صابر امامي، شاعر، سخن از عرفان و مذهب در شعر شاهرخي را جدا از دغدغه زبان شاعري و بيانگر صميميت باطن او دانست كه به معنا بيش از ظاهر كلمات توجه نشان ميداده است.
وي با تاكيد بر فروتني به عنوان ويژگي بارز شخصيت شاهرخي اظهار داشت: از ابتدا كه وارد جريان شعر و ادب معاصر شدم با اين شخصيت از طريق حوزه هنري آشنايي يافتم. شاهرخي پيش از زلزله بم در جلسات شركت ميكرد؛ اما پس از آن زلزله به دليل از دست دادن تعداد بسياري از اقوامش به ندرت در جلسههاي شعر شركت ميكرد.
امامي به تسلط شاهرخي بر شاهنامه و مثنوي اشاره و تصريح كرد: اين شاعر به خوبي از زيباييشناسي معنايي شاهنامه سخن ميگفت و همه را تحت تاثير خود قرار ميداد.
وي در رابطه با شعر شاهرخي توضيح داد: شعر شاهرخي كاملا مذهبي، و معنوي بود. شعرش حيات ديني داشت و ظاهر آن سرشار از تلميحات و اشارات تاريخ اسلام و جريانات آن بود.
اين شاعر ادامه داد: نگاه شاهرخي به جريان معاصر و دفاع مقدس نگاهي عرفاني بود؛ چراكه به نظرش اين حركت، حركتي در جهت معنا بوده است.
وي از شاهرخي به عنوان شاعري ياد كرد كه شعری معنايي و سرشار از روحانيت و زلالي انديشه ميسروده است.
امامي درباره زبان شعر شاهرخي توضيح داد: شعر او زبان شعر امروز را نداشت و از تركيبسازي و تصويرسازي دور بود. اما زبان رسمي ادبيات و جريان امروز ادبي را همراه با معنا داشت.
وي در پايان يادآور شد: شعر شاهرخي از موسيقي دروني ملايمي سرچشمه ميگرفت و بيش از ظاهر به معنا توجه نشان ميداد.
نظر شما