سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سردار عباس بایرامی، رئیس سابق سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس پس از سه سال و اندی ایفای نقش در این سمت کنار رفت و جای خود را به سرتیپ دوم مهدی امیریان داد. بایرامی اکنون رئیس سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس است.
در مدت زمانی که سردار بایرامی در این سازمان ایفای نقش کرد، برخی برنامهها پیاده شد که نسبت به سالهای قبل در برخی موارد با دانشگاهیان ارتباط بیشتری برقرار کرد و همچنین در برگزاری بعضی جوایز و همایشها، تنها تهران را در برنگرفت و فراتر رفت. بایرامی معتقد است که توانسته بعضی از برنامهها و همایشهای تقویمی سازمان را به روز کند. همچنین در این اوضاع که شمارگان کتابها بسیار پایین است توانست تعداد عناوین کتابهای منتشر شده در سازمان را افزایش دهد. در گفتوگو با سردار بایرامی درباره چالشها، مسائل و ایدههای پیاده شده و نشده در سازامان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس صحبت کردیم.
- با چه ایدههای به سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس رفتید؟
قبول مسئولیت در هر سازمان و نهادی منوط بر این است که شما یک گام جلوتر از افرادی باشید که قبلاً آنجا بودند و گام تحولی بهتری را ایجاد کنید. در طول همه سالهای خدمتم چه در دوران دفاع مقدس چه بعد از آن، بر این نگاه اصرار داشتم. چون اگر قرار بود من هم مانند سایر افراد عمل کنم که البته آنها هم زحمت کشیده بودند و ایدههای خودشان را داشتند، نیازی به تغییر نبود. برای همین با حضور در این سازمان بر آن بودم که تحول اساسی ایجاد کنم. لذا بر اساس آشنایی قبلی که با سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس داشتم (حدود بیست ماه مدیرکل دفتر حفظ نشر و آثار دفاع مقدس استان گیلان بودم) این نگاه را داشتم که در این سازمان چند کار باید انجام شود. نخستین ایده؛ انسجامبخشی میان ناشران دفاع مقدس بود. باید یک پایش آماری یا وضعیتشناسی خوب از ناشران دفاع مقدس و ارتباطگیری موثر همراه با بهرهگیری درست از آنها در مسیر تولیدات دفاع مقدس و مقاومت بود که بر این تصورم طی سه سال حضور در سازمان ادبیات دفاع مقدس توانستم بخش زیادی از این ایده را محقق کنم.
ایده دیگر، ساماندهی و سازماندهی نویسندگان دفاع مقدس بود و هنوز هم هست، چون پروژه ادامه دارد. در درون سازمان شورای تخصصی از میان بهترین نویسندگان کشور تشکیل شد و به این نتیجه رسیدیم که باید یک انسجام و تشکل خاص برای خودش داشته باشد. در این رابطه سعی بر تشکیل مجمع یا انجمن نویسندگان دفاع مقدس بودیم که زمینه و سامانه آماری آن را ایجاد کردیم و شناسایی نویسندگان را تکمیل کردیم و پیشنویس اساسنامه را به یک شورای تخصصی بردیم که در ۱۴۰۳ نخستین گردهمایی نویسندگان دفاع مقدس را که حدود ۷۰۰۰ نفر هستند، در پایتخت و مراکز استانها داشته باشیم که از این مهم، اهداف خاصی را دنبال میکردیم...
بخش دیگری که شاید شبیه ایده نباشد، اما در زمان مسئولیت من پیگیری شد، کارهایی که در دوره قبل شروع شده بود و من آنها را پیگیری کردم؛ مثل انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس، کنگره ملی شعر دفاع مقدس و مقاومت، جایزه ادبی یوسف و همایشهایی که برگزار شد که نسبت به برپایی این برنامهها ساماندهی جدیدی انجام و به روز شد. چون به دلیل اپیدمی کرونا قدری عقبماندگی در آن وجود داشت و چند دوره برگزار نشده بود که در پایان سه سال و اندی، مسئولیت من به روز شد.
در بحث افزایش، استقبال جوانان کشور در بحث شعر و داستان خیلی خوب پیش رفت و آثار زیادی به دبیرخانه سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس ارسال کردند.
نکته دیگر که در بحث آموزش باید به آن اشاره کنم، تصور بر این بود که نوشتن درباره دفاع مقدس باید بستر فراگیری داشته باشد مانند زمانی که در جنگ بودیم و همه اقشار جامعه از تهران تا دورافتادهترین روستای مرزی در آن حضور داشتند. لذا گستره آموزش را به شهرها، روستاها و بخشهای مختلف کشور بردیم و از دوستان خواستیم افرادی که اهل قلم هستند یا استعدادی در این زمینه دارند، شناسایی و در کلاسهای آموزش شرکت کنند.
نکته آخر درباره کتاب است؛ امروز درباره کتابهای دفاع مقدس کنش و واکنشی در سطح جامعه وجود دارد. برخی معتقدند کتابهای حجیم و تعداد آنها باعث شده کیفیت کتابها پایین بیاید و عده دیگر خلاف این نگاه را دارند و معتقدند که باید خاطرات و نگاه یادگاران دفاع مقدس که در میان ما هستند، ثبت و ضبط شود و لزوماً نباید در سطح ملی و بینالمللی تولید و توزیع شود. چنانکه بعضی از آثار شاید فقط در یک محله توزیع گردد و نیاز به پخش وسیع نداشته باشد. ضمن اینکه شاید برخی آثار فقط برای قوم خاصی به چاپ برسد. ضمن اینکه کتابی در این سطح شاید تقریظ بگیرد و به سطح ملی برسد. قبل از من آمار کل کتابهای منتشر شده در سازمان ۶۰۰۰ عنوان کتاب در سال بود که در پایان مسئولیت من با همراهی همه مجموعهها به ۲۰۰۰ عنوان در طول سال رسید. به عبارتی سال ۱۴۰۲ که پایان یافت، بیش از دو هزار عنوان کتاب منتشر شد.
در حوزه بینالملل هم چند ایده در ذهن داشتیم که پیش زمینه و زیرساخت آن ایجاد شد، اما به ثمر کامل نرسید که امیدوارم با سیاستهایی که بنیاد حفظ آثار در پیش خواهد گرفت این ایدهها را محقق کند. برای نمونه؛ اگر بخواهیم کنگره شعر برگزار کنیم جبهه مقاومت هم در آن سهم داشته باشد و آزادگان جهان که درباره رنج مردم دنیا شعر میسرایند در این کنگرهها حضور پیدا کنند. همچنین اگر در زمینه مقاومت اثری تالیف میشود، این اثر نمود بینالمللی داشته باشد. در حوزه کتاب هم همینطور، الان در دنیا آثاری داریم که ضد استعمار و ضد کسانی است که جنگ را بر ملتهای ضعیف تحمیل میکنند. باید این کتابها شناسایی و در کتاب سال دفاع مقدس دیده شود.
- اشاره به حوزه بینالملل کردید. درباره ترجمه کتابهای دفاع مقدس به سایر زبانها چه کارهایی انجام دادید؟
بحث ترجمه در کشور ما یک نابسامانی و بههمریختگی دارد، نه اینکه متولی ندارد، بلکه از متولیان بسیار برخوردار است و هر کدام به شکل جزیزهای برای خودشان فعالیت میکنند. در حالی که بخش بینالملل بخش بسیار حساسی است از بررسی و انتخاب موضوع تا مخاطبشناسی، تولید اثر برای مخاطبان کشورهای مختلف و ناشری که در کشور مقصد به دنبالش هستیم که اثر را برای ما منتشر کند نه اینکه ما به صورت مستقیم ورود پیدا کنیم. این مهم در گرو هماهنگی میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت امور خارجه و ناشران داخلی است، اما متاسفانه چنین هماهنگی وجود ندارد و اغلب به صورت جزیزهای کار میکنند!
برای نمونه وقتی در یک نمایشگاه با یک ناشر ارتباطی برقرار میشود که در این میان اثری ترجمه شود، حرکت خوبی است اما فراگیر نیست. به عبارتی ما از همه امکانات کشور برای ترجمه استفاده نمیکنیم. لذا در حوزه دفاع مقدس هنوز جامعیتی برای کار ترجمه صورت نگرفته که البته سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس چندین جلسه در شورای ترجمه برگزار و زمینههایی برای هماهنگی و همکاری ایجاد کرد که این موضوع باید دنبال شود تا ترجمه آثار دفاع مقدس سروسامان یابد و به شکل هدفمند پیش برود.
اکنون ترجمه به شیوههای متفاوتی دنبال میشود و آثاری ترجمه هم زیاد است و در بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس نیز آثاری ترجمه میشود. به طوری که تصور میکنم در بنیاد سالی ۱۶۰ تا ۲۰۰ کتاب ترجمه صورت میگیرد، اما ترجمهها در کشورهای موردنظر مفید و کارآمد است؟ خیر، چون آن روندها و چارچوبهایی که موردنیاز ترجمه برای خارج از ایران است، رعایت نمیشود. در این زمینه مترجمانی کتابهایی را ترجمه میکنند، اما آن دانش لازم برای این امر مهم را ندارند.
- چه قدر ارتباط گرفتن با دانشگاه برایتان مهم بود و در این زمینه چه کارهایی انجام دادید؟
وقتی به سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس آمدم به این نکته واقف بودم. از آنجا قریب به ۱۸ سال در بسیج دانشجویی بودم با دانشجویان و استادان دانشگاه ارتباط داشتم و این فضا را به خوبی میشناختم. لذا بر این نگاه بودم که اگر قرار است بحث دفاع مقدس نهادینه شود، باید با همراهی استادان و حوزویان باشد. آنها دو بال فرهنگی کشور هستند و همراهیشان برای بسط و گسترش فرهنگ دفاع مقدس موثر است. در بحث تاریخ تا حدودی موفق شدیم البته در موضوع ادبیات همچنین، افرادی که در بسط و گسترس آن کمک کردند، استادان دانشگاه بودند و حتی برخی نویسندگان خوب حاضر در سیستم دانشگاهی. اما این همراهی تنها اندکی از ظرفیت علمی دانشگاه است. لذا در دانشگاهها باید یک تعریف مجزا و مستقل نسبت به موضوع دفاع مقدس و مقاومت صورت بگیرد، امری که به صورت کلان باید به آن نگریسته شود.
در حال حاضر بنیاد حفظ آثار در برخی از موضوعات در سطح کلان مصوباتی با همکاری شورای انقلاب فرهنگی دارد از جمله دو واحد درس دفاع مقدس. به هر حال تا به امروز برای بسط و گسترش ادبیات و تاریخ به آن نگاه کلانگر نرسیدیم و دانشگاه خودش را موظف به چنین نگاهی نمیداند هر چند جسته و گریخته کارهایی در دانشگاه انجام میشود.
- بودجه در فعالیتهای فرهنگی سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس به چه شکلی است و کلاً با توجه به مسئولیتی که داشتید نیروهای مسلح چه قدر برای فعالیتهای فرهنگی اهمیت قائل هستند و به آن بودجه اختصاص میدهند؟
بودجهای که در نیروهای مسلح وجود دارد، کفاف ماموریتهای سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس را نمیدهد و برای هزینه در سایر فعالیتهاست. مشکل بودجه همیشه وجود دارد و در آینده هم خواهد بود، اما ما سعی نکردیم با کمبود بودجه ماموریتها را معطل نگه داریم و تلاش کردیم از مجموعههای مختلف مشارکت و ارتباط بگیریم و نام اغلب مجموعهها را در ذیل پوستر برنامهها منتشر کنیم. با این رویکرد، این انگیزه را در بقیه به وجود بیاوریم که هر کس به شکلی در زمینه دفاع مقدس مشارکت کند. به هر حال مشکل بودجه همیشه وجود داشت و خواهد داشت. هر چند شاید نیروهای مسلح بگویند که همه ماموریتهای ما فرهنگی نیست، اما به اندازه خودش در حوزه فرهنگ هزینه میکند و در کنارش یک آب باریکه نیز به ادبیات و تاریخ دفاع مقدس میپردازد.
- درباره جمع شدن برخی از کتابها که مجوز چاپ داشت و بعد از انتشار و توزیع از کتابفروشیها جمع شد. این موضوع چه علتی داشت؟ برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
به نکته مهمی اشاره کردید. شیوه ممیزی کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس از دهه ۸۰ مشخص شده است. با این همه، گاهی در فضای جامعه این نکته را مطرح میکنند که نگاه غیرشناسی به موضوع شده است و میگویند نیروهای مسلح را چه به ادبیات! این جمله، جمله بسیار سخیفی است. ما برای به وجود نیامدن چنین مشکلاتی به همه فعالان در زمینه ادبیات و تاریخ دفاع مقدس و مقاومت اطلاع دادیم افرادی که ممیزی کتابهای دفاع مقدس و مقاومت را انجام میدهند از شاخصترین استادان کشور هستند که در دانشگاهها و حوزههای علمیه مشغول تدریساند و در میان آنها افراد غیردانشگاهی نداریم.
در کنار آنها کارشناسان نظامی دفاع مقدس هم حضور دارند. چون بعضی مسائل، نکات، مطالب و اصطلاحات وجود دارند که به اظهارنظر اهل فن نیاز دارد. لذا در بحث میمزی طی سه سال و نیمی که در سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس مسئولیت داشتم، کمتر از پنج کتاب موفق به دریافت مجوز نشدند. هر چند اغلب کتابها را برای اصلاح پس فرستادیم و در برخی موارد ناشر و نویسنده را دعوت کردیم و اشکالات کتاب را یادآور شدیم که در اکثر اوقات میپذیرفتند. گاهی مواردی اتفاق افتاد که بدون هماهنگی با سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس به چاپ رسید و بعداً تشخیص داده شد که کتاب از بازار نشر جمع شود که این موضوع نه برای ناشر نه نویسنده و پژوهشگر خوب نیست. لذا آنچه درباره میمزی صحبت میکنیم مچگیری نیست و ما در این عرصه هم دنبال کمک کردن به ناشران هستیم.
- سردار عباس بایرامی چه قدر اهل ورق زدن کتابهاست و درباره جنگ یادداشت یا خاطرات مکتوب دارید؟
از سالهای قبل و پیش از آمدن به سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس اهل خواندن کتاب بودم و اگر انسی با کتاب نداشتم هرگز به سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس نمیآمدم. لذا کتاب جزئی الز زندگیام هست چه در حوزه تخصصی خودم ژئوپلتیک چه در زمینه جنگ که نیاز هست کتابهای روز را مطالعه کنیم. از طرفی به دلیل مسئولیتهایی که در زمینه نشر داشتم هم کتابهای چاپ شده را تورق کردم.
در زمینه ثبت یادداشتهای روزانه و خاطرات جنگ به دیگران کمک کردم اما خودم به طور مستقل هنوز کاری در این زمینه انجام ندادم که اتفاقاً باید روی این موضوع تمرکز کنم اما در گردآوری خاطرات بچههای جنگ نقش زیادی داشتم.
نظر شما