شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۰
از دین‌شناسی تا ادبیات

امیدوارم روزی همه دست به دست هم بدهیم و سطح آگاهی عمومی را به جایی برسانیم که جایی برای این نژادپرستی‌های سخیف در سرزمین روادار و مهمان‌نوازمان باقی نماند، آن هم در برابر همزبانان فرهیخته‌ای که در اینجا مهمان نیستند و در قلمرو وطن خودشان (زبان فارسی) هستند.

به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): محمد منصور هاشمی، پژوهشگر نام‌آشنای فلسفه و ادبیات در یادداشت حاضر چند کتاب و مجله را که ارزشمند و شایان توجه دانسته، معرفی کرده است. در بخشی از این یادداشت پیرامون کتاب کورسرخی نوشته عالیه عطایی داستان‌نویس افغانستانی مقیم ایران چنین آمده است: «امیدوارم روزی همه دست به دست هم بدهیم و سطح آگاهی عمومی را به جایی برسانیم که جایی برای این نژادپرستی‌های سخیف در سرزمین روادار و مهمان‌نوازمان باقی نماند، آن هم در برابر همزبانان فرهیخته‌ای که در اینجا مهمان نیستند و در قلمرو وطن خودشان (زبان فارسی) هستند».

***

سال گذشته در فرسته‌ی بهاری سالانه‌ام نوشته بودم نخستین سالی است که با تأخیر و پس از نوروز می‌نویسم، گویا ساده‌تر از آنچه گمان می‌کردم آن استثناء دارد تبدیل به قاعده می‌شود، امسال دیرتر از سال قبل هم دارم می‌نویسم و این یعنی حال‌ام نه فقط خوب نشده است و همچنان درگیر التهاب مغز و تبعاتش هستم بلکه سال به سال دریغ از پارسال! چون حال وطن عزیز بدبختانه از حال من هم خراب‌تر است جایی برای حرف زدن از خودم نمی‌بینم. در این فرسته‌ی نوروزی ضمن تبریک و شادباش سال جدید، خواندن چند کتاب ارزشمند و شایان توجه را که دوست داشتم آن‌ها را به تفصیل معرفی کنم و شرایطم در طول سال اجازه نداد، به علاقه‌مندان پیشنهاد کنم، بی مقدمه و مؤخره و البته بدون ترتیبی معنی‌دار:

از دین‌شناسی تا ادبیات

«درآمدی بر شناخت دین و فرهنگ زردشتی»، نوشته‌ی جویا جهانبخش (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان). این کتاب مفصل دوجلدی تحقیقی است گسترده و دقیق درباره‌ی جنبه‌های گوناگونی از دین زردشتی از دیرباز تا امروز. به کسانی که به قصد آشنایی اولیه با ایران باستان ممکن است بخواهند این کتاب را بخوانند پیشنهاد می‌کنم در گام نخست آثار دیگری را بخوانند، مثلاٌ برای به دست آوردن تصویری منسجم از باورهای باستانی ایرانیان و آموزه‌های زردشتی کتاب خواندنی «تعالیم مغان» زنر (ترجمه‌ی فریدون بدره‌ای، انتشارات توس) و برای آشنایی با تاریخ و فرهنگ ایران باستان کتاب خوش‌خوان همکار دانشورمان در دانشنامه‌ی جهان اسلام عسکر بهرامی با عنوان «ایران‌زمین، روزگار باستان» (نشر فرهنگ معاصر) راهگشا و کارآمد است. کتاب پراطلاع و سنجشگرانه‌ی جویا جهانبخش که هم در حوزه‌ی علوم اسلامی و هم در زمینه‌ی ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی پژوهشگری دانا و دیده‌ور است بر پایه‌ی تفکیک درستی که میان دین زردشتی و فرهنگ ایران باستان کرده مشخصاً به کار دو گروه می‌آید: باورمندان مسلمانی که به دنبال شناخت زردشت و اوستا و دین زردشتی فارغ از دشمنی‌های ناشی از جهل و تکرار مکررات بی‌پایه‌اند و علاقه‌مندان به فرهنگ باستانی ایران که در گیر و دار خلط یک دین با یک فرهنگ، نسبت ایران باستان و ایران پس از اسلام را با دین زردشتی نمی‌دانند و تحت تأثیر تبلیغات یکسویه دین زدشتی را همه‌ی فرهنگ باستانی ایران تلقی و آن فرهنگ را در ستیز با فرهنگ ایران پس از اسلام تعریف می‌کنند.

«گرایش‌ها و گزارش‌های اندیشگی در جهان عرب»، نوشته‌ی سیدحسن اسلامی اردکانی (نشر کرگدن). این کتاب دربردارنده‌ی معرفی و نقد و بررسی تفصیلی و قابل اتکای نویسنده‌ی فاضل و فرهیخته‌ی آن از چند کتاب شایان توجه درباره‌ی فلسفه، پیشرفت، حقوق بشر، دین‌مداری و سکولاریسم، نواندیشی دینی و نوگرایی غربی، و حقوق زنان و فمینیسم در جهان اسلام به زبان عربی است: “نقد العقل العربی” محمد عابدالجابری، “اُسس التقدم عند مفکری الاسلام فی العالم العربی الحدیث” فهمی جدعان، “حقوق الانسان فی الفکر العربی” مجموعه‌ای از مقالات اندیشمندان عربی‌زبان ویراسته‌ی سلمی الخضرا الجیوسی، “الصراع بین التیارین الدینی و العلمانی فی الفکر العربی الحدیث و المعاصر” محمد کامل ظاهر، “فلسفه المشروع الحضاری بین الاحیاء الاسلامی و التحدیث الغربی” احمد محمد جاد عبدالرزاق، “خارج السرب، بحث فی النسویه الاسلامیه الرافضه و اغراءات الحریه” فهمی جدعان. ارتباط اندک فضای فکری و فلسفی ما با جهان اندیشه‌های عربی بی‌گمان از کاستی‌های فضای اندیشگی ما بوده است و آثاری مانند گرایش‌ها و گزارش‌های اندیشگی در جهان عرب بی‌مجامله کمکی به رفع آن کاستی‌هاست. امیدوارم هم نویسنده‌ی اندیشمند این کتاب و هم ناشر کاردان آن، با جدیت پیگیر فراهم آوردن کتاب‌های دیگری از این دست باشند.

«رمان عربی، درآمدی تحلیلی-انتقادی»، نوشته‌ی حمدی سکّوت، ترجمه‌ی عظیم طهماسبی (انتشارات نیلوفر). کتاب کتاب‌شناسانه‌ی چندجلدی حمدی سکوت در شناخت رمان عربی اثری مرجع و کلاسیک محسوب می‌شود. این کتاب بسیار مفصل مقدمه‌ای مغتنم و بصیرت‌بخش در شناخت تاریخ تکوین و شکل‌گیری رمان عربی و تحولات آن در کشورهای مصر و لبنان و سوریه و فلسطین و عراق و عربستان و سودان و مراکش و الجزایر و تونس و لیبی دارد که خود عملاً کتابی مستقل است و به قلم دوست عربی‌دان و ادبیات‌شناس‌ام عظیم طهماسبی به شیوایی به فارسی ترجمه شده است. خواندن این کتاب مجال بسیار جالبی است برای اندیشیدن ما به شباهت‌ها و تفاوت‌های تاریخ تکوین و دگردیسی رمان فارسی با قرینه‌ی آن در جهان عرب؛ شباهت‌هایی به راستی بسیار و چشمگیر (چه از حیث محتوا و مضمون، و چه از حیث فرم و مثلاً به کارگیری زبان شاعرانه در رمان) و تفاوت‌هایی نه چندان زیاد ولی در خور توجه و تحلیل (به عنوان نمونه تأثر برخی رمان‌های عربی از سنت مقامه‌نویسی در آن زبان).

«یک سند سیاسی از دوران فاطمی متقدم، بررسی خاستگاه‌های عهدنامه‌ی مالک اشتر»، نوشته‌ی وداد قاضی، ترجمه‌ی حنیف افخمی ستوده (نشر کرگدن). عهدنامه‌ی مالک اشتر در فرهنگ ما آشناتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. اما معمولاً درباره‌ی سلسله‌سندهای آن، سابقه‌اش و وثاقت آن چندان بحثی نمی‌شود. وداد القاضی پژوهشگر تاریخ فرق در جهان اسلام در مقاله‌ای تاریخی-انتقادی کوشیده است نشان دهد که این متن آن اندازه که تصور می‌شود کهن نیست و برساخته‌ی دوره‌ی فاطمیان است. ترجمه‌ی فارسی این مقاله به همراه ترجمه‌ی مقاله‌ای از اسماعیل پوناوالا که در آن کهن نبودن این متن پذیرفته‌شده ولی در برخی جزئیات نقد و نظرهایی متفاوت از مقاله‌ی خانم قاضی دارد، با مقدمه‌ی تحلیلی-انتقادی مترجم و به ضمیمه‌ی جدول مقایسه‌ای سه تقریر از این متن مشهور در کتابی روشنگر که دوست عزیزم حنیف افخمی ستوده فراهم آورده گرد آمده است. حنیف افخمی که کتاب‌های دیگری نیز به قلم او منتشر شده است (از جمله کتابی از مجموعه غزلیاتش با عنوان “باید برای خود پدری دست و پا کنم“) با این ترجمه زمینه‌ای ایجاد کرده است برای بازاندیشی در سندی تاریخی که در میان شیعیان مورد استناد فراوان است. رویارو شدن با چنین پژوهش‌های نقادانه‌ای به ویژه برای کسانی که نگرش‌هایی ساده‌دلانه و زودباورانه نسبت به متن‌های تاریخی دارند ضروری است. البته این را هم ناگفته نگذارم که از چشم‌اندازی دیگر صرف نظر از میزان وثاقت تاریخی متن، همین که این متن به عنوان سندی مرجع درباره‌ی حکومت‌داری عادلانه در میان شیعیان رواج داشته حاکی از نوع نگاه شیعیان به سیاست و وظایف حکومت است و از این منظر پشتوانه داشتن یا نداشتن سلسله‌سند این متن تغییری در معنا و دلالت سیاسی آن در تشیع ایجاد نمی‌کند.

«دوئت تنهایی، گفتگوی بارگاس یوسا با گارسیا مارکز»، ترجمه‌ی لیلا مینایی (نشر فنجان). دو رمان‌نویس برجسته‌ی آمریکای لاتین سال‌ها پیش از آنکه داستان‌نویسی آمریکای لاتین به بخش کلاسیکی از ادبیات جهان تبدیل شود و در آغاز گشوده‌شدن راهی که بعدها رئالیسم جادویی خوانده شد با یکدیگر به گفتگو پرداخته‌اند. این گفتگوی دوستانه بیش از آنچه ممکن است در نگاه نخست تصور کنیم اهمیت دارد چون در آن بذر همه‌ی اختلاف نظرهای بعدی این دو نویسنده را می‌توان یافت. کسی در اینکه گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا هر دو نویسندگانی چیره‌دست‌اند تردید ندارد، ولی این دو نویسنده در طول زمان به دو جناح مختلف روشنفکری پیوند خوردند. مارکز را با دلبستگی‌های بی‌حسابش به کوبای فیدل کاسترو و نیکاراگوئه‌ی ساندنیست‌ها به خاطر می‌آوریم و یوسا را با نقادی‌های هوشمندانه‌اش از چپ‌زدگی‌های پرهزینه. یوسا از منظر امروزی ما تنها رمان‌نویس نیست. روشنفکری است آزادیخواه و دوراندیش. جالب است که در گفتگوی این دو در جوانی و پیش از سفت و سخت شدن موضع‌گیری‌های سیاسی هر کدام‌شان می‌شود نقاط آغازین رویکردهایی را یافت که به تفاوت‌های آینده‌ی آن‌ها انجامید. کافی است به بومی‌گرایی خام مارکز و موضعش درباره‌ی بورخس توجه کنیم و نگاه جهانی‌تر، پذیراتر، و تردیدهای اندیشمندانه‌ی یوسا را در گفتگوی همان زمان‌شان ببینیم. کتاب را لیلا مینایی از اصل اسپانیایی به فارسی رسا ترجمه کرده است. این کتاب در کنار دوتا از ترجمه‌های پیشین او («ادبیات مدرن آمریکای لاتین و اوکتاویو پاز»، «صدایی از آن خود») برای کسانی که علاقه‌مندند به تحلیل فکری ادبیات امریکای لاتین بپردازند منابعی بسیار مفید است.

«جناب نارنجی وارد می‌شود»، نوشته‌ی علی‌اکبر زین‌العابدین، تصویرگر ثریا مختاری (نشر پرتقال). ادبیات کودکان و نوجوانان متخصصان خودش را دارد و از این جهت من به طور معمول در این حوزه کتاب معرفی نمی‌کنم. ولی کتاب “جناب نارنجی وارد می‌شود” تألیفی است ارزشمند و هوشمندانه و دریغ‌ام می‌آید به آن اشاره نکنم. مهمترین ویژگی کتاب که خوشبختانه با استقبال مخاطبان هم مواجه شده و به چاپ‌های مکرر رسیده به نظر من هویت و شخصیت دادن به مخاطبش است و پرهیز از والدمآبی آثار ظاهراً پندآموز و باطناً سرکوبگر. به عکس، این کتاب ظریف و تیزبینانه، با زبان و بیانی مناسب و کنجکاوی‌برانگیز زمینه‌ساز اندیشیدن مخاطب کم‌سن‌وسال و گام زدن او در مسیر بلوغ فکری می‌شود. از این جهت به دوست عزیزم اکبر زین‌العابدین که هم روان‌درمانگر است و هم متخصص ادبیات کودکان و نوجوانان صمیمانه باید دست مریزاد گفت.

«کورسُرخی، روایت‌هایی از جان و جنگ»، نوشته‌ی عالیه عطایی (نشر چشمه). تا وقتی حکومت آپارتاید طالبان در افغانستان حاکم باشد برای یادآوری ظلمی که بر دختران و پسران سرزمین همسایه‌مان می‌رود به بهانه‌ای از افغانستان یاد خواهم کرد و این بار بهانه‌ام کتاب تلخ اما فکربرانگیز کورسرخی است. عالیه عطایی داستان‌نویس افغانستانی مقیم ایران را با کارهایی از قبیل «چشم سگ» (مجموعه داستان) و «کافورپوش» (رمان) می‌شناسیم. کورسرخی هم حاصل ذهن روایی نویسنده است، ولی مجموعه داستان یا رمان نیست. روایت-جستارهایی است مستندنگارانه و مسأله‌شکافانه درباره‌ی زندگی در فضاهای مرزی، ایران و افغانستان و زبان فارسی، و ویرانی و جنگ. کتاب پر است از تصاویری که اشک به چشم خواننده‌ی همدل می‌آورد، اما برای من غم‌انگیزترین، وحشتناک‌ترین، و عصبانی‌کننده‌ترین تصویر آن جایی بود که نویسنده و دوستش -یک دختر افغانستانی فرهیخته‌ی دیگر- در شهر خودم تهران تنها به جرم افغانستانی‌بودن در وسط خیابان از چند پسر وحشی بیشعور، بی‌دلیل کتک می‌خورند. آسیب‌های جنگ و مرگ‌های کتاب آنقدر برایم موحش نبود که آزاردیدن بی‌معنای این دختران هم‌زبان در شهری که باید یکی از امن‌ترین پناهگاه‌های آن‌ها می‌بود. امیدوارم روزی همه دست به دست هم بدهیم و سطح آگاهی عمومی را به جایی برسانیم که جایی برای این نژادپرستی‌های سخیف در سرزمین روادار و مهمان‌نوازمان باقی نماند، آن هم در برابر همزبانان فرهیخته‌ای که در اینجا مهمان نیستند و در قلمرو وطن خودشان (زبان فارسی) هستند.

ببخشید که معرفی‌ها کوتاه و شاید نارسا و نازیبا از آب درآمد؛ متأسفانه کم‌توانی‌های ما آدمیان خاکی را اراده‌مان به این راحتی‌ها نمی‌تواند جبران کند. امیدوارم اگر رسایی و زیبایی اصل این آثار در نظرتان کاستی‌های نوشته‌ی مرا جبران کند.

راستی در پایان این را هم بنویسم که شماره‌ی ۳۳ «سیاست‌نامه» که اسفندماه ۱۴۰۳ منتشر شد به لطف دوست صاحب‌نظرم حامد زارع نوشته‌ای نیز از من منتشر شده است با عنوان “فلسفه‌ورزی و ایران‌شناسی“. اگر احیاناً اصل موضوع مورد توجه‌تان بود و نوشته‌ام را دیدید طبق معمول از شنیدن نکات و ملاحظات‌تان خوشحال و بهره‌مند خواهم شد.

بادا که به رغم همه‌ی فروبستگی‌ها همگی سالی پیش رو داشته باشیم سرشار از شادی و آزادی و آرامش و برکت و امید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین