یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۰
سه روایت از ساکنان تپۀ‌جنگل‌راش

سید علی زندی نوشت: «صید درخت» در سه دفتر روایت می‌شود. قلم نویسنده روان است و البته بیشتر از هر چیزی خلاقیت مؤلف در سروشکل دادن به داستان به چشم می‌خورد و آنچه که در اثر، مقابل مخاطب قرار می‌گیرد هم رنگ و بوی معما دارد و هم رنگ و بوی چیزی شبیه به رئالیسم جادویی.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سید علی زندی: «تپه‌ای در میان انبوه درختان راش همان‌طور که زیبایی‌اش می‌تواند مسحورکننده باشد، حکایت زندگانی مردمانش نیز می‌تواند ورق‌ها سیاه کند و ساعت‌ها شنونده‌ای را مشتاق خط به خط ماجرایش نگه دارد.

در دل جنگل‌های راش مردمانی مشغول گذران زندگی هستند که روز و شب چشمانشان به تپۀ کنار آبادی دوخته‌شده. تپه‌ای که روزگاری مأمن حاجتمندان آبادی بود و نقل و اقوال کرامات تک‌درخت تپه باعث شده بود که تپه شبیه یک زیارتگاه محل رفت‌وآمد افرادی باشد که هرکدامشان به‌نوعی گره‌ای در کاروبارشان داشتند.

همه چیز به‌خوبی و خوشی پیش می‌رفت تا اینکه غریبه نزد درخت رفت و با درشتی درخت را تهدید کرد تا گره زندگی‌اش را باز نماید و چراغ خانه‌اش را با تولد بچه‌ای روشن کند. دختر به دنیا آمد اما به دنیا آمدن دختر همانا و پهن شدن سایۀ نحسی در آبادی نیز همان!

«صید درخت» در سه دفتر روایت می‌شود. قلم نویسنده روان است و البته بیشتر از هر چیزی خلاقیت مؤلف در سروشکل دادن به داستان به چشم می‌خورد و آنچه که در اثر، مقابل مخاطب قرار می‌گیرد هم رنگ و بوی معما دارد و هم رنگ و بوی چیزی شبیه به رئالیسم جادویی.

در دفتر اول تمام قصه از ابتدا تا انتها در اختیار خواننده قرار می‌گیرد. قصه توسط راویان پرشمار قطعه‌قطعه پیش می‌رود. هرکدام از اهالی آبادی از دوربین خودش چیزی به ماجرا اضافه می‌کند و در آخر نیز خواننده با یک تصویر کامل از ابتدا تا انتهای داستان وارد دفتر دوم می‌شود.

در دفتر دوم مجدداً ماجرا را می‌شنویم اما این بار از زبان شخصیت اصلی قصه، یعنی ارغوان و با روایتی اول‌شخص. در دفتر سوم نیز سکانس پایانی ماجرا را به همراه یک نقطه عطف ساعت‌به‌ساعت و جزئی‌تر، از زبان راوی سوم شخص می‌خوانیم.

نوع طراحی دفتر اول، طراحی پر ریسکی به‌حساب می‌آید. تعدد بالای راویان قصه و معرفی پی‌درپی اشخاص مختلف، حتماً سیستم پردازش ذهن مخاطب را بیش‌ازاندازه درگیر می‌کند و قطعاً به‌موازات این تعدد، اهمیت شخصیت‌پردازی برای اثر بیش‌ازپیش حیاتی می‌شود. در کنار این موارد، پرش‌های گاه‌وبیگاه در بین مقاطع مختلف داستان هم بار مضاعفی می‌شود بر قوۀ تجزیه‌وتحلیل خواننده.

ترکیب این موارد، اثر را با این خطر روبه‌رو می‌کند که ظرف حوصله مخاطب اگر آن‌قدری وسعت نداشته باشد که خودش را به نیمۀ دفتر اول برساند، به‌راحتی می‌تواند از فرط سردرگمی کتاب را کنار بگذارد. اما به‌محض اینکه مقداری اشخاص جان می‌گیرند و سروته قصه کمی به هم متصل می‌شوند، قلاب نویسنده به ذهن مخاطب گیر می‌کند.

در دفتر دوم چاشنی تخیل مقداری بیشتر از بخش‌های قبل به روند قصه اضافه می‌شود و باوجود تکرار شدن مجدد قصه، از زاویه دید شخصیت اصلی داده‌های جدیدی در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد.

در دفتر سوم نوع انتخاب راوی مقداری خواننده را به سردرگمی مبتلا می‌کند و مثل دفتر قبل سکانس پایانی ماجرا تکرار می‌شود اما با داده‌های مضاعف و البته پرده‌برداری از آخرین نقطه عطف داستان و درنهایت کتاب به نقطۀ پایانی خودش می‌رسد.

در «صید درخت» به‌وضوح خلاقیت و شجاعت لیلا شمس، نویسنده اثر، به چشم می‌خورد. چراکه به کار بردن چنین سبک و سیاقی برای مخاطب رمان خوانی که معمولاً قصه را شسته‌رفته تحویل می‌گیرد، شجاعت لازم دارد و خب چنین جسارتی در قلم نویسنده یافت می‌شود و در کل آنچه که مؤلف در «صید درخت» به ثمر رسانده و سوره مهر نیز چاپ نموده، از آن اثرهای خاصی است که اگر ذائقه‌تان طلبه‌اش باشد، خط به خطش را نوش جان خواهید کرد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها