پیش از نورباعی، تلاشهای ارزندهای در راستای نوآوری و نوگویی در این قالب صورت گرفته که بسیار ارجمند و ارزشمندند. جنابآقای صادق رحمانی با رباعیات نیماییاش، جنابآقای ایرج زبردست با تجربیات ارزشمندش درحوزه رباعی نیمایی و جناب استاد سیدعلی میرافضلی شاعر، محقق و رباعیپژوه بزرگ معاصر در کتاب «گنجشک ناتمام» خویش تجربیاتی شبیه نورباعی دارند که گاه بیتی یا مصراعی از یک رباعی را به شکل نیمایی نوشتهاند.
فرد یا تک بیت یا بیت در شعرفارسی نیز قالبی قدیمی از قوالب شعرفارسی است که همگان با آن آشنا هستند.در واقع نورباعی اتفاقی تازه و عجیب و غریب نیست، حداقل در حیطه رباعی کار مهمی شاید نباشد. برآمده و درآمده از رباعی و عصاره آن است. در مورد نامگذاریاش هم به همین نکته اکتفا میکنم که نامی که برای یک قالب برگزیده می شود حداقل باید کژتابی نداشته و گویای کلیت کار باشد. نامهای متعددی به ذهنم رسید و با برخی دوستان به اشتراک گذاشتم که نورباعی بهترینشان بود اگرچه این نام نیز قطعاً کاستی هایی دارد، همین!
به اصرار تعدادی از دوستان برخی مشخصات کلی آن را که کاملاً آشکار هم هستند خدمتتان عرض میکنم.اگرچه میتوان و میشود مطالب زیادی در محاسن و معایبش نوشت، اما به همین اندک بسنده میکنم:
۱-نو رباعی برگرفته، برآمده و درآمده! از رباعی است.
۲-وزن دارد. وزن آن همان وزن رباعی است.
۳-حجم و حدود و ثغورش به اندازه یک بیت از رباعی است.
۴-تقطیع و سطربندیاش آزاد است و تابع هیچ قاعده وقانون خاصی نیست. درست مثل شعر سپید و آزاد
۵-الزام قافیه ندارد. استفاده از قافیه در آن اختیاری است.
۶-شبیه تک بیت و فرد در شعر فارسی است با این تفاوت که وزن اختصاصی دارد و آن هم صرفاً وزن رباعی است و به صورت عمودی و سپیدوار نوشته میشود.
۷-نورباعی باید حتماً دارای کشف و «آن» باشد. در واقع جانمایه نورباعی کشف تازه و «آن» شاعرانه است.
درباره نو رباعی (۲)
کرده ست
دو پای خویش را
در یک کشف!
چارانه،
که: «نو رباعی» ام کن فوراً
نو رباعی همانطور که از اسمش پیداست اتفاقی است که در قالب رباعی افتاده. حذف قافیه و قافیه محوری، حذف اضافات، حشوها، مقدمات و صغرا کبراهای رباعی است برای رسیدن به «آن» شاعرانه و کشف و شعرمحض. چیزی از رباعی را حذف کردهایم که بر آن بیفزاییم!، بنابراین با تک بیت و فرد و… تفاوت دارد.
کیست که نداند اغلب رباعیات فارسی از آخر به اول سروده شده و میشوند! یک مصراع مبنای کارقرار میگیرد که باید سه مصراع دیگر به آن چسباند! قافیه برایش یافت و بافت و بر مبنای همان قافیه جلو رفت. داستان همان دکمه معروف که باید کتی به آن دوخت!
عمودی نوشتنش هم میتواند برخی کلمات و ترکیبات را برجستهتر کند و شاعر تاکید بیشتر و بهتری روی کلمات محوری شعرش داشته باشد. تقطیع پلکانی نو رباعی از نظر دیداری و بصری به تقویت شعر و هویتبخشی بیشتر به کلمات کمک میکند.
هرجا هم که چهار مصراع رباعی کامل بوده و رباعی از آخر به اول سروده نشده باشد، به همان فرم سنتی رباعی وفاداریم و رباعی خواهیم گفت. همچنان که من در کنار رباعی، نورباعی هم میگویم ولی چه کنم که نو رباعی جاذبه و لذتی به مراتب بیشتر از رباعی دارد. از نو رباعی بسیار خواهیم شنید.
یکی از مهمترین ویژگیهای نو رباعی همچون خود رباعی؛ سهل و ممتنع بودن آن است. آسان مینماید اما در عمل هر کسی از پس سرایشش برنمیآید. شاید در نگاه اول این طور تصور شود که با حذف یک بیت از رباعی و عدم الزام قافیه، سرایش نو رباعی آسان شده و به راحتی می توان آن را سرود، اما واقعیت این است که کار سختترشده و تنها کسانی میتوانند نورباعیِ خوب بسرایند که خلاقیت بالاداشته باشند، شعرشان دارای آن و جانمایه باشد و در حجم بسیار کمی از کلمات بتوانند معنا و محتوایی عمیق را در فرم و ساختاری کوتاه و کم حجم بگنجانند.
شاید در رباعی بتوان به مدد قافیه و ردیف و مصرعهای بیشتر اندکی ضعف کار را پوشاند، اما در نو رباعی به هیچ عنوان نمیتوان چنین کرد. در واقع اگر کسی به نورباعی نگاهی سادهانگارانه داشته باشد، سخت در اشتباه است و حتی اگر نو رباعی بسراید،دستش خیلی زود رو شده و ضعف شعرش فوراً عیان میشود. سرودن نو رباعی کار هر کسی نیست.
به گزارش ایبنا «جلیل صفربیگی» شاعر نامآشنای ایلامی،که همگان او را با رباعیهای خواندنی و دلنشینش میشناسند، به تازگی با تجربیات سالها سرودن و تلاش جدی در حوزه شعر معاصر، نوآوری تازه در رباعی و اعلام «نورباعی» به عنوان قالبی تازه که از ریشه و خانواده این قالب کهن است، به فضای ادبی کشور معرفی کرده، که بی شک میتواند جریانی تازه و نو دراین قالب به وجود آورد.
با اعلام این قالب تازه،شاعران زیادی به تمرین و کسب تجربه در این قالب، نورباعیهای بسیاری را سروده و در فضاهای مجازی منتشر کردهاند.
نظر شما