سه‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۵
«موسولینی، آکتورِ کبیر: روانکاوی یک دیکتاتور» در دست چاپ

کتاب «موسولینی، آکتورِ کبیر: روانکاوی یک دیکتاتور» نوشته کامیلّو برنری و ترجمه سیروس شاملو به زودی از سوی انتشارات نگاه منتشر خواهد شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، انتشارات نگاه به زودی کتاب «موسولینی، آکتور کبیر: روانکاوی یک دیکتاتور» اثر کامیلو برنری با ترجمه سیروس شاملو را روانه بازار نشر خواهد کرد. این کتاب نگاهی به شخصیت موسولینی، رهبر فاشیست ایتالیایی است با نگاه روانکاوانه.

بنیتو آمیلکاره آندره‌آ موسولینی که او را با لقب دوچه می‌شناسند در ۲۹ ژوئیه ۱۸۸۳ در ایتالیا به دنیا آمد. موسولینی بنیان‌گذار حزب ملی فاشیست ایتالیا بود که از ۹ نوامبر ۱۹۲۱ تا ۲۷ ژوئیه ۱۹۴۳ روی کار بود. فاشیسم در واژه به‌معنای روشی که برای تمرکز قدرت در حکومت استفاده می‌شود. یک نظریه سیاسی و گونه‌ای نظام حکومتی خودکامه ملی‌گرای افراطی است. این حزب را می‌توان نیروی سومی دانست که میان سرمایه‌داری و کمونیسم قرار دارد.

در روند اسطوره‌سازی از شخصیت موسولینی محصلی پرسیده بود: «چگونه قدرت را کسب کردند؟» دیگری پاسخ‌داده بود: «از بس مطالعه می‌کردند. هرگز نمی‌خوابیدند. هر ده دقیقه یک‌بار پلک‌ها را بازو بسته می‌کردند و باز مثل دسته‌گل سرکارشان می‌رفتند. ماندولین هم می‌زدند!» زمانی که مخالفان‌اش می‌کوشیدند به مدد اطلاع‌رسانی شهری مانع فرهنگی برای پیروزی او دست‌وپا کنند، آن فرزند خلف کلیسا زیرپیراهنی چرک و پاره‌پوره به تن کرد، روی تراکتور پرید و جهت خشک کردن برنج‌زارهای منطقه‌ی ورچلی و مبارزه با آفتِ پشه، گازش را گرفته بود. چند میلیون روستایی را به سوی پیراهن‌های سیاه فاشیسم کشید!

اگر یک خارجی از یک ایتالیایی ضدفاشیست نظر بی‌دوزوکلک و شفافش را درباره شخصیت سیاسی موسولینی جویا شود، پاسخ‌دهنده اغلب شرمنده خواهد بود. اگر در پاسخ، جنم و شخصیت ویژه «رهبر» را انکار کند، کشورش را سریعاً به حوزه بالکان و جنوب‌شرقی اروپا پرتاب کرده یا کشورش ایتالیا را شبیه کشور مکزیک کرده که این بار نه به خاک آمریکا، بلکه به‌طور اتفاقی به ته قاره اروپا چسبیده است! اگر این ایتالیاییِ ضدفاشیست موسولینی را سیاستمداری کبیر خطاب کند، مسیر نقد عوض می‌شود و روش حکومت‌داریِ بنیتو موسولینی فاشیسم را جریانی معقول نشان می‌دهد. پرسشگر اینجا مجبور است با راه‌وروش قلدری حسن هم‌جواری نشان دهد و این «راه‌وروش تحکم» را بپذیرد.

در سرزمین‌هایی که رعایت دموکراسی پارلمانی و لیبرالیسم براساس «بخر و بفروش» یا «تجارت تجارت است» ضعیف عمل می‌کند و کیمیاگری مدیریت و شعبده‌ها و اطوارش و القاب دهن‌پرکن دانشگاهی‌اش، فرارهای مالیاتی و اختلاس‌هایش و انضمام لق‌لقوی حیات ملی‌اش به حیله و مکر و فریب درنشسته است، این سرزمین‌ها در حیات سیاسی خود جاذبه‌ای هم به‌سوی فاشیسم ایتالیایی پیدا خواهند کرد؛ جاذبه‌ای در غایت همدلی، پرجنب‌وجوش و احساساتی و مردم‌شمول. عصری که ما در آن زیست می‌کنیم عصر دیکتاتورهاست. پیوْسودسکی در لهستان، استالین در روسیه، هورتی در مجارستان، آتاتورک در ترکیه، ریوِرا در اسپانیا و هیتلر در آلمان هشت سوی تحکم را قبضه کرده‌اند. اما هیچ‌یک از آنها را نمی‌توان با شخصیت هماننددرمان و هومئوپاتیک موسولینی مقایسه کرد، نه حتی با هر شخص مبتلا به تاردی که بسیاری از فرانسوی‌های طبقه متوسط و خرده‌بورژوا آرزویش را دارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها