چاپ اول كتاب «زندگي بهرغم تاريخ» گفتارها و گفتوگوهايي از «لشك كولاكوفسكي» به انتخاب و ترجمه خسرو ناقد از سوي موسسه فرهنگي ـ هنري جهان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد._
بر اساس مطالب كتاب، ماركسيسم، بزرگترين خيالپردازي قرن بيستم ميلادي بود. با پايان گرفتن اين خيالپردازي، وظيفهاي نيز كه ايدئولوژي ماركسيسم براي روشنفكران در نظر گرفته بود، پايان يافت. روشنفكران در آستانه هزاره سوم ميلادي، نه براي تغيير جهان، نه براي رهبري طبقهاي خاص، نه براي حكومت كردن و نه براي خدمتگزاري به حكومتگران فراخوانده شدهاند. آنان اكنون فراخوانده شدهاند تا با حفظ ذخيره عظيم فرهنگي و فكري بشري و تداوم آن، به سهم خود بر اين ثروت همگاني بيافزايند و اين مجموعه را به نسلهاي آينده واگذار كنند. به عبارتي ديگر، وظيفه آنان تنها زماني داراي معنا و اهميت ميشود كه با وجود تمام اختلافها و جنگها و همه درگيريها و جدل و جدالها، در سهيم كردن همه انسانها در سطح فرهنگي و ساختار فكري بهنسبت يكسان سهيم شوند تا تمام اختلافات جهاني و درگيريها و كشمكشها نيز نتواند تداوم كارايي فكري و پيوستگي دستاوردهاي فرهنگي و معنوي انسان را نابود كند.
مترجم اين اثر در بخشي از پيشگفتار كتاب مينويسد: «پيش از هر چيز اما اين اصل ساده و بديهي را كه "انسان جايزالخطاست"، بايد روشنفكران همواره پيش روي خود داشته باشند و اين سخن ولتر را آويزه گوش كنند كه ميگويد: مدارا و تساهل پيامد ضروري اين بينش است كه ما انسانها خطا پذيريم. انسان جايزالخطاست و مدام در معرض خطا قرار دارد. از اينرو بگذاريد تا نادانيهاي يكديگر را ببخشاييم. اين اصل شالوده قانون طبيعت است كه در خرد انسان پايه دارد.
آري، دليري ميخواهد و صداقت و تواضع روشنفكرانه تا به خطاهاي خود و به خطاپذيري و ناداني خودآگاه بود و به آن اذعان داشت. لشك كولاكوفسكي، متفكر و متكلم لهستاني، چنين شجاعت و صداقتي را از خود نشان داده است و نه تنها بر خطاپذيري خود تاكيد دارد و پيامدهاي ناخوشايند و ناگوار آن را نيز پذيرا شده، بلكه كوشيده است تا فرايند شكلگيري اين خطاي تاريخي را نيز ترسيم كند و در اختيار ما قرار دهد. او در دوراني پر تلاطم و زماني كه هنوز بسياري از روشنفكران، شيفته ايدئولوژيهاي مختلف بودند، عشق به حقيقت و دليري در اعتراف به خطا را پيشه خود ساخت و مسير انديشگي پر فراز و نشيبي را طي نمود؛ از عضويت در حزب كمونيست تا ايستادگي در برابر ايدئولوژي ماركسيسم و از مشاركت در جنبش همبستگي لهستان تا استادي در دانشكده فلسفه و معارف ديني دانشگاه آكسفورد.»
خسرو ناقد در بخش ديگري از پيشگفتار درباره تدوين كتاب حاضر مينويسد: «نخست در جستاري با عنوان "جهان انديشگي لشك كولاكوفسكي" با مرور بر زندگي و آثار مهم او، كوشيدهام با نگاهي به زندگي و تاملي در حيات فكري او، تصويري كلي از آرا و افكار اين انديشمند غربي به دست دهم. افزون بر اين، چند نوشته متفاوت از ميان آثار او برگزيدهام كه نمودار گستردگي مطالعات و ژرفاي تحقيقات او در زمينههاي گوناگون است. به گمانم، از اين طريق و بيهيچ واسطه، ميتوان شناختي هرچند كلي از انديشه و روش استدلالي او به دست آورد؛ بيآنكه از مطالعه بيشتر آثار او بينياز شد.»
او در ابتدا گفتاري از كولاكوفسكي با عنوان «روح انقلابي» برگزيده است كه در شمار مهمترين جستارهاي فلسفي اوست. با آنكه تاريخ انتشار آن به سه دهه پيش از اين برميگردد، اما نه تنها از مناسبت آن چيزي كاسته نشده، بلكه با مطالعه آن ميتوان شباهتهاي بسياري با رويدادهايي كه اينك در گوشه و كنار جهان شاهد آنيم، مشاهده كرد. اين نوشته نشان از توانايي نويسنده در تحليل مفهوم روح انقلابي، در گونههاي متفاوت آن دارد. اين گفتار اولين و اصليترين جستار كتابي است با عنوان روح انقلابي. كولاكوفسكي عنوان اين گفتار را براي عنوان كتابش برگزيده است.
گفتار دوم، مقالهاي است با عنوان «فروپاشي كمونيسم و علل فلسفي آن» كه تحليلي است جامع از چرايي ناكامي ايدئولوژي ماركسيسم و چگونگي فروپاشي نظام كمونيستي و پيامدهاي آن. اين گفتار اولين بار در سال 1994 ميلادي، يعني مدت زماني كوتاه پس از فروپاشي زنجيرهاي نظامهاي حاكم بر كشورهاي اروپاي شرقي، در روزنامه «فرانكفورتر آلگماينه» منتشر شد و بعدها در مجموعه مقالات او به چاپ رسيد.
مترجم از ميان گفتوگوهاي بسياري كه كولاكوفسكي در فرصتهاي گوناگون انجام داده است، دو گفتوگو را كه در فاصله زماني دو سال صورت گرفته، برگزيده و با هم آميخته و ترجمه كرده است تا اين امكان را براي خوانندگان فراهم آورد كه با نظريات او درباره موضوعاتي نظير اسطوره، نسبت دين و دانش، دنيويگرايي، شكباوري و حقوق بشر و جز اينها آشنا شوند. گفتوگوي نخست در سال 1998 ميلادي نشريه معنا و شكل و دومين گفتوگو با عنوان «من مرگ اعلام شده احساسات مذهبي را پيشبيني نميكنم» اولينبار در سال 2000 ميلادي در روزنامه «فرانكفورتر روندشاو"» منتشر شده است.
ناقد مينويسد: «دو نوشته كوتاه نيز از كتاب "كليد آسمان" براي ترجمه انتخاب كردهام؛ يكي "ابراهيم يا قصه اندوهي عظيم" و ديگري "بلعام يا مساله گناه عيني" كه سبك آنها با ديگر آثار او تفاوت دارد. كولاكوفسكي در كتاب كليد آسمان، داستانهاي كتاب مقدس مسيحيان را با شيوهاي بديع بازخواني كرده و با اشاراتي طعنهآميز و با تيزبيني طنزآلودي، استنباط خود را بهصورت چند نتيجه اخلاقي و آموزنده در پايان هر داستان آورده است. جالب آنكه طنز گزنده و تعريض و كنايههاي نيشدارش، چنان است كه خواننده ناآشنا با آثار او در نگاه اول تصور ميكند كه نويسنده در بازگويي اين داستانها دچار نقيضهگويي شده است.
و سرانجام آنكه هرجا به اسمي، اصطلاحي يا مفهومي برخوردم كه تصور ميكردم نياز به توضيح دارد، در پانوشتها توضيحاتي كوتاه آوردهام. در پايان كتاب نيز كتابشناسي بخشي از آثار مهم كولاكوفسكي را به زبانهاي آلماني و انگليسي ضميمه كردهام.»
چاپ اول كتاب «زندگي بهرغم تاريخ» در شمارگان 1100 نسخه، 120 صفحه و بهاي 20000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما