سه‌شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۱
کتابخانه ملی برای‌ اثر‌گذاری جهانی باید ارزش‌های تمدنی و تکنیکی خود را تقویت کند

صالح زمانی، مدرس دانشگاه معتقد است: کتابخانه ملی باید بتواند به این پرسش پاسخ بدهد که آیا می‌خواهد در ایفلا به‌عنوان مهم‌ترین مجمع بین‌المللی مرتبط با وظایف و مأموریت‌هایش اثرگذار باشد یا اثرپذیر؟ پاسخ به این پرسش یک راهبرد مشخص می‌خواهد که باید تدوین شود.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، تاریخ نخستین حضور کتابخانه ملی در ایفلا به اوایل دهه 70 بازمی‌گردد که تا امروز نیز تداوم داشته است. صالح زمانی، پژوهشگر، مدرس دانشگاه و مشاور پیشین حوزه امور بین‌الملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، درباره تقویت تأثیر‌گذاری کتابخانه ملی در عرصه بین‌الملل معتقد است؛ «کتابخانه‌های ملی برای تبدیل شدن به یک کتابخانه اثرگذار در سطح جهانی باید ارزش‌های تمدنی، فرهنگی و تکینیکی خود را تقویت کنند...» 

 کتابخانه ملی از چه زمانی وارد ارتباط رسمی با ایفلا شد؟ این کتابخانه تاکنون چند دوره در این فدراسیون بین‌المللی شرکت کرده و در چه کمیته‌هایی عضو است؟ شرایط عضویت و پرداخت‌های سالیانه عضویت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
کتابخانه ملی یکی از کتابخانه‌های مهم کشور در توسعه روابط با جوامع بین‌المللی پیشرو در حوزه کتاب است و تقریبا هیچ نهاد تخصصی مانند کتابخانه ملی در حوزه کتاب را سراغ نداریم که درگیر تلاش برای تقویت و پایداری روابط تخصصی با مجامع بین‌المللی حوزه کتاب شده باشد.
 
تاریخ نخستین حضور کتابخانه ملی در ایفلا  به اوایل دهه 70 بازمی‌گردد که در آن زمان نخستین هیئت رسمی به نمایندگی از کتابخانه ملی ایران در کنفرانس ایفلا شرکت کردند. از آن زمان تاکنون تقریبا کتابخانه ملی در همه دوره‌ها در ایفلا حاضر شده مگر در موارد معدودی که گاهی به دلیل ملاحظات خاص و موانع خارجی، نتوانسته در این رویداد بین‌المللی شرکت کند؛ به‌عنوان مثال سال 2015 که کنفرانس ایفلا در کشور آمریکا برگزار شد به دلیل مشکل صدور ویزا هیئت ایرانی کتابخانه ملی نتوانست در ایفلا حاضر شود یا این سازمان در کنفرانس ایفلا  که سال 2022 در ایرلند برگزار شد، باز هم به دلیل تأخیر در صدور ویزا در این کنفرانس شرکت نکرد. اما غیر از موارد استثنائی، نمایندگان این سازمان همیشه در ایفلا حاضر بودند؛ البته در دوره‌های مختلف شیوه‌های حضور و مشارکت کتابخانه ملی در ایفلا متفاوت بوده است.

کتابخانه ملی عضو هفت کمیته ایفلا است
کتابخانه ملی در هفت کمیته ایفلا عضویت دارد که پنج کمیته آن یعنی کمیته‌های «فهرست‌نویسی»، «نسخه‌های خطی»، «فناوری اطلاعات و محیط زیست» «توسعه پایدار» و همین طور کمیته «فراهم‌آوری»؛ مشمول پرداخت حق عضویت و آبونمان سالیانه است. دو کمیته دیگر یعنی «کتابخانه‌های کودک» البته تا جایی که خاطرم است و کمیته «کتابخانه‌های ملی» نیز از پرداخت آبونمان معاف هستند؛ همین‌طور در بخش آسیا و اقیانوسیه هم که از تقسیم‌بندی‌های منطقه‌ای ایفلا به شمار می‌آید کتابخانه ملی عضویت دارد.
 
کتابخانه ملی هیچگاه در زمینه حق عضویت بدهکار نبوده است
کتابخانه ملی هیچگاه در زمینه پرداخت حق عضویت به ایفلا بدهکار نبوده است و به‌طور مرتب این مبلغ را پرداخت کرده است  البته گاهی به دلیل مسائل تحریم و انتقال پول دچار مشکلاتی  شده  اما به هر شکل این حق عضویت به صورت سالیانه پرداخت شده است. میزان پرداخت حق عضویت کتابخانه ملی به‌عنوان یک عضو سازمانی ایفلا مبلغی در حدود 500 یورو است و هیچ‌گاه رقم قابل توجه و سنگینی برای سازمان نبوده است.
 
آیا کتابخانه ملی امسال در ایفلا حاضر می‌شود؟
من در این زمینه صلاحیت پاسخ دادن ندارم اما سوابق سه دهه گذشته نشان داده است که راهبرد، کیفیت و کمیت حضور در ایفلا وابسته به وسعت نظر افرادی است که در دوره‌های مختلف به‌عنوان رؤسای کتابخانه ملی انتخاب شدند و بر همین اساس، دوره‌های پرفراز و فرودی در این زمینه وجود داشته است. با این حال معمولا رویکرد منفی برای شرکت در مجامع بین‌المللی تا‌کنون در سازمان اسناد و کتابخانه ملی وجود نداشته و همه مدیران کتابخانه ملی تاکنون به این مشارکت دیدگاه مثبتی داشته‌‌اند. امسال حوالی ماه اوت میلادی، هشتاد و هشتمین مجمع در روتردام هلند برگزار خواهد شد.
 
از نظر حق رأی، ایران چه وضعتی در ایفلا دارد؟ با توجه به سابقه حضور کتابخانه ملی ایران دراین انجمن بین‌المللی، میزان تأثیرگذاری کشورمان چقدر است؟ اگر این تأثیرگذاری وجود ندارد، برای آن چه باید کرد؟
حق رأی یک موضوعی است که مرتبط با آیین‌نامه داخلی ایفلا است و هر فرد، گروه، مؤسسه یا سازمانی که عضو ایفلا می‌شود، در ذیل عضویت‌های خود به صورت مستقل می‌تواند حق رأی نیز داشته باشد و کتابخانه ملی به‌عنوان یکی از اعضای ایفلا نیز این حق رأی را دارد که عمدتا شامل میزان آبونمان سالیانه، زمان اخذ این  آبونمان و یا تعداد افراد حاضر در بوردهای مدیریتی  و همین‌طور مدیریت کمیته‌ها در این نشست می‌شود. موضوع حق رأی، ارتباطی با تعیین راهبردهای بالادستی ایفلا ندارد و بیشتر در حوزه‌های اجرایی مطرح است.

به‌عنوان مثال کتابخانه ملی در کمیته کتابخانه‌های آسیا و اقیانوسیه  ایفلا به صورت فعال مشارکت  و در انتخابات هیئت مدیره آن‌ها نقش مؤثری دارد؛ البته همان‌طور که اشاره کردم این حق رأی بیشتر به آیین‌نامه داخلی ایفلا مرتبط است. البته به این نکته هم باید توجه داشت که موضوع حق عضویت دارای اهمیت و اولویت ویژه‌ای نیست بلکه کیفیت بهره‌برداری از محتوای ایفلا است که اهمیت دارد. به نظرم این زمینه را باید جدی گرفت و به آن پرداخت.
 
سؤال اینجا است که دستاوردهای حضور کتابخانه ملی در ایفلا در طول این سال‌ها  چه بوده است؟ زمانی فرمودید ما با ایفلا زبان مشترکی نداریم! اگر زبان مشترک نداریم چرا نماینده به ایفلا می‌فرستیم و سؤال بعدی این است که برای رسیدن به این زبان مشترک چه باید کرد؟
 در دوره‌های مختلف حضور کتابخانه ملی در ایفلا فراز و فرودهای مختلفی را طی کرده  اما یک سؤال بنیادین در این میان وجود دارد و آن این است که ما از ارتباطات بین‌المللی و تعامل با مجامع خارجی حوزه کتاب و کتابداری چه هدفی را مد نظر داریم و خواسته ما در این تعاملات چیست؟ البته من فارغ از نگاه سیاسی رؤسای کتابخانه ملی  و صرفا از دل یک فهم تجربی  و نسبتا تخصصی و حرفه‌ای می‌خواهم مسئله حضور کتابخانه ملی در ایفلا را بررسی کنم و  این بررسی اگر ماهیت انتقادی نداشته باشد بی‌فایده است پس باید مسئله را شناخت و راه حل برای آن در نظر گرفت.
 
برای گفت‌و‌گو با ایفلا زبان مشترک نیاز داریم و این زبان مشترک باید براساس ارزش‌های مشترک شکل بگیرد؛ به‌عنوان مثال در ایفلا دسترسی به اطلاعات به‌عنوان یک ارزش شناخته می‌شود اما در کتابخانه‌های بزرگ و مهم ایران چقدر به این مسئله توجه می‌شود، تقریبا هیچ! زیرا یک پژوهشگر و دانشجو ممکن است چندین بار یه یک کتابخانه مراجعه کند و نتواند منبع مورد نیاز خود را بدست بیاورد. پس شما نمی‌توانید اسم خود را کتابخانه بگذارید اما دسترسی به اطلاعات را فراهم نکنید زیرا کتابخانه باید ارزش‌هایی داشته باشد که مطابق با اشاعه اطلاعات باشد. بیانیه «لیون» که به آن اشاره کردم نیز همین را می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید چقدر کتابخانه هستید باید اثرپذیری خود را در بخش اشاعه اطلاعات رصد کنید.»

واقعیت این است که نه‌تنها کتابخانه ملی بلکه هیچ نهاد رسمی در حوزه کتاب تا امروز به این سؤال پاسخ روشنی نداده است که هدف از ارتباطات خارجی در حوزه کتاب چیست. البته انجمن های علمی مانند انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی هم که ملاحظات اجرایی و مدیریتی ندارند باید به این پرسش پاسخ روشن بدهند. حالا باید دید پاسخ به این پرسش چه کمکی به ما می‌کند؟ من فکر می کنم پاسخ به این پرسش، کتابخانه ملی و هر نهاد رسمی فعال در حوزه کتاب را به سمت تدوین یک راهبرد مشخص برای حضور در مجامع بین‌المللی می‌برد و تکلیف ما را در قبال  قبول یا پذیرفتن اسناد، بیانیه‌ها و آیین نامه‌های ایفلا مشخص می‌کند.
 
اجازه بدهید برای شما یک مثال در این زمینه داشته باشم. آخرین سند راهبردی ایفلا مربوط به سند 12 آوریل 2019  است که در واقع راهبردها و دستورالعمل‌هایی را از سال 2019 تا 2024  برای کتابخانه‌ها و همین‌طور حرفه‌مندان تدوین کرده است. فلسفه تدوین این سند چه بوده؟ ایفلا تلاش کرده تجربه‌ها، چالش‌ها و آسیب‌های 190 کتابخانه ملی و عمومی جهان و بسیاری از کتابخانه‌های دانشگاهی را بررسی کرده و براساس آن یک چشم‌اندازی ترسیم کند تا کتابخانه در مقیاس محلی، ملی و بین‌المللی بتواند شاخص‌های موفقیت را به‌دست آورد.
 
 بر این اساس از نگاه ایفلا یک کتابخانه موفق یک کتابخانه آگاه، با سواد(سواد‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی) و مشارکت‌جو است. برهمین اساس، ایفلا ارزش‌هایی را برای یک کتابخانه موفق تعریف کرده است و متذکر شده میزان موفقیت یک کتابخانه  به میزان دسترسی‌ها به این ارزش‌ها وابسته است که اتفاقا موضوعات عام و ساده‌ای است؛ ازجمله کیفیت دسترسی به منابع اطلاعاتی و همچنین میزان توجه به افکار عمومی و مواردی از این دست که در موردشان بسیار شنیده‌ایم.

این سند مهم‌ترین برنامه کاری ایفلا است که از سال 2019 تا‌کنون درحال ارزیابی و پایش است. حال سؤال اینجا است که ما چه نسبتی را با این برنامه راهبردی داریم؟ آیا اساسا ما برنامه راهبردی داریم که بخواهیم وارد انطباق و یا اختلاف با آن شویم؟ غرضم این است که بگویم فکر کردن به این سؤال‌ها جدی و مهم است.
 
تکلیف کتابخانه ملی با این دستورالعمل‌ها و بیانیه‌ها چیست؟
کتابخانه ملی باید بتواند به این پرسش پاسخ بدهد که آیا می‌خواهد در ایفلا به عنوان مهم‌ترین مجمع بین‌المللی مرتبط با وظایف و مأموریت‌هایش اثرگذار باشد یا اثرپذیر؟ البته اثرگذاری  اثرپذیری هر دو، مزایا و معایب خاص خود را دارند و من اعتقادی به این ندارم که اگر اثرپذیر باشیم اتفاق بدی افتاده است.
 
 باید توجه داشت که ایستادن و عدم تحرک و تعلل اتفاق بدی است درحالی‌که اعتقاد به پویایی ما را از هر نقطه‌ای که باشیم به جلو هدایت خواهد کرد. از طرف دیگر باید بدانیم دستورالعمل‌ها  و اسناد ایفلا غیرالزام‌آور است و اگر کشوری بنابر شرایط داخلی خود به هر دلیلی نخواهد این دستورالعمل‌‌ها را اجرا کند، هیچ اعتراضی به آن کشور وارد نیست.

واقعیت این است که من تقریبا در هیچ دوره مدیریتی برنامه‌ای را برای تعیین تکلیف با اسناد ایفلا ندیده‌ام؛ بنابراین در گام اول لازم است که راهبردها تعیین شود و مدیران کتابخانه ملی و حتی سایر کتابخانه‌های عضو ایفلا باید ببینند می‌خواهند اثرگذار باشند یا اثرپذیر.
 
برای مثال در یک دوره‌ای این نگاه در کتابخانه ملی حاکم بود که هیچ لزومی ندارد کتابخانه ملی به این آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های ایفلا رجوع کند زیرا در کشور حرفه‌مندان متبحری داریم و این متخصصان می‌توانند برای کتابخانه ملی دستورالعمل‌های حرفه‌ای و کاری تبیین کنند اما در یک دوره دیگر این اعتقاد وجود داشت که باید به سمت استفاده از دستاوردهای کتابخانه‌های ملی در سطح بین‌المللی رفت و از اسناد مجامع بین‌المللی نیز بهره‌مند شد.

متأسفانه همه این رویکردها در حد شعار باقی ماند و نه موافقین و نه مخالفین هیچ کدام نتوانستند با اتکا به یک راهبرد ملی و بومی، این وضعیت را تعیین تکلیف کنند. در این زمینه راه دوری نمی‌رویم و به مثالی در اطراف خودمان بسنده می‌کنیم. این را از این جهت می‌گویم که نشان دهم اثرگذاری و اثر‌پذیری هر دو می‌تواند موثر باشد.
 
شما کافی است نگاه مختصری به کتابخانه ملی قطر داشته باشید که در سال 2017  افتتاح شده است. این کتابخانه در مدت کوتاه تأسیس خود پذیرفت باید ابتدا از اثرپذیری شروع کند و بعد  از گذراندن یک دوره گذار و فراهم کردن زیر‌ساخت‌ها به سمت اثرگذاری برود. این اثر‌پذیری را هم از ابتدایی‌ترین مراحل در حوزه منابع انسانی، مدیریت و نیز در حوزه تخصصی آغاز کرد و امروز پس از گذشت حدود 6 سال از تأسیس، این کتابخانه یکی از مهم‌ترین کتابخانه‌های ملی تأثیرگذار در منطقه آسیا و اقیانوسیه است. نکته این است که قطری‌ها در وضعیت اولیه و اثرپذیری معطل نماندند.
 
این وضعیت در حالی است که قطر نسبت به ایران از نظر محتوایی و تولید علم در زمینه کتابخانه ملی دستش خالی است و استانداردهای مورد استفاده‌اش در بخش علم و فناوری کتابخانه ملی تازه تأسیسش، عمدتا وارداتی است. کمی از کشورهایی که کتابخانه‌های ملی آن‌ها درسطح ایفلا اثرگذار هستند، بگویید؟
 درست است؛ قطر یک کشور نوپا در حوزه کتاب است که اصلا رشته کتابداری در این کشور وجود ندارد. البته از سه سال گذشته قرار بود در یکی از دانشگاه‌های آن کشور در سطح کارشناسی این رشته ایجاد شود اما این کشور با پذیرفتن جایگاه خود به عنوان یک کتابخانه نوپا در حال گذار به کتابخانه ای اثرگذار است.

نکته بحث من این بود که اگر این تلاش و پویایی ادامه داشته باشد تا کمتر از 15 سال می‌تواند به جمع کتابخانه‌های ملی برتر بپیوندد. مهم این است که کتابخانه ملی کشور قطر متد و روش را آموخته است و این ارزشمند است. در نظر داشته باشید که مواردی که اشاره کردم عمدتا در حوزه‌های تخصصی کتابداری و علم اطلاعات بود در حالیکه برای رسیدن به مرحله گذار از کتابخانه اثر‌پذیر به سمت اثرگذار باید یکسری تحولات در زمینه ارزش‌های تمدنی و تکنیکی و فرهنگی نیز ایجاد شود.
 
کتابخانه‌های ملی برای تبدیل شدن به یک کتابخانه اثرگذار در سطح جهانی باید ارزش‌های تمدنی، فرهنگی و تکینیکی خود را تقویت کنند؛ به‌عنوان مثال سال 2021 و همزمان با 880 امین سالگرد تولد حکیم نظامی گنجوی، قطری‌ها با همکاری دولت آذربایجان بزرگداشتی نسبتا مفصل را در کتابخانه ملی‌شان برگزار کردند در حالی‌که نظامی گنجوی هیچ ارتباطی با کشور قطر ندارد اما کتابخانه ملی قطر تلاش کرد از ظرفیت انباشت فرهنگی کشور آذربایجان که سال 2021 را به نام سال نظامی گنجوی نامگذاری کرده، استفاده می‌کند و از این طریق برای کتابخانه ملی خود ارزش تمدنی و فرهنگی دست و پا کند.
 
من می‌گویم روش را شناخته‌اند و در حال تلاش هستند. قطعا در این مسیر رقابت هم می‌کنند. جعل هم می‌کنند. چون می‌خواهند پیشرفت کنند. ما به وجه منفی جعل‌انگاری این‌ها کاری نداریم اما از وجه سخت‌کوشی و برنامه‌ریزی و راهبردسازی اینها باید درس بگیریم. واقعا تأسف‌بار است که سرمایه‌های تمدنی ما در کشورهای همسایه تاراج شود آن هم به بهایی ارزان. اگر راهبردی تمدنی برای خودمان داشتیم، شاهد چنین اتفاق‌هایی نبودیم.
 
ایده کمربند راه توسعه چین با مرکزیت کتابخانه ملی

مثال موفق دیگر دراین زمینه، کتابخانه ملی چین است که از پنج سال گذشته به یکی از کتابخانه‌های مهم اثرگذار در سطح جهانی در بخش تکنیک‌ها و ارزش‌های تمدنی تبدیل شده است؛ مثلا ایده «کمربند راه» رئیس جمهور این کشور کاملا در کتابخانه ملی این کشور نهادینه شد و کتابخانه ملی این کشور به یکی از مجریان موثر و مهم این ایده مبدل گشته و از دل آن، یک پروژه چند میلیارد دلاری برای مشارکت کشور‌های آسیایی در همبستگی با این ایده  تعریف شد. ایده‌ای که رئیس جمهور این کشور در تمام شئونات سیاسی و اجتماعی چین برای توسعه کشورش استفاده کرد و همان‌طور که اشاره کردم یکی از مجریان طرح سیاست توسعه کلان این ایده بزرگ نیز کتابخانه ملی چین بود.

طرح تأسیس اتحادیه کتابخانه‌های ملی جاده ابریشم ابتکاری دیگر از چینی‌ها
 طرح تأسیس اتحادیه کتابخانه‌های ملی «جاده ابریشم» یکی دیگر از ابتکارات چینی‌ها بود تا از ظرفیت جاده ابریشم به‌عنوان یک زمینه تاریخی و فرهنگی به نفع تعامل با کتابخانه‌های ملی منطقه استفاده کنند. این اتفاقات برای یک کتابخانه ملی رویداد کمی نیست این کتابخانه‌‌ها پا را فراتر از ملی بودن خود در حوزه مأموریت‌شان گذاشته‌‌اند‌ و کتابخانه‌های ملی دنیا را با  زبان فرهنگی خود همسان کردند. این دست اقدامات است که سبب فخر فرهنگی برای یک کشور می‌شود.
 
کتابخانه ملی اندونزی پیشرو در دیجیتال‌سازی و هوش مصنوعی

مثال دیگر مربوط به کتابخانه ملی اندونزی است که در حال حاضر یکی از کتابخانه‌های ملی اثرگذار ایفلا در زمینه تکنیک و فناوری، توسعه و صادرات نرم افزار، هوش مصنوعی و دیجیتال‌سازی است. کتابخانه ملی ژاپن نیز یکی از کتابخانه‌های مهم و اثرگذار در بخش ارزش‌های تمدنی و فن سالارانه است که زمان زیادی از آغاز برنامه تحولی‌شان نمی‌گذرد.

وضعیت کتابخانه ملی روسیه در ایفلا چگونه است؟ این کتابخانه تا چه حد اثرگذار است؟ در ادامه توضیح بفرمایید کتابخانه ملی ایران با توجه به سابقه درخشان افراد موفق حوزه کتابداری خود در ایفلا در کدام قسمت کتابخانه‌های ملی اثرگذار یا اثرپذیر تقشیم‌بندی می‌شود؟
 اگر بخواهیم به سه کشور مهم که هم ارزش‌های تمدنی و فرهنگی و ارزش‌های فن‌سالارانه را به خوبی در کتابخانه‌‌های ملی خود انعکاس داده‌اند، نام ببریم، باید از ایالات متحده، روسیه و چین نام ببریم. این سه کتابخانه ملی بزرگ متولی حفظ تاریخ و تمدن شان هستند و در حالی‌که از ابزارهای تکنیکی به روز در ارائه خدمات بهره مند هستند، اما تمرکزشان بر حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن است. آنها به خوبی می‌دانند که ارزش یک کتابخانه ملی و یا یک مرکز آرشیوی به میزان داده‌ها و اسناد مرتبطی است که در اختیار دارند بنابراین در فن و تکنیک وقوف نکردند.
 
به نظر بنده که چند‌سالی است در حال فعالیت و رصد اقدامات حوزه بین‌الملل کتابخانه ملی هستم، می‌توانم بگویم تفاوت کتابخانه ملی ایران با کشورهایی که مثال زدم در این است که نمی‌دانیم دقیقا در کدام نقطه ایستاده‌ایم؟ تکلیف و راهبردمان نامشخص است؛ اینکه یک زمانی گفتم ما زبان مشترک با ایفلا نداریم دقیقا به خاطر این است که مشخص نیست کتابخانه ملی ایران در جایگاه اثرگذاری است یا اثرپذیری؟ دلیل آن هم این است که هنوز به این سؤال پاسخ ندادیم که از ارتباطات بین‌المللی حوزه کتاب به دنبال چه اهدافی هستیم؟

تمام کتابخانه‌هایی که نام بردم، یکسری برنامه‌های راهبردی، مأموریت و ارزش‌هایی را برای خودشان ترسیم کردند اما کتابخانه ملی ایران متأسفانه در این زمینه‌ها برنامه مشخص و راهبردی برای خود ندارد. تأکید می‌کنم که این نقص مربوط به شرایط فعلی نیست و متأسفانه در هیچ دوره مدیریتی به این موضوع توجه نشده است.

اهمیت این موضوع در آن است که اگر قرار باشد از ایران قوی صحبت کنیم باید انعکاس این قوی بودن در کتابخانه ملی کشورمان نیز نمود پیدا کند، اتفاقی که در آمریکا و روسیه و چین افتاده است. به عنوان مثال؛ در مسکو و سن پطرزبورگ مراکز ارزشمند اسنادی و کتابخانه‌ای باشکوهی وجود دارند که مدعی جمع‌آوری دانش‌نامه‌هایی برای تاریخ جهان هستند. این دست رخدادها باعث می‌شود، ببینیم چقدر با  ایجاد تعامل بین المللی قدرتمند در سطح کتابخانه‌های ملی دنیا فاصله داریم.

شما همین الان اگر نگاهی به وبسایت کتابخانه کنگره بیاندازید، می‌بینید که ترندهای پژوهشی این کتابخانه از چه کلید واژه‌هایی استفاده شده است. مارتین لوتر کینگ، اوکراین، رزا پارک و ... اینها با این اقدامات در حال ویترین‌سازی‌های تمدنی هستند. کشوری که در قرن حاضر به نماد دخالت سیاسی در کشورها مشهور است و حتی در کشور ما سابقه دخالت‌های متعدد دارد امروز از رزا پارک حرف می‌زند در حالی‌که رزا پارک جنبشی علیه تبعیض حاکم در این کشور بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط