پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۶
اشک‌ها و لبخندهایی که در «ابرقدرت خداست» ثبت شد

همدان - «ابرقدرت خداست»، روایتگر خاطرات مردم همدان از روز شهادت حاج قاسم است، همان سردار دل‌هایی که هنور هم داغش بر دل‌ها سنگینی می‌کند.

‌سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): هنوز هم سخنان کوبنده حاج قاسم که از همدان به جهان مخابره شد، در گوشمان است همان سخنرانی که در یادواره شهدای عملیات رمضان در حسینیه امام (ره) همدان انجام شد.

آنجا که می‌گفت: من حریف شما هستم، ما ملت امام حسینیم، آقای ترامپ قمارباز! اینها از جملات سردار دل‌ها در استان همدان بود که بازتاب زیادی داشت و از همدان به جهان انعکاس یافت.

مرور این خاطرات هنوز هم برای ما همدانی‌ها شیرین است و حلاوت آن نیز هیچگاه از اذهان ما پاک نمی‌شود، آنگاه که حسینیه امام از ساعت‌ها قبل برای استقبال از این سرباز ولایت مملو از جمعیت بود و از سخنانش پیر و جوان به وجد می‌آمدند.

جنایتی که در عراق صورت گرفت، شاید تصور می‌کردند با حذف حاج قاسم برای همیشه راه و مکتب این شهید بسته خواهد شد اما شهادت حاج قاسم موجب فوران عشق بچه‌های دهه‌های ۷۰، ۸۰ و حتی ۹۰ در راه مکتب ایثار و شهادت و مکتب امام حسین (ع) بود و مکتب حاج قاسم پرقدرت‌تر از همیشه راه خود را ادامه خواهد داد.

مروری بر خاطرات همدانی‌ها از روز شهادت حاج قاسم هنوز هم مو را بر تنمان سیخ می‌کند، آنجا که اشک‌ها از پاهایمان تندتر روانه می‌شود و نمی‌گذارد، یادمان برود که حاج قاسم مردی از تبار کربلا تا شام بود و ماموریت حراست از حرمین شریفین بدست ایشان خاتمه یافت.

اشک‌ها و لبخندهایی که در «ابرقدرت خداست» ثبت شد

مروری در کتاب «ابرقدرت خداست» که روایتگر خاطرات مردم همدان از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی و میزبانی از این شهید در همدان است، هنوز هم کام‌ها را تلخ می‌کند و هنوز هم داغ شهادتش برایمان سنگینی می‌کند.

کتاب «ابرقدرت خداست» نوشته «مجید یوسفی» در ۲۴۰ صفحه توسط انتشارات «راه‌یار» در سال‌های اخیر منتشر شده است که هنوز هم خواندنش خالی از لطف نیست و هنوز هم آبی بر جان‌های خسته‌ای است که نبود سردار باورشان نشده است.

در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است:

شهادت فرمانده سپاه قدس برای مردم همدان، یادآور شهدای روز قدس همدان بود، هم در اسم و هم در رسم؛ هر دو با قدس گره خورده و ارباً اربا شده بودند. تشییع پیکر حاج‌قاسم و هم‌رزمانش همچون تشییع آیت‌الله «معصومی همدانی» زمینه‌ساز حیات اجتماعی و سیاسی مجددی نه فقط در همدان، که این‌بار در سراسر ایران و امت اسلامی شد. صدای «مرگ بر آمریکا» مردم تشییع‌کننده حاج‌قاسم و احساس غرورشان پس از سیلی سپاه به پایگاه عین‌الاسد، پژواک صدای بسیجی جوانی بود از بیابان‌های دزفول در دهه ۶۰ که می‌گفت: «ابرقدرت خداست!»

اشک‌ها و لبخندهایی که در «ابرقدرت خداست» ثبت شد

در بخشی از متن این کتاب نیز آمده است:

«.. در خواب و بیداری صدای خبری را که از پذیرایی می‌آمد، می‌شنیدم: «سردار قاسم سلیمانی به فیض شهادت نائل آمد.» از شنیدن خبر گیج و مبهوت، خودم را کشاندم بیرون اتاق. یک «شهید» زیر عکس زیبا و غرورآفرینش خورده بود و من ضربان قلبم را حس می‌کردم. با ناباوری از مادرم پرسیدم: «خبر واقعاً درسته؟» نگاه غم‌آلود و سرتکان‌دادن‌هایش تن یخ‌کرده‌ام را به آتش می‌کشید. من بودم و دنیایی از سکوت در اعماق قلبم. بغض گلویم را چنگ می‌زد و افکارم آشفته بود. پی‌درپی از آرایشگاه زنگم می‌زدند که عروس‌خانم کجایی. دلم می‌خواست همه‌چیز را لغو کنم…».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها