سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): باستانشناسان یا صرفاً خودشان و برای هم مینویسند، یا چندان تخیل و صنعت ادبی به کار میبرند که عموماً تشخیص علم از شبهعلم یکسره دشوار میشود. اما تکنگاری هفت غار از لونی دیگر است؛ هم مشحون است از اکتشافات علمی باستانشناسی پرشور و ثابتقدم که دیرزمانی در سرما و گرما غارهای خاورمیانه را روشمندانه در پی کشف آثار و نشانههای دوران پارینهسنگی میکاود و یافتههایش را طبقهبندی و مرتب میکند، هم مشحون است از توصیفات روایی در شرح مشقات و مصائب باستانشناس، تعامل او با مردمان بومی از طنجه تا افغانستان، و البته نحوه تعامل با کارگزاران دولتی.
کتاب «هفت غار؛ کاوشهای باستانشناسی در خاورمیانه» نوشته کارلتن کوون با ترجمه فخرالسادات بصامپور از سوی نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب سال ۱۹۵۷ در نیویورک منتشر شده است. کتاب «هفت غار» ۹ فصل اصلی دارد که به اینترتیباند: «چرا کسانی غارها را کاوش میکنند»، «طنجه: غار مرتفع»، «شکارچیان (گوزن) بیستون»، «غار کمربند و ساحل دریای خزر»، «هوتو»، «قره کمر: کمرسیاه»، «گردنه سفید در بیابان»، «جرف آجلا: یخ آبرفت هیفر (مادهگوساله)» و «انسان در غارهای ما».
کتاب پیشرو اطلاعاتی تاریخی درباره زندگی ایرانیهای اطراف و درون غار بیستون در حوالی کرمانشاه و غارهای کمربند و هوتو در بهشهر مازندران ارائه میکند. مولف کتاب، هم از زبان علمی باستانشناسی درباره ۷ غار ایرانی و غیرایرانی در خاورمیانه استفاده کرده و هم در فرازهایی زبان توصیف و تشریح را به کار گرفته و از سختیهای کار باستانشناسی در سرما و گرما و جستوجو در کوه و صحرا نوشته است. او در برههای از جستوجوهایش با مردم بومی و نیروهای حکومتی طنجه افغانستان نیز نشست و برخاست داشته که روایت اینتعاملات را در کتاب آورده است.
کارلتن اس کوون باستانشناس آمریکایی است که سالها در خاورمیانه در جستجوی اشیای باستانی بوده است. او این کتاب و مقدمهاش را سال ۱۹۵۶ در پنسیلوانیا نوشت که یکسال بعد منتشر شد. اینکتاب که با نثر ساده انگلیسی نوشته شده، سند مطالعات باستانشناسی در ایران است و علاوه بر این، چون دربرگیرنده تجربیات نویسنده از حضور در ایران سالهای دهه ۱۳۳۰ است، رفتار و خلقوخوی ایرانیهای آنروزگار را نیز به تصویر میکشد. کندوکاوهای باستانشناسانه کالتن کوون در روزنامهها و مطبوعات آنسالها منعکس میشد.
هفت غار، خاصه برای ما ایرانیان، هم سندی است در حوزه مطالعات باستانشناسی هم حاوی اطلاعات تاریخی دست اول است درباره آداب و رسوم و سلوک ایرانیان و خلقیات و توقعاتشان در دهه ۳۰ خورشیدی. اینکه کاوشهای کوون در جراید آن دهه هم بازتاب داشت، گویای اهمیت کشفیات او برای ماست. ضمن خواندن این کتاب مدام از خودمان میپرسیم که باشندگان و ساکنان غار بیستون در حوالی کرمانشاه و غارهای کمربند و هوتو در بهشهر مازندران چطور روزگار میگذراندند و بهواقع چه نسبتی با مایی دارند که ده بیست هزار سال بعد در همان حوالی روزگار میگذراندیم.
کارلتن اس کوون میگوید در میان گزارشهای مربوط به کشف و تفسیر غارها، ابزار سنگی، خاک و استخوان، ایناجازه را به خود داده که چند داستان ساده از رویدادهای پیشآمده را برای خود و همسفرانش تعریف کند. با اینحال خواننده میتواند بدون خواندن اینداستانها هم از مطالب باستانشناسی استفاده کند. او میگوید فعالیتهایش در کشورهای مختلف بهجز در منطقه بینالمللی مراکش، تحت اختیارات قانونی اداره عتیقات قرار داشته و اینسازمان که بخشی از وزارت معارف و تابع دولت است. اینباستانشناس اضافه کرده در سوریه، عراق، ایران و افغانستان کار خود را با مجوزهایی از طرف مدیران سازمان آثار باستانی انجام داده؛ مدیرانی چون دکتر سلیم عبدالحق از سوریه، دکتر ناجیالاصیل از عراق، محمد مصطفوی از ایران و دکتر احمدعلی کهزاد از افغانستان که او از آنها و دولتهایشان سپاسگزاری کرده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم: «در حالیکه من و هیو هنکن به حفاری دو غار نوسنگی در همان حول و حوش و اطراف غار مرتفع مشغول بودیم، بروس هو مسئولیت کار روی چیزی که در غار مرتفع بهجا مانده بود را بر عهده داشت. ما در یافتیم که قاطرچیهای ارتش اسپانیا با به هم ریختن خاکها رو به پایین بین خاک قهوهای، کاری شگفتانگیز انجام داده بودند که در نتیجه آن مقدار کمی خاک قرمز #۲ در اینجا باقی مانده بود.
در اولین مکان مقدار کمی از این خاک وجود داشت و حتی این مقدار با موادی از لایههای بالا در آمیخته بود؛ بنابراین کار زیادی نمانده بود، بهجز روفتن چیزهای جامانده، بیرون آوردن نمونهها از الکها و مطالعه باقیمانده سطح ترانشه قدیمی که در مکانهایی که سنگ برش و لایهها را کنده بودیم دستنخورده و سالم باقی مانده بود. به منظور خارج کردن سریع خاک مختلط، به کارگاههای کشتیسازی طنجه رفتیم و یک مفتول فولادی و قرقره خریدیم، سپس یک وسیله هوایی نصب کردیم که با آن کارگر قادر بود سطلها را در لب غار، در طول مسیر رو به بالا از دستان کارگر بیلزن بگیرد و به بالا بکشد. در مقابل نیز بار دیگر سطل خالی را از روی قرقره به پایین بفرستد. اینکار کارگران را از دویدنها و جلو و عقب رفتن در مسیری شیبدار و لغزنده خلاص میکرد؛ بنابراین کارگرانی که مسئول جابهجایی سطل بودند، به کار در غارهای دیگر مشغول شدند.»
کتاب «هفت غار؛ کاوشهای باستانشناسی در خاورمیانه» نوشته کارلتن کوون با ترجمه فخرالسادات بصامپور در ۳۶۳ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۸۰ هزار تومان از سوی نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب سال ۱۹۵۷ در نیویورک منتشر شده است.
نظر شما