاکنون با نام‌های «تاریخ گیلان (از آغاز تا پایان حکومت‌های محلی‌خان سالار» (جلد اول) و «تاریخ گیلان (از آغاز ورود شاه عباس اول تا پایان انقلاب جنگل» به ترتیب در سال‌های 1394 و 1396 منتشر شده است. عظیمی در این دو جلد از کتاب تاریخ گیلان را برای نخستین‌بار از دوران سنگ تا برآمدن سردار سپه در حدود 1200 صفحه ارائه کرده است. 

«از برآمدن سردار سپه تا برافتادن رضاشاه» سومین جلد از کتاب تاریخ گیلان است که تحولات سیاسی، اقتصادی، زیربنایی، اجتماعی و آموزشی، فرهنگی سال‌های 1300 تا 1320 خورشیدی را دربرمی‌گیرد. جلد حاضر، ادامه آن دو جلد است و دوره‌ای از تاریخ گیلان را در برمی‌گیرد که از مهم‌ترین دوره‌های تاریخی گیلان و ایران است، زیرا در این دوره است که پایه تحولات مدرن گیلان به صورت «نهادی» شکل می‌گیرد و در انقلاب مشروطه، نیروهای جدیدی در تاریخ معاصر ایران برخاست که شورشی علیه شیوه و سبک و سیاق اداره حکومت توسط سلطنت مطلقه استبدادی بود که هزاران سال بی‌هیچ تغییر و ساختاری ادامه داشت، اما این نیروهای انقلابی و متجدد طی پانزده سال (1285- 1300) نتوانستند به یک قدرت متمرکز دست یابند که سازنده دولت و ملت و نهادهای مدنی باشد که بتواند هم قدرت متمرکز را پدید آورد و هم به نهادهای مدرن به صورت دموکراتیک، مضمون واقعی تجدد ببخشد... از منظر تاریخ گیلان در این دوره، نهادهای نظامی و انتظامی، ابتدا نقش محوری در تحولات سیاسی ایفا می‌کردند اما از دهه 1300 نهاد بوروکراسی نوپا، جای نهاد نظامی را گرفت، اقتدارگرایی و استبداد نه تنها کاهش نیافت که قدرتی بلارقیب پیدا کرد.

در این جلد صحبت درباره نهادهای مدرن با کارکردهای مدرن که تا امروز تداوم یافته، مستقر شدند. نهاد آموزش نوین شکل امروزی به خود گرفت و انقلابی در آن پدید آمد. با ناصر عظیمی به دلیل نامزد شدن جلد سوم کتاب «تاریخ گیلان؛ از برآمدن سردار سپه تا برافتادن رضاشاه» در سی‌ونهمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گروه «تاریخ و جغرافیا» هم‌سخن شدیم و نگاهی به انگیزه‌اش از تالیف کتاب و مشکلات پژوهش تاریخ محلی داشتیم.

کتاب «تاریخ گیلان؛ از برآمدن سردار سپه تا برافتادن رضاشاه» کاندید جایزه کتاب سال در بخش کتاب‌های تاریخی شده است. فکر می‌کنید چه ویژگی این کتاب را کاندید جایزه کرده است؟ 
این پرسش را باید داوران محترم پاسخ بدهند که کدام ویژگی کتاب موجب توجه شان شده است. من هر چه بگویم شاید درست نباشد.

چه انگیزه‌ای باعث تالیف مجموعه تاریخ گیلان شد؟
کتابِ «تاریخ گیلان از برآمدن سردار سپه تا برافتادن رضا شاه» یکی از مجلدات چهارجلدی تاریخ گیلان است. جلد نخست این مجموعه، تاریخ گیلان از آغاز تا پایان حکومت‌های خان سالار نام دارد. جلد دوم، تاریخ گیلان از ورود شاه عباس اول به گیلان تا پایان انقلاب جنگل است. جلد سوم همین کتاب است و جلد چهارم که در پاییز امسال یعنی سال 1400 چاپ شده و اکنون در بازار کتاب است، «تاریخ گیلان از 1320 تا 1357 » نامیده شده است. برای نوشتن این چهار جلد من نزدیک به بیست و پنج سال روی تاریخ گیلان به طور مستمر کار کرده‌ام. علاقه من به تاریخ گیلان که خود نیز زاده آن جا هستم از دهه 1370 وقتی رساله دکترای خودم را می‌نوشتم پیدا شد. رساله دکترای من در مورد یکی از ویژگی‌های شهر در تاریخ گیلان بود که بعدن تحت عنوان «تاریخ تحولات اجتماعی و اقتصادی گیلان، نگاهی نو » در سال 1381 انتشار یافت.

در آن پژوهش که دو سال طول کشید، متوجه شدم که گیلان به لحاظ ساخت جغرافیایی و تاریخی به گونه‌ای بوده که می‌تواند یک روند تاریخی و کشف قوانین آن را برای یک مطالعه تاریخی به طور کامل به صورت تاریخ یک کشور عرضه کند. در واقع متوجه شدم، ضمن آن که گیلان یک واحد مطالعاتی کوچک است که می‌تواند به تدقیق مطالعه کمک کند، در همان حال می‌تواند یک آزمایشگاه خوبی برای دریافت کشف قواعد تاریخی و تزهای آن باشد. می‌دانیم که این بخش از کشورمان تا ورود شاه عباس اول به گیلان و وابسته کردن آن به پیکره ایران در سال 1001 قمری (که با ایجاد تمرکز به تاریخ و توسعه این منطقه بسیار کمک کرد)، تاریخ مستقلی داشت و تا حدودی هم تاریخ ویژه خود را در تمام ایران طی کرد. بنابراین در بررسی تاریخ گیلان می‌توانستم تمام اشکال و روندهای تاریخی را بررسی کنم و تزهای تاریخی خودم را به آزمون بگذارم. این بود که تاریخ گیلان را به عنوان یک پروژه شخصی در اواخر دهه 1370 در نظر گرفتم. ابتدا به مدت بیش از یک دهه، مقالات مختلف و کتاب‌های موضوعی گوناگون در باره این تاریخ نوشتم و سرانجام از اوایل دهه 1390 تصمیم گرفتم که یافته‌هایم را در این مجموعه بزرگ چند جلدی که حدود 2500 صفحه است با نگاه ویژه خود و با تزهای مشخصی که از نظرم دیگر به اندازه کافی تدقیق و تعمیق یافته بود، تدوین کنم.

                     
                                                                                                           
دیده شدن کتاب‌های تاریخی غیر از تهران چه تاثیری در تشویق مولفان و تاریخ‌نگاران دارد؟ 
پرسش بسیار خوبی طرح کرده‌اید. می‌دانیم که تا کنون ذهنیت به گونه‌ای متمرکز در ما ایرانیان سامان یافته که از توجه به مناطق به جز تهران به گونه‌ای که بتواند محرک خلاقیت‌ها باشد، یا نبوده و یا اندک بوده است. تا جایی که می‌دانم این باید اولین‌بار باشد که توجهی به «تاریخ محلی» در کتاب سال شده است. تاریخ‌های محلی اگر با اصول علمی و برای کشف حقیقت نوشته شده باشند برای شناخت تاریخ ایران بسیار مهم است. چون با توجه به کوچک بودن واحد مطالعاتی می‌تواند به درک دقیق‌تر ما از تاریخ‌های محلی کشورمان و از این طریق به کل تاریخ ایران باشد. امیدوارم در سال‌های بعد نیز این توجه افزون‌تر شود.

چه مشکلاتی در پژوهش و تالیف کتاب تاریخ گیلان داشتید؟
دشواری پژوهش برای این دوره، تنها نبودِ پژوهش‌های پیشینی نبود که راهی ناهموار پیشِ رو قرار می‌داد، بلکه فقدان داده‌های تاریخی و پراکنده بودن آنها، پژوهشگر این دوره تاریخی از گیلان را به انجام پژوهشی جدی ترغیب نمی‌کند و شاید علاوه بر برخی ملاحظات، همین موضوع بوده که نبود پژوهش‌های پیشین را رقم زده است. به عنوان یک نمونه در مورد تحولات آموزشی گیلان در این دوره با جستجو و پیگیری‌های فراوانِ نویسنده در گیلان، هیچ‌کدام از نهادهای کتابخانه‌ای و اسنادی نه فقط یک سالنامه احصائیه معارفِ (آموزش و پرورش) این دوران را در اختیار نداشتند، بلکه بسیاری از مدیران دستگاه اجرایی محلی مرتبط هم حتی نامی از آن نشنیده بودند! طنز قضیه در این بود که هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌های بخشی هم کتابخانه‌ای که بتوان منابع این دوران را به عنوان پایه تحولات مدرن گیلان در آن یافت، نه فقط در آرشیو خود نداشتند بلکه اطلاع هم نداشتند که این داده‌ها در کجا یافت می‌شود. در حالی که می‌دانیم داده‌های آماری کمی و کیفیِ در دستگاه‌های بخشی در دوره پهلوی اول به صورت منظم تولید و انتشار می‌یافت. در برخی موارد که این داده‌ها در دست بود، متوالی و منظم نبودند تا بتوان روندی منطقی را در آنها دریافت و تحلیل کرد.

دستیابی به اسناد دولتیِ این دوره هم به قول فردوسی «یکی داستان است پر آبِ چشم» که گفتن ندارد! در هرحال با جستجوهای بسیار در کتابخانه ملی رشت، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه ملی ایران (در تهران) و سازمان اسناد و کتابخانه ملی گیلان، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و غیره، برای موضوع پژوهش این کتاب، منابع دست اول که بتوان «تا حدودی»، تاکید می‌کنم مسیر و منظره تحقیقِ تاریخی را روشن ساخت، فراهم شد. از این رو از مسئولان و دست‌اندرکاران این نهادها که با روی خوش و همکاری صمیمانه، دسترسی به منابع کتابخانه‌ای خود را برایم فراهم کردند، سپاس فراوان دارم.

چه نگاهی به جایزه کتاب سال دارید؟
نگاه خاصی ندارم. جز این که باید از توجه داوران محترم به کتابم سپاسگزاری کنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها