سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۳
آیا تاریخ بیهقی تاریخی ناب و خالص است یا با اسطوره آمیخته شده؟

بخشی از نمادهای اسطوره‌ای در تاریخ بیهقی آمده و نشان می‌دهد که با وجود برخی باورها که تاریخ بیهقی را تاریخی ناب و خالص می‌دانند، چندان هم از عناصر اسطوره‌ای خالی نبوده و به همین دلیل این اثر در مرزی میان تاریخ و ادبیات قرار می‌گیرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا یکم آبان‌ماه به‌عنوان روز «ابوالفضل بیهقی»، پدر نثر فارسی در سال‌نمای رسمی کشور نامگذاری شد. تاریخ بیهقی را می‌توان یکی از ارزشمندترین آثار تاریخی – ادبی به شمار آورد که از روزگار گذشته به ویژه زمان غزنویان به دست ما رسیده است. اگرچه تاریخ بیهقی از مهم‌ترین نگاشته‌های تاریخی به زبان پارسی است؛ ولی شوربختانه کمتر به آن توجه شده و به جز اندک نوشتارهایی که به گونه‌ای تحلیلی به این اثر پرداخته‌اند، دیگر نوشتارها در دام کلی‌گویی و توصیف افتاده‌اند و کمتر نقادانه با این اثر برخورد کرده‌اند. شاید مهم‌ترین نوشتارها درباره تاریخ بیهقی در «یادنامه ابوالفضل بیهقی»، که در سال ۱۳۴۹ خورشیدی در دانشگاه فردوسی مشهد به چاپ رسیده، آمده است. این مجموعه شامل متن سخنرانی‌هایی است که استادان بزرگ در آن دوره در همایش بزرگ‌داشت ابوالفضل بیهقی که به کوشش دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، ارایه کرده‌اند.

اگرچه این نوشتارها در آن روزگار کمک درخوری به شناخت بیهقی و تاریخ ارزشمند او به پژوهشگران و دانشجویان کرد ولی به جز اندکی از آن‌ها به همان کلی‌گویی‌ها و توصیف متن کتاب بسنده کرده و پا فراتر از آن نهاده نشده است. بخشی از نمادهای اسطوره‌ای در تاریخ بیهقی آمده و نشان می‌دهد که با وجود برخی باورها که تاریخ بیهقی را تاریخی ناب و خالص می‌دانند، چندان هم از عناصر اسطوره‌ای خالی نبوده و به همین دلیل این اثر در مرزی میان تاریخ و ادبیات قرار می‌گیرد.

شاید بیهقی در تاریخ خود بیشترین نمادهای اسطوره‌ای را به شخصیت مسعود منتقل کرده و آن‌چه که در اندیشه ایرانیان با نام «فره ایزدی» خوانده می‌شود به مسعود بخشیده است. یعقوبی، تاریخ‌نگار، مورخ، جغرافیدان و جهانگرد نامور دوره اسلامی که ضمن اشاره به ادعای پارسیان و چیزهای شگفتی که به پادشاهان خود نسبت می‌دهند، اسطوره‌های ایرانی را بازی و یاوه‌گویی می‌شمارد و در ردیف چیزهایی که خرد آنها را نمی‌پذیرد، قرار می‌دهد. بیهقی خود نیز به‌عنوان یک تاریخ نگار، مدعی عدم وجود نمادهای اسطوره‌ای در کتاب خویش است.

او در رد اساطیر و افسانه‌های دور و دراز می‌گوید: «… و بیشتر مردم عامه آنند که باطل ممتنع را دوست‌تر دارند؛ چون اخبار دیو و پری و غول بیابان و کوه و دریا که احمقی هنگامه سازد و گروهی همچنو گرد آیند و وی می‌گوید: در فلان دریا جزیره‌ای دیدم و پانصد تن جایی فرود آمدیم در آن جزیره پختیم و دیگ‌ها نهادیم، چون آتش تیز شد؛ تبش بدان زمین رسید، از جای برفت، نگاه کردیم، ماهی بود، و به فلان کوه چنین و چنین چیزها دیدم و …» جالب اینکه تاریخ بیهقی که تاریخ دوره غزنویان است هیچ اشاره‌ای به فردوسی و اثر جاویدان او نکرده و اگر نگوییم این جمله‌ها تعریفی و کنایه‌ای به فردوسی است باید بگوییم که در این‌جا کسانی چون فردوسی از طرف بیهقی به باد انتقاد گرفته شده‌اند!

بیهقی می‌گوید که او از جمله‌ی خواص است و تاریخ او خالی از هرگونه اسطوره و اسطوره‌سازی است. ولی با نگاهی نقادانه و با نقدی اسطوره‌شناختی می‌توان دریافت که تاریخ بیهقی شاید بیش از هر کتاب تاریخی دیگری انباشته از نمادهای اسطوره‌ای است که خود سرچشمه تناقض‌هاست. بیهقی از مسعود غزنوی چنان «شبه‌خدایی» می‌سازد که حتا پس از شکست تحقیرآمیزش در جنگ «دندانقان» حاضر نمی‌شود گناه‌کار اصلی را مسعود بداند و همه‌ی گناه‌ها را به گردن سرنوشت و تقدیر می‌اندازد. همچنین او در هر زمینه‌ای مسعود را «آیتی» (بخوانید اسطوره‌ای) می‌داند.

بیهقی در مورد سخنوری مسعود می‌آورد: «… و امیر اشارت کرد تا همگان را بنشاندند. دورتر و پس سخن بگشاد و چون این پادشاه در سخن آمدی جهانیان بایستی که در نظاره بودندی که در پاشیدی و شکر شکستی و بیاید در این تاریخ سخنان وی، چه آنکه گفته و چه نبشته تا مقرر گردد خوانندگان را که نه به گزاف است حدیث پادشاهان، قال الله عزوجل و قوله الحق: وزاده بسه فی العلم و الجسم والله یوئی ملکه و من شیاء». (و بفرمورد او را فراخی اندر دانش و تن و خدای بدهد پادشاهی آن را که بخواهد).

تاریخ بیهقی که امروزه در دست ماست، روایت چگونگی به قدرت رسیدن سلطان مسعود غزنوی و اتفاقات دوران حکومت وی تا فاصله کوتاهی از مرگ اوست. کتاب تاریخ بیهقی، که به بررسی حوادث چهل و دو سال از پادشاهی سلسله غزنویان پرداخته است، بنا بر ادعای ابوالحسن علی بن زید بیهقی ملقب به ابن فندوق؛ نویسنده قرن ششم هجری، بیش از سی جلد بوده است. علی بن زید بیهقی گفته است که تعدادی از سی جلد را در کتابخانه‌ی سرخس و چند جلد در کتابخانه‌ی مدرسه خاتون مهد عراق و چند جلد در دست افراد گوناگون دیده است و تمام جلدها را هرگز ندیده است.

حقیقت‌پژوهی و رعایت عدل و انصاف در اظهارنظرها، نکته‌سنجی و باریک‌بینی، قدرت استنباط و شناخت بیهقی از جامعه عصر خود، و همین‌طور معرفی منبع اطلاعات در موضوعات مختلف، عمده‌ترین نکاتی هستند که بر ارزش و اهمیت این کتاب افزوده و خواندن آن را پراهمیت می‌کند. بیهقی با نگارش اثر فاخر مذکور، دانش، بینش و هنر نویسندگی خود را نمودار می‎‌کند که «علی‌اکبر فیاض» و «خلیل خطیب‌رهبر» از مصححان این کتاب ارزشمند هستند. از لابه‌لای کتاب می‌توان به ایمان، خداترسی، اخلاق‌مدار بودن، شایستگی و درستی نویسنده پی برد.

کتاب «تاریخ بیهقی» از نظر علمی، دقت نظر و صحت، جزو بی‌نظیرترین آثار بوده؛ چراکه نویسنده هر آنچه نوشته یا خود به چشم دیده، یا در کتب معتبر خوانده و یا از موثقان شنیده است؛ نکته جالب توجه دیگر این کتاب، انتقاد نویسنده از برخی رفتار غزنویان بوده که از این محکوم کردن‌ها و اظهار رأی خود، ابایی ندارد. بیهقی در اثر خود برای پندآموزی، داستان‌های تاریخی نیز می‌آورد که جای دادن این «اپیزودها» و استفاده از شیوه «فلش‌بک‌» در اثر، تقاطع تلفیق این کتاب تاریخی با ادبیات پارسی است.

همچنین مخاطب‌اندیشی نویسنده موجب شده است برای ایجاد کشش، از شگردهایی استفاده کند؛ وی ارتباطی صمیمانه با مخاطب برقرار می‌کند، مثلاً در جای‎جای کتاب با فروتنی بابت درازگویی‌اش عذرخواهی کرده، با لحنی احترام‎آمیز از افراد یاد می‌کند، درباره آنان واقع‎بینانه و منصفانه داوری دارد و جایی که از صحت مطلبی مطمئن نیست، با ذکر «و الله‌اعلم بالصّواب» خود را در کنار مخاطب قرار می‌دهد!

بیهقی با نشان دادن ویژگی‎‌های بیرونی و درونی شخصیت‌ها، چهره‎ای ملموس از آنان برای خواننده به تصویر می‌کشد. زمان و مکانی که داستان در آن اتفاق می‌افتد و آن را صحنه می‎گویند، نویسنده به نحو زیبایی توصیف می‌کند. مکالمه نیز در تاریخ بیهقی به ‎کار گرفته شده و حتی مواردی از گفتار درونی نیز در تاریخ بیهقی مشاهده می‌شود که این کتاب تاریخی را به پیشوند «ادبی» مزین می‌کند.‌

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها