سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): تاریخ و تاریخنگاری یکی از مواردی است که در تمدن اسلامی به آن اهمیت داده شده است. عدهای تاریخ را برای عبرتآموزی و عدهای برای ثبت جنگها و فتوحات نوشتهاند. اما در هر حال از گذشتههای دور، همواره به ثبت تاریخ اهمیت داده میشد. به مناسبت دهه فجر و روزهای پیروزی انقلاب اسلامی با جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مولف مجموعه کتابهای «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» که جلد هشتم آن به تازگی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه در روزهای پیروی انقلاب اسلامی لزوم تاریخنگاری انقلاب اسلامی را در چه میدانید؟
به نظر میرسد که اهمیت تاریخ به لحاظ آموزهها و دستاوردهای آن شاید کمتر شناخته شده باشد. هنوز هم بسیاری از ما شاید تعجب میکنیم که چرا نیمی از قرآن بحثهای تاریخی است. این در حالی است که اگر تعریف درستی از تاریخ بدانیم، تعجب نمیکنیم و مطالعه در تاریخ چه به صورت مکتوب و چه به لحاظ عینی و ذهنی برای ما مورد توجه قرار میگیرد.
به همین دلیل به ما توصیه شده است که در آثار به جای مانده از دیگران بگردید و تدبر کنید، سرنوشت دیگران را ببینید و چگونگی دگرگون شدن اوضاع و احوال ملتها، دولتها، امپراتورها و تمدنها را ببینید. علت تمام این تاکیدات بر اساس این تعریف است که تاریخ یک علم بسیار اساسی و تعیینکننده در وضعیت جوامع بشری است، به گونهای که بعضی از بزرگان میگویند کسی که تاریخ نمیداند، چیزی نمیداند. تعریفی که از تاریخ میتوانیم ارائه کنیم این است؛ تاریخ عبارت است از سالن تشریح ماهیت انسان. در علم پزشکی در سالن تشریح جسم ما تشریح و تکتک اعضای ما شکافته میشود، بنابراین علم پزشکی جسم انسان و دامپزشکی جسم حیوان را میشکافد اما تاریخ ماهیت انسان را میشکافد. بنابراین تاریخ علم انسانشناسی است. وقتی انسان شناسایی شد، بعد از آن جامعهشناسی، سیاست و روانشناسی شناخته میشود. زیرا همه اینها عملکردهای انسانی هستند که ما ماهیت آنها را در تاریخ شناختیم.
در تاریخ انسان را میشناسیم و در علوم دیگر عملکرد انسان را میشناسیم. علم اقتصاد عبارت از عملکرد انسانها است. اما به ماهیت انسان در علم اقتصاد توجه نمیکنیم. روانشناسی عبارت از عملکرد انسان، جامعهشناسی ترکیب انسانها با یکدیگر و سیاست یعنی عملکرد انسانها در مواضع مختلف است. یکی از بزرگترین ضعفهای علومانسانی در قرن معاصر که متاسفانه از غرب گرفتهایم، این است که بدون انسانشناسی به سراغ اقتصاد و سیاست و سایر علوم رفتیم و در نتیجه به انحراف کشیده شدیم.
با توجه به زمانی که فرمان تاریخنگاری انقلاب اسلامی صادر شد تا امروز چه کتابهای ارزشمندی در این زمینه تالیف شده و چقدر حق مطلب تا امروز ادا شده است؟
خوشبختانه در این حوزه کتاب زیاد نوشته شده است که به اعتقاد من مجموعه ۲۲ جلدی صحیفه امام یکی از بهترین منابع مطالعه تاریخ و فلسفه تاریخ و حکمرانی در ایران در دوران معاصر است. فکر نکنید امام فقط در مورد انقلاب اسلامی صحبت کرده است. بلکه مطالب بسیار مهم، حساس و تعیینکنندهای در مورد توحید، نبوت، معاد، آفرینش، عرفان و انسانشناسی در لابهلای صحبتهای امام هست. حتی توصیه میکنم که مخاطبان با دقت کامل جمله به جمله وصیتنامه امام را بخوانند. امام در این چهل صفحه مطالب بسیار دقیقی را ذکر کرده است و من پیشنهاد میکنم که آن را مطالعه کنند.
کتاب دیگری که پیشنهاد میکنم و مهم است؛ دو کتاب «انقلاب اسلامی و آینده آن» و «مبانی جهانبینی اسلام» از شهید مطهری است که نکات بسیار مهمی دارد.
«یادداشتهای علم» کتاب دیگری است که آن را برای خواندن به مخاطبان توصیه میکنم. این کتاب بسیار مهم است زیرا دقیقاً ثابت میکند که چرا انقلاب شده است. زیرا اگر کسی یادداشتهای علم را نخوانده باشد، نه پهلوی را میشناسد و نه انگلیس، آمریکا و نه انقلاب را. در آن قسمتی که سفیر آمریکا به علم میگوید ما مسائلی در ایران داریم که تا پنجاه سال دیگر به تو هم نمیتوانیم بگوییم. یا در آنجایی که علم به نزد شاه میرود و میگوید که این نامه را نوشته است و این درخواستها را دارد، شاه ناراحت میشود و میگوید این چه درخواستی است؟ علم میگوید: قربان شما که میدانی کوزه عمر ما به دست آنهاست. بعد شاه میگوید: برو هر چه میخواهی عمل کن. یادداشتهای علم را من ننوشتم، امام هم ننوشته است بلکه کسی نوشته است که چشم و دست شاه بوده است.
نویسندگان زیادی از دیدگاه خود به تاریخ نگاری انقلاب اسلامی پرداختهاند اکنون جای پرداختن به چه موضوعاتی در این حوزه خالی است؟
به مقدار خیلی زیادی در زمینه تاریخنگاری انقلاب اسلامی کار انجام شده است و تا حدود زیادی حق مطلب برای کسی که واقعاً بخواهد چیز بفهمد، ادا شده است، البته با توجه به تحولات در مورد مسائل بعد از انقلاب هنوز جای کار زیاد دارد. بخصوص با گذشت زمان هم تجربیات ما بالا میرود، هم اطلاعات ما بیشتر میشود و هم مجموعه تحلیلها و نظرها بیشتر میشود. این هشت جلد «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» که کار کردم، میخواستم دهه اول انقلاب را در ده جلد بنویسم اما آنقدر مطلب زیاد و مهم است که من عملاً فکر میکنم شاید در بیست جلد به طور کامل بیان شود. اما همین هشت جلد در دانشگاهها و حتی خارج از کشور خیلی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه خود من در متن قضایا بودم و با توجه به سوابق قبل از انقلابم، مطالعاتی که داشتم و از وزارت خارجه و سفیر بودم. مطالب کتاب با دیدی وسیع و گستردهای که به مسائل دارم، نوشته شده است.
جلد هشتم از کتاب «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» بر چه نکاتی اشاره دارد؟
جلد هشتم از کتاب «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» به تحولات سال ۶۱ و ۶۲ میپردازد. این تحولات بسیار مهم و بر روی تحولات بعدی کشور تاثیرگذار بود. از مهمترین تحولات این دوره حذف گروههای ضدانقلاب، توسعه نظام و آغاز پیشرفتهای توسعهای در کشور بود. این اثر ضمن تبیین تحولات ایران تا پایان سال ۱۳۶۱، به تشریح چگونگی غلبهی نظام جمهوری اسلامی بر مشکلات و بحرانهای داخلی و خارجی و سرانجام، نیل به ثبات و استحکام، متعاقب پیروی از رهنمودهای حضرت امام خمینی و با تعقیب فرایند نهادسازی، تحول نهادی و انسجام ساختاری پرداخته است. بخش نخست به جریانشناسی مارکسیسم و مائوئیسم، سیر تحولات تاریخی، شناخت ایدئولوژی و عملکرد گروهها، سازمانها و احزاب مختلف مارکسیستی در ایران و برخی از انتقادات وارده بر این جریان، اختصاص یافته است و بخش دوم به توصیف و بررسی تحولات داخلی و پیامدهای خارجی میپردازد: تحولات جبهه و جنگ متعاقب پیروزیهای بزرگی همچون آزادسازی خرمشهر، تثبیت و استحکام فزاینده و روزافزون نظام جمهوری اسلامی در جبهههای جنگ تحمیلی، پیشنهاد صلح از سوی دولت عراق و فشارهای بینالمللی گسترده برای پذیرش صلح و خاتمهدادن به جنگ تحمیلی و … از محورهای اصلی این کتاب است.
به یک واقعه تاریخی که در جلد هشتم کتاب «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» بیان شده و از دیدگاه خودتان اهمیت بالایی دارد، اشاره کنید.
کشف شبکههای حزب توده و دستگیری آنها و ارتباطشان با شوروی و شبکه نفوذی حزب توده در دستگاههای دولتی اعم از نظامی و غیر نظامی اتفاق مهمی است که مورد بحث قرار گرفته شده است و گروههای ضدانقلاب در سال ۶۱ و ۶۲ تقریباً به طور کلی از صحنه خارج شدند.
برای بیان وقایع و رویدادها از چه اسنادی استفاده شده است و مخاطب با دسترسی به چه اسنادی از وقایع مطلع میشود؟
از اسنادی همچون روزنامههای خارجی استفاده کردیم که در کمتر کتابی در مورد انقلاب از این اسناد استفاده میشود. اسناد دادگاهها، اسناد درون حزبی گروهها، بخشی از روزنامههای داخلی و بخشی از خاطرات افراد تاثیرگذار در تالیف و نوشتن کتاب «تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی» مورد استفاده قرار گرفته است.
نظر شما