کزازی با بیان اینکه سعدی سخنوری است همه سویه و همه رویه، گفت: سعدی کمابیش در همه کالبدهای سخن پارسی شاهکار آفریده است مگر یکی که رزمنامه سرایی است، از سویی دیگر سعدی در چامهسرایی هم دستی بس توانا دارد.
به گفته این ادیب و سخنور، سعدی در چامهسرایی هم گاهی به شیوه گذشتگان سروده است و به راهی رفته است که چامهسرایان بزرگ کهن آن را میپیمودند در چامههای سعدی ما به چامههای ستایشی هم باز میخوریم اما آنچه سعدی را از دیگر چامهسرایان ستایشگر جدا میدارد آن است که اگر سعدی پادشاهی بزرگی را در چامهای میسراید تنها به ستایش بسنده نمیکند در چامه ستایشی هم وارونه، سرشت و ساختار این قلمرو در ادب پارسی را همچنان راهنمون و اندرزگر میماند از همین روست که سعدی گاه سخنورانه ستایشگر را نکوهیده است و کارشان را پسندیده و شایسته ندانسته است.
کزازی در ادامه با بیان نمونهای از بخش ابتدایی بوستان که در شعری به ستایش سعدابن ابی سعد میپردازد، گفت: سعدی در این ابیات، نکوهشآمیز یکی از استادان چامهسرایی را با زبانی اندرزگرانه اما با چاشنی نکوهش اندرز گفته است و در بخشی از این ستایشنامه گفته است سخنگویان با خویش، آرایهای را در کار آورده است که من آن را بیگانه نمایی مینامم و خود را به جای دیگری نهاده است. آن نکوهش که نغز است و ناب و نیکو این بیت است: «چه حاجت که نه کرسی آسمان/نهی زیر پای قزل ارسلان». سعدی در این بیت از بوستان یادی از بیتی پرآوازه آورده است در چامهای ستایشی، بلند، ارجمند که چامهسرای نامبردار ظهیر فاریابی در پیوسته است در ستایش یکی از اتابکان آذربایجان. او در بیتهایی از این چامه ستایشی آنچنان که شیوه سخنوران ستایشی است در بخشهای فرجامین چامه از ستوده خود درخواست کرده است که روزی و راتبه او را بدو برساند.
وی اضافه کرد: سعدی بر پایه آن بیت شگرف و شاهوار ظهیر در سروده ستایشی، به بهانه اندرز به خویشتن سخنورانه ستایشگر را نکوهیده است و ظهیر را پند گفته است که به جای آنکه ستوده را بر فرازنای آسمان جای بدهی بهتر آن است که از سر یک دلگی روی بر خاک بگذاری و او را که تنها شایسته ستایش است زبانآور و پرشور بستایی.
کزازی در ادامه با اشاره به نمونههایی دیگر از ستایشگری و چامهسرایی در شعر فارسی دلیل سعدی برای بهره جستن از شعر ظهیر فارسی را برجسته بودن این شعر به واسطه پیکره ادبی دانست و گفت: این بیت ظهیر بیتی است به راستی بلندارجمند بشکوه به ستواری کوه، آن بیت بیتی است بلند و دلپسند و ارجمند حتی از دید زیباشناختی و هنر برتر از بیت سعدی است ارج بیت سعدی به پیکره آن برنمیگردد باز میگردد به اندیشه و اندرزی که در آن نهفته است.
نظر شما