جمعه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۶:۱۳
در اقتباس از قرآن،‌ تبليغات جاي اعتقادات را نگيرد

در نشست «اقتباس‌هاي قرآني در خلق آثار مكتوب هنري»، مليحه مرادي جعفري، نمايشنامه‌نويس و پژوهشگر اقتباس‌هاي ادبي، جسارت و خلاقيت را دو ويژگي لازم در شخصيت اقباس‌كنندگان آثار هنري دانست./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، به نقل از ستاد خبري سراي اهل قلم، نشست «اقتباس‌هاي قرآني در خلق آثار مكتوب هنري» ساعت 10 صبح امروز جمعه 25 ارديبهشت در سراي اهل قلم بيست و دومين نمايشگاه كتاب تهران  برگزار شد. 

در اين جلسه، احمد ايراني‌خواه، كارگردان تئاتر ( تئاتر آوا، ‌برگزيده جشنواره يادواره عاشوراييان)، اصغر دشتي، نويسنده و كارگردان ( نمايش‌هاي «مجلس شبيه‌خواني شازده كوچولو» و «نقل شبيه‌خواني زن» )، مليحه مرادي جعفري، نمايشنامه‌نويس و پژوهشگر اقتباس‌هاي ادبي و عباس كريمي نويسنده ومنتقد ادبي و مجري اين نشست ،حضور داشتند.

اين نشست با اين سوال عباس كريمي آغاز شد :"براي اقتباس آثار هنري و ادبي از قرآن به عنوان منبعي جامع، چقدر ظرفيت   وجود دارد؟

جعفري در ابتدا به توضيح و تعريف واژه اقتباس در لغتنامه‌هاي مختلف پرداخت: اقتباس در لغت به معناي اخذ كردن، گرفتن و فايده گرفتن است و در ديكشنري وبستر و دايره‌المعارف ايرانيكا به معناي انتقال آمده؛يعني از شكلي به شكل ديگر درآوردن.

وي ادامه داد: قرآن سرشار از مفاهيم و داستان‌هاي كوتاه و بلند است. شخصيت‌هاي مختلفي را ارائه داده و در دل آنها مي خواهد مفاهيمي را به ما انتقال دهد. خدا از طريق داستان‌هاي قرآن هدف خود را به ما مي‌نماياند و بعد ما براي انتقال اين مفاهيم، آنها را به صورت نمايشي در نمايش‌ها و فيلم ها و تئاترها عرضه مي‌كنيم. 

مرادي جعفري افزود: اصل يك اثر دراماتيك، شخصيت‌پردازي، ‌رويدا‌د‌سازي و نقطه اوج و فرود است. مواد خام، مانند داستان و شخصيت و رويداد در تمام داستان‌هاي تاريخي در قرآن وجود دارد و وظيفه هنرمندان تنها انتقال تكنيك و شناخت فضاي داستان است. 

وي مراحل ايجاد يك اقتباس هنري را در سه مورد خلاصه و بيان كرد: شناخت مواد اوليه موجود در داستان، ‌نظم‌دهي و سامان‌دهي آن مواد و در نهايت دراماتيك سازي آنها به صورت فيلم و تئاتر و .. است.

جعفري در ادامه با اشاره به «اصل بينامتنيت» بارت، گفت:‌ هر متن، بينامتني است؛ يعني هيچ متني پيدا نمي‌شود كه از متن ديگري گرفته نشده و متن ديگري در آن وجود نداشته باشد. حتي آثار شكسپير هم اقتباسي است.

 دشتي در پاسخ به  سوال كريمي،مبني بر اين كه، " اگر از لحاظ تكنيكي، نمايش‌نامه‌اي مستقيما به آيات قرآني اشاره كند، دچار شعارزدگي مي‌شويم؟" گفت: مشكل در اينجاست كه هنوز مواضع و انتظارات ما مشخص نيست. ما در عصر اقتباس زندگي مي‌كنيم. عصري كه بسياري از موضوعات بازگو شده‌اند و ديگر آثار جديدي نمانده است و از منابع اصلي، مداوم اقتباس مي‌شوند.

وي افزود: تئاترهايي كه با دين ارتباط دارند، در دو زمان قابل بررسي اند، زمان تاريخي كه به دوره گذشتگان مريوط مي شود و دوره معاصر. در هر دو زمان، موضوع دين وجود دارد. در نگاه گذشته، نمايش‌هايي مثل تعزيه ساخته مي‌شود كه هم توليد كننده و هم مصرف كننده، زمينه اعتقادي آن را دارند. در اين حال، نوعي حضور خودجوش به چشم مي‌خورد. اما در نمايش‌هاي دوره معاصر، حضور توليد‌كننده و مصرف‌كننده، فرمايشي است و اين حس خودجوش و تمايل باطني، به يك تمايل ظاهري تبديل مي شود. تبليغات جاي اعتقادات را مي گيرد و تئاتر و نمايش جنبه تبليغاتي پيدا مي كنند. چه اتفاقي مي‌افتد كه تعزيه به يك هنر كامل تبديل مي‌شود ولي نمايش هاي امروزي تبليغاتي؟

كريمي خاطرنشان كرد: البته همه نمايش‌ها و تئاترهاي امروزي هم با اين ضعف همراه نيستند. اما اندكند نمايش‌هايي كه با مردم ارتباط برقرار مي كنند و در واقع موفق مي‌شوند.

ايراني‌خواه در ادامه تذكر كريمي، گفت: قطعا هر تئاتري در مورد انسان‌ و تعالي اوست و تمام اين فعاليت‌ها براي رسيدن به اين منظور صورت مي گيرد. اگر تئاتري را روي صحنه مي آوريم، پس نكته‌اي اخلاقي را مد نظر داريم. من به عنوان يك هنرمند بايد كاري كنم كه هر سطحي از مخاطبان در وهله اول لذت ببرند. براي من، مهم‌ترين مساله فرم بايد باشد. 

وي ادامه داد: قرآن براي تمام جوامع بشري آمده و در واقع آخرين كتاب براي تمام نسل‌ها و تكميل كننده كتاب‌هاي آسماني پيشين است.

ايراني‌خواه، به داستان قرباني كردن اسماعيل از سوي حضرت ابراهيم اشاره كرد و افزود: حضرت ابراهيم در رويا، از جبرييل مي‌شنود فردا بايد اسماعيل را در قتلگاه قرباني كند. فرانسوي‌ها هنگام ايجاد اقتباس از اين داستان، تمام حالات روحي و كشمكش‌هاي او را با شيطان به تصوير مي كشند. پيغمبر خدا را در حالت شك و ترديد نشان مي‌دهند. اما اسطوره‌هايمان آنقدرپاك و منزه اند كه نمي توانيم شك و ترديد را در وجود آنها بپذيريم. اين اقتباس در تعزيه هم وجود دارد؛ تعزيه ذبح اسماعيل توسط ابراهيم. سوال اين‌جاست كه چرا ما با تعزيه خودمان كمتر ارتباط برقرار مي كنيم؛ ولي از متن نمايشنامه فرانسوي بيشتر؟

وي بيان داشت: قرآن، خود داستان يوسف و زليخا را احسن‌القصص مي خواند. چه روي مي دهد كه اين قصه پس از 1500 سال هنوز جذابيت لازم را دارد. با اينكه همه از داستان آگاهند و مي‌دانند كه اين از قصص قرآني است، بازهم با علاقه به تماشاي آن مي نشينند. 

كريمي در جمع‌بندي نظرات كارشناسان در اين نشست،، اشاره كرد: فضاي قرآن و متون مذهبي به گونه‌اي است كه به راحتي مي‌توان از آن براي اقتباس استفاده كرد. فقط بايد توجه داشت كه شخصيت‌ها كاملا سپيد يا كاملا سياه نيستند . 

ايراني خواه در ادامه سخنان كريمي خاطر نشان كرد: به نظر من انسانها اصلا سياه يا سپيد يا حتي خاكستري نيستند؛ بلكه هر لحظه در حال تغيير و تحولند. ما در جامعه‌اي زندگي مي كنيم كه انسان‌ها يك لحظه دروغ  و لحظه بعد حقيقت را مي گويند . يك لحظه گناه مي‌كنند و لحظه ديگر به تزكيه مي‌رسند. اما من به عنوان هنرمند، نمي توانم اين را به مخاطبم عرضه كنم. چرا بايد دروغ به صحنه بياورم؟ اينجاست كه همان بحث نمايش تبليغاتي پيش مي‌آيد. چرا بايد هنري را به مخاطبان عرضه كنم كه باور ندارند.

در ادامه دشتي توضيحي درباره تعزيه و انواع اقتباس‌هايي كه در آن ديده شده، ارائه داد: اصول كار تعزيه، اقتباس است. تعزيه‌نويسان، نخستين اقتباس‌كنندگان نمايشي در ايران بودند. مرجعي تاريخي - ديني و انگيزه‌اي براي انجام اين كار وجود داشته كه دست به اقتباس زده‌اند. حماسه‌هاي ديني و مرثيه‌سرايي از انواع اقتباس اند. در كل 120 مجلس تعزيه وجود دارد كه از قرآن، د‌استان‌هاي تاريخي و ادبي و حتي افسانه‌ها اقتباس شده اند، مثل ليلي و مجنون. حتي تعزيه‌هايي در اواخر دوره قاجار ايجاد شد كه تم كميك و طنز داشت. 

وي افزود: در اين باره گفته‌اند، بهتر است در اين نوع نمايش‌ها از عنوان «تعزيه» استفاده نشود. همين 120 نوع تعزيه كم كم به 1000 نسخه تعزيه بدل شد و اين به علت تاثير ويژگي‌هاي مناطق بومي برآنها بوده است. به عنوان نمونه تعزيه امام حسين(ع) در قسمت‌هاي مختلف ايران، ‌شيراز، شمال و جنوب متفاوت اجرا مي شود.

در پايان، جعفري يادآور شد: دو اصل در اقتباس بسيار مهم است؛ اول خلاقيت و بعد جسارت. افرادي كه عناصر اصلي را از يك واقعه تاريخي مي گيرند، اگر خودشان دست به خلاقيت و جسارت نزنند وارد وادي شعارزدگي خواهند شد. در واقع جسارت از ويژگي‌هاي فرد خلاق است، اما متاسفانه ما در اقتباس، آنقدر به شخصيت‌ها و رويدادها پيوند مي‌خوريم كه به خود جرات نمي‌دهيم تا تغييري در اين حوزه ايجاد كنيم؛ در حالي كه به عنوان هنرمند حق داريم واقعه‌هاي تاريخي را با زمان و درك كنوني مخاطبان تطبيق دهيم؛ در غير اين صورت، مخاطب  كار ما را رها خواهد كرد و همذات پنداري رخ نخواهد داد. 

اين نشست در ساعت 11:30 به كار خود پايان داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین