یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۹
نوشته بودی: روز به روز جمعتان جمع‌تر می‌شود

مهدی حیدری، فرزند شهید رسول حیدری به مناسبت ۱۹ خرداد، سالروز شهادت پدرش، در صفحه اینستاگرامش دلنوشته‌ای را منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «ر» نوشته مریم برادران است که توسط نشر آرما در ۳۰۴ صفحه و در سال ۱۳۹۴ برای اولین بار منتشر گردیده است.

«ر»، از این گونه کتاب‌های متفاوتی است که مخاطبش را به دل قصه پُرپیچ و خم یک مرد می‌برد. مردی که توان یکجا نشستن نداشت و درد مردم را درد خود می‌دانست، حتی اگر این مردم، هموطنانش نباشند. «ر» روایت داستان زندگی شهید رسول حیدری است که اولین شهید ایرانی در جنگ بوسنی و هرزگوین محسوب می‌شود و نگارش زندگی‌اش را مریم برادران نویسنده با سابقه حوزه ادبیات پایداری برعهده گرفته است.

مهدی حیدری، فرزند شهید رسول حیدری به مناسبت ۱۹ خرداد، سالروز شهادت پدرش، در صفحه اینستاگرامش اینطور نوشت:

مثل همه ۱۹ خردادها نشسته‌ام و آلبوم عکس‌هایت را نگاه می‌کنم. پشت عکس‌ها اسامی شهدا را نوشته‌ای: تقی، مهدی، مسعود، حسن و...
حوالی سال ۹۰ رد همین عکس‌ها را می‌گرفتم و هرکدام از رفقایت که شهید نشده بودند را پیدا می‌کردم و دعوتشان می‌کردم به خانه‌مان تا از تو بگویند. حالا خیلی هایشان دیگر نیستند. اگر بودی باید نام حسین همدانی، مراد عباسی، صادق امیدزاده، سید شفیع، سید حجت و… را هم به شهدای پشت عکس‌ها اضافه می‌کردی. احتمالاً چند خطی هم برایشان می‌نوشتی:
از سید شفیع که هیچ خبری نیست. هیچ!
از پیکر مراد هم خبری نیست.
عوارض شیمیایی کاری با ریه سید حجت کرده بود که تاب اولین کرونا را هم نداشت.
صادق را اسرائیل چند ماه پیش زد.

رسیده‌ام به دست‌نوشته اوایل دفاع مقدست. اشک چشمانت بعضی قسمت‌هایش را ناخوانا کرده است. همانطور که خودت آرزو کرده بودی و نوشته بودی، روز به روز جمعتان جمع‌تر می‌شود.

«این بار با شوق بیشتری برای پیوستن به معبودم و عشقم حرکت می‌کنم و این بار عامل حرکتم پس از شهادت مرادهایم (تقی و مهدی و …) چیزی نیست جز دیدار دوستان که زودتر به لقاءالله شتافته‌اند. اما ابتدا امید به بخشیده‌شدن گناهانم دارم و پاک‌شدن همچون فرشتگان و سپس بالارفتن پرده‌های حجاب از جلوی چشمانم و بعد هم دیدار دوستان، آری خدایا سخن از بهشتت نیاوردم چون دیگر برایم مهم نیست تو را برای بهشتت نمی‌خواهم، مزدور بهشتت نیستم و فقط تو را می‌خواهم و رضایتت را، طلبیدنت را می‌خواهم و پرواز دادنم…»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها