سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حکمتاله ملاصالحی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و از اندیشمندان دو حوزه «فلسفه باستانشناسی» و «باستانشناسی دین در ایران» در یادداشتی از غزه و دردهای غزه در مواجهه با رژیم صهیونیستی نوشته است. ملاصالحی صاحب آثار و کتابهایی چون «انسان تاریخی و تاریخ متعالی: تاملاتی در تاریخمندی انسان»، «انسان، فرهنگ و سنت»، «درآمدی بر معرفتشناسی باستانشناسی»، «باستانشناسی دین: با فانوس نظر در جستوجوی آئینهای گمشده»، «جلوههای کهن هنر آئینی»، «جستاری در فرهنگ، پدیده موزه و باستانشناسی» و «باستانشناسی در صافی جستارهای فلسفی» است. مشروح این یادداشت را در ادامه خواهید خواند.
بمب افکندنهای رگباری و بیامان و افسارگسیخته و بیرحمانه ارتش تا دندان مسلح صهیونیزم جهانی که هم مجهز به انواع امکانات اطلاعاتی است هم نظام فاسد سرمایهداری جهانی به سرکردگی ایالات متحده پشتیبانیاش میکند و مددش میرساند؛ بر سر شهروندان بی دفاع غزه و تخریب گسترده شهر و کشتار و مثله کردن سنگدلانه ساکنان شهری که فشار و تراکم جمعیت در آن بسیارسنگین است؛ چهره اهریمنی و کابوسناک و ژرفای فلاکت و حقارت انسان و بیبها و بیمعنا شدن کرامت و شرافت و جان آدمی، در روزگار سروری جنجالیترین همه تمدنها در تاریخ بشر است که به تماشایش نشستهایم.
تماشای فاجعهای عظیم و سوگناک در قلب جامعه و جهان بشری ما، در سرزمینی که به پیامبرانش به سنت و میراث نبویاش میشناسیم و چونان ارض مقدس از آن یاد میکنیم. و اینها همه در روزگار سروری و سیادت و سیطره تمدنی جنون گرفته، افسار گسیخته، بیآسمان، زمینی و زمینگیر و زمینخوار و سکولار رخ میدهد.
تمدنی به غایت خلاق و به غایت ویرانگر که اینک کفه ویرانگریاش بر خلاقیتش چیره است و کنشها وکششها و خیزشهای خلاقش با شیبی تند و شتابان روی بهسوی ویرانگری دارد و رهسپار است و گام بر میگیرد.
فاجعه غزه چهره کریه و غمانگیز و فلاکتبار تمدنی است که اینک سر از توحشی افسارگسیخته برکشیده است و بیرحمانه و شرورانه کشتار میکند و خون میریزد که بماند تا هنگام فرجام غمانگیزش فرا رسد. یک روز کشتارجمعی شهروندان بیدفاع هیروشیما و ناکازاکی در آسیای دور و روزی دیگر نسلکشی آفریقائیان در روآندا و روزی دیگر کشتارهای بیرحمانه در بوسنی و افغانستان و عراق و سوریه و اینک در غزه و سرزمین فلسطینیان و فردا چه کسی میداند کجا! خود را برای کشتارهای بیرحمانهتر و نسل کشیهای گستردهتر و خونبارتر آماده کنیم که روزهای فاجعه بارتر و غم انگیزتر پیشاروست!
آن روزگار غلغله و ولوله افتتاح سدههای نوزایی یا رنسانس در منطقههای غربی تاریخ اینک سر از زلزلههای عظیم و فروپاشی سنگین و سهمگین ساختارها و ارزشهایی برکشیده است که گمان نبرده بودیم و تصورش نکرده بودیم این چنین شتابان و نفسگیر آوارهای سنگین و سهمگینش بر سرمان فرو بریزد. فرجامی غم انگیز و سهمگین. به تعبیر عارف و شاعر بلخی خراسانی ما: آغاز عالم غلغله پایان عالم زلزله عشقی و فکری با گله آرام با زلزالها. چنین است ارض زلزلهخیز تاریخ بشری ما که همه نظامهای ارزشی و دانش و داناییاش روی کمربندها و گسلهای زلزله خیز ارض تاریخ بنیاد پذیرفتهاند و در معرض فروپاشیهای پی به پی قرار دارند و دوره جدید از زلزلهخیزترینِ همه ادوار در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری است. ساختارها بههرمیزان حجیمتر و جسیمتر وسنگینتر، فروپاشیشان به هنگام زلزله سهمگینتر و آوارشان بر سرمان سنگینتر!
نظر شما