سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «شب وحشت» به قلم سیدسعید هاشمی، روایتی روان و جذاب از ماجرای پیک مخصوص امام حسین (ع)، مسلم بن عقیل است. این روایت از ابتدای ورود مسلم به کوفه و دیدارهایش با بزرگان شیعه و نامهای که به اباعبدلله مینویسد و امام را با شتاب به سمت کوفه میخواند، میگوید. این اثر را نشر جمال منتشر کرده است.
در ادامه گفتوگوی ما با هاشمی درباره شکلگیری این داستان و منابعی که برای نگارش آن استفاده کرده، آمده است:
- محتوای رمان «شب وحشت» به چه موضوعی اشاره دارد و ایده نوشتن این کتاب چطور به دست آمد؟
زمانی که داشتم برای نوشتن رمانی در مورد حادثه عاشورا مطالعه میکردم، دیدم که به غیر از حادثه اصلی عاشورا که منجر به شهادت امام حسین (ع) و یاران فداکارش شده است، چه تعداد زیادی از حوادث فرعی وجود دارد که قابلیت تبدیلشدن به داستان و رمان را دارند. یکی از این حوادث فرعی، شهادت حضرت مسلمبن عقیل است که به عنوان پیک امام حسین (ع) به کوفه آمده بود. من کتاب «شب وحشت» را با توجه به همین مسئله نوشتم.
راه مدینه تا کوفه یک راه بسیار سخت و عجیبی بوده که حضرت مسلم آن را تحمل کرده تا به کوفه برسد و در کوفه همان ماجراهایی را که همهمان میدانیم برای ایشان به وجود آمده است. به غیر از شهادت حضرت مسلم، ماجراهای دیگری نیز در مورد حادثه عاشورا هست که قابلیت تبدیلشدن به داستان و رمان را دارد؛ اما یکی از ماجراهای جذاب این واقعه، ماجرای شهادت حضرت مسلم است که حتی خود شهادتشان هم خیلی عجیب و جانسوز گزارش شده است. اینکه چرا در اینباره کتاب نوشتم، برمیگردد به همان جذابیت ماجرای سفر مسلم بنعقیل به کوفه که بار دراماتیک زیادی داشت و قابلیت این را داشت که به یک داستان تبدیل شود؛ زیرا هم شخصیت داشت، هم ضدشخصیت داشت و هم حادثه و میتوانست به یک ماجرای عجیب و به داستانی خیلی جالب تبدیل شود. من آثار دیگر و موضوعات دیگری هم داشتم که میتوانستم برای نوجوانان بنویسم؛ اما احساس کردم این موضوع، موضوع جذابی است.
- آیا درک محتوای رمانهایی با موضوع جنگ و شهادت برای کودکان و نوجوانان سهمگین نیست؟
اینکه چون در یک ماجرایی خشونتی وجود داشته ما آن را به داستان تبدیل نکنیم، خیلی منطقی نیست. شما میبینید که در حال حاضر داستانهایی درباره اجنه، درباره جنایتهای خیلی عجیب، جنایتهای ماورایی یا حادثههای پلیسی در حال تبدیلشدن به داستان هستند. کمیکاستریپها و کمیکهای ژاپنی را هم که شما نگاه کنید خیلی خشونت دارند؛ اما برای بچهها جذاباند. شاید در ماجرای کربلا خشونت باشد؛ اما این واقعه ماجرایی عقیدتی است و میتواند برای بچهها جالب باشد. این خشونت خشونتی نیست که بچهها را از خودش خیلی منزجر کند؛ بلکه خشونتی است که در تمام دشمنیها دیده میشود. برای مثال، در حال حاضر کودکان شاهد همین نوع از خشونت در غزه و یمن هستند. زمانی است که خشونت خیلی منزجرکننده است و در حادثه کربلا هم ما خشونتهای منزجرکننده داریم و حالا شاید بعضاً آنها به داستان تبدیل نشوند؛ اما ماجرای مسلمبن عقیل، خشونتی است که بچهها مشابه آن را دیده، در مورد آن شنیده و با آن آشنا هستند و فکر نمیکنم اثر منفی برای آنها به همراه داشته باشد. البته فکر که نه، من در اینباره مطمئن هستم؛ زیرا اگر اثر منفی میگذاشت، باید بچههایی که در طول تاریخ این ماجرا را شنیده بودند، همهشان افسرده بار میآمدند.
- برای نوشتن این کتاب از چه منابعی استفاده کردید؟
برای نگارش این اثر منابع تاریخی زیادی مطالعه کردم؛ چراکه در کنار این اثر، مشغول نوشتن رمانی مربوط به حادثه عاشورا نیز بودم و باید درباره آن مطالعه میکردم. کتاب «الاختصار» شیخ مفید، کتاب احمد بن یحیی بلاذری، کتاب محدث قمی و کتابهای زیاد دیگری را در این زمینه مطالعه کردم. من باید کتابهایی را میخواندم که روایات تاریخی در آنها مستند باشد و نباید در نگارش داستانم حرف غیرمستندی میزدم؛ زیرا حالا من با نوشتن این داستان، به نوعی در حال معرفی تاریخ برای بچهها هستم. پس باید حتماً تمام اتفاقات داستان مستند باشد. من اعتبار روایتها را از طریق همین کتابها احراز کردم.
- آیا ضروری است که در نگارش داستانی تاریخی از منابع معتبرِ مستند استفاده کنیم؟
بله، در جریان مسیرِ نگارش چند رمان تاریخی که در این سالها داشتهام، تجربیات زیادی اندوختهام که یکی از مهمترین آنها این است که ما در رمانهای تاریخی که مربوط به جریانات صدر اسلام است، حتماً باید به منابع موثق رجوع کنیم و نباید منابعی را که مستند نیستند وارد آن داستان و تاریخ آن کتاب کنیم؛ چراکه ما داریم تاریخ را برای بچهها بازگو میکنیم و ممکن است کودک با همین تاریخ بزرگ شود. اگر ما بخواهیم از منابع دروغین و از اکاذیب استفاده کنیم، تاریخ را تحریف کردهایم. مخصوصاً به دیالوگها و به رفتار معصومین (ع)، باید خیلی بیشتر توجه و آن موارد را رعایت کنیم. حرفهای آنها حتماً باید مستند و مطابق با منابع متقن باشد. علمای ما این منابع را در اختیار دارند؛ مثلاً شیخ مفید، شیخ صدوق، محدث قمی و اینها این منابع را در دست دارند. همچنین از منابع سید جعفر شهیدی و شهید مطهری نیز میتوان استفاده کرد؛ بنابراین میتوان به سراغ منبع غیرموثق نرفت.
نظر شما