سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - احمد شهدادی، پژوهشگر فلسفه و ادبیات: کتاب ریچارد لیارد، اقتصاددان برجسته که به فارسی ترجمه شده: «شادکامی؛ درسهایی از یک علم جدید» (Happiness: Lessons from a New Science) از پژوهشهای مهم حوزه شادکامی است
(Happiness) را هم بهتر است شادکامی ترجمه کنیم نه خوشبختی و مانند آن. خوشبختی هم پای بخت و شانس و اقبال را به میان میآورد هم تصویری سطحیتر از زندگی خوب میدهد. از نظر لیارد، شادکامی انسان تحت تأثیر ترکیبی از عوامل فردی و ساختاری است. او با استفاده از تحقیقات دانشهای روانشناسی، اقتصاد و علوم اجتماعی، عوامل اساسی زیر را به عنوان پایههای شادکامی معرفی میکند:
۱- سلامت روان: لیارد معتقد است سلامت روان مهمترین عامل شادکامی است. بیماریهایی مانند افسردگی، اضطراب و انواع استرسها، تأثیر مخربی بر کیفیت زندگی دارند. درمان این مشکلات نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه نیز سودمند است. البته معلوم است که دسترسی آسان به درمان و دارو هم حیاتی است.
۲- روابط اجتماعی: روابط نزدیک با خانواده، دوستان و جامعه قویترین عامل شادکامی آدمهاست. لیارد میگوید انسانها بهدلیل ماهیت اجتماعی خود، برای احساس شادکامی به ارتباطات عاطفی معنادار نیاز دارند. تنهایی و انزوای اجتماعی از موانع اصلی شادکامی هستند.
۳- تعادل بین کار و زندگی: کار بیش از حد و استرس ناشی از آن، شادکامی را کاهش میدهد. سیاستهایی مانند کاهش ساعات کاری، مرخصیهای با حقوق و انعطافپذیری شغلی موجب میشود آدمها زمان بیشتری برای استراحت، خانواده و فعالیتهای لذتبخش داشته باشند.
۴- کاهش نابرابری اقتصادی: لیارد نشان میدهد که نابرابری درآمدی به احساس بیعدالتی و نارضایتی در جامعه دامن میزند. او از سیاستهای بازتوزیع ثروت (مانند مالیاتهای تصاعدی) و حمایت از اقشار کمدرآمد دفاع میکند تا شکاف طبقاتی کاهش یابد.
۵- آموزش مهارتهای عاطفی: به گفته لیارد، سیستمهای آموزشی باید بر پرورش همدلی، تابآوری و مدیریت هیجانات تمرکز کنند. این مهارتها به انسانها کمک میکنند تا با چالشهای زندگی بهتر کنار بیایند و روابط سالمتری بسازند.
۶- سلامت جسمی: دسترسی به خدمات بهداشتی، ورزش منظم و تغذیه سالم از پایههای شادکامی بلندمدت هستند. لیارد میگوید سلامت جسم و روان به هم پیوستهاند.
۷- پرهیز از مقایسه اجتماعی: مقایسه خود با دیگران (به ویژه در ثروت و موقعیت اجتماعی) شادکامی را تخریب میکند. لیارد کاهش رقابت مادی و ترویج رضایت از زندگی شخصی را توصیه میکند.
۸- سیاستگذاری مبتنی بر شادکامی: البته که از نظر یک اقتصاددان، شادکامی جنبه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم دارد. به نظر او، دولتها به جای تمرکز صرف بر رشد اقتصادی (مثل GDP)، لازم است شاخصهای شادی (مانند رضایت از زندگی، احساس امنیت و اعتماد اجتماعی) را مبنای تصمیمگیری قرار دهند.
لیارد شادکامی را نتیجه همکاری بین فرد و جامعه میداند. ذهنیت مثبت، روابط قوی و سبک زندگی سالم در بعد شخصی، تأمینکننده شادکامی است. دولتها هم موظفند با ایجاد ساختارهای عادلانه (مانند سیستم بهداشت روان، کاهش نابرابری و حمایت از کار) بستر لازم برای شادکامی جمعی را فراهم کنند. شادکامی هم انتخاب شخصی است و هم امر اجتماعی. آخرین نکته هم اینکه جنبههای جمعی و اجتماعی شادکامی به کنار، چون دست ما نیست، اما میتوانیم به جنبهها و عوامل فردی شادکامی توجه کنیم و تا جایی که از دستمان برمیآید اصلاحشان کنیم.
نظر شما