دو کتاب از مجموعه «یک دانه» به نامهای «آن، مان نباران» و «ننه دودو و گوساله اَفَندو» نوشته افسانه موسوی گرمارودی پیشنهاد مطالعه این هفته ما در «ایرانی بخوانیم» هستند.
داستان کتاب «ننه دودو و گوساله اَفَندو» درباره زنی به نام «ننه دودو» است که گوسالهای به نام «اَفَندو» دارد. او هر روز گوسالهاش را بر پشتش میگذارد و به کوه میبرد تا علف بخورد و روزی به او شیر بدهد. افرادی که در این مسیر، ننه دودو را میبینند، به او میخندند که تا آن زمان که این گوساله بتواند شیر بدهد، روزگار درازی مانده است؛ اما ننه دودو بدون توجه به آنها هر روز این کار را انجام میدهد تا اینکه...
پیشنهاد این هفته ما این دو کتاب است. داستانهای «آن، مان نباران» و «ننه دودو و گوساله اَفَندو» بازنویسی شده از افسانههای کهن ایرانی هستند. شاید خیلی از ما داستان آنها را شنیده باشیم؛ اما متأسفانه در دنیای ماشینی امروز و با توجه به اینکه پدرها و مادرها چندان وقت کافی برای بچهها و خواندن داستان ندارند، بازنویسی چنین داستانهایی به کودکان کمک میکند که آنها هم از داشتن چنین گنجی بیبهره نمانند؛ چرا که افسانههای کهن، گنجینههای گرانبهای هر قوم و ملیتی هستند و باید نسلهای امروزی و همچنین نسلهای آینده هم از آن بهره ببرند. شاید تا به امروز کتابهای زیادی از بازنویسی افسانههای کهن برای نوجوانان منتشر شده باشد؛ اما نکته جالب در این مجموعه این است که به بازنویسی افسانههای کهن برای کودکان پرداخته است.
کتابهای «آن، مان نباران» و «ننه دودو و گوساله اَفَندو» هر دو نوشته افسانه موسوی گرمارودی است؛ اما تصویرگری کتاب اول با عاطفه ملکیجو و کتاب دوم با ثنا حبیبیراد بوده است. هر کدام از این کتابها در ۸ صفحه و با شمارگان دو هزار و ۲۰۰ نسخه منتشر شدهاند. این کتابها از مجموعه «یک دانه» است که کتابهای مهتاب (کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) منتشر کرده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«افندو بزرگ و بزرگتر شد؛ آنقدر بزرگ که با آقاگاوه عروسی کرد. چندماهی گذشت. یک روز ننه دودو مثل همیشه به طویله رفت تا مثل همیشه افندو را هِی کند و به چَرا ببرد؛ اما افندو حالش خوب نبود.».
نظر شما