چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۴

اميرعلي نجوميان در نشست «وضعيت نقد در ايران» گفت: نقد ادبی در آن بستر فرهنگی‌ای رشد پویا خواهد داشت که تفکر انتقادی در آن جریان و دیگران در آن اجازه حضور داشته باشند. هيات رييسه اين جلسه ایرج پارسی‌نژاد، احمد رضی و نصرالله امامی بودند.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، به نقل از ستاد خبري دانشگاه فردوسي مشهد، نخستین نشست اولين همايش ملي نقد ادبي ديروز(سه‌شنبه، سوم بهمن) در تالار فردوسی با عنوان «وضعیت نقد در ایران» با خیرمقدم نصرالله امامی به حاضران در جلسه و تبریک به مناسبت برگزاری نخستین همایش نقد و نظریه‌ ادبی در ایران آغاز شد.

امامي در ابتدا این سوال را که «نقد ادبی مقدم است یا نظریه ادبی؟» قابل تامل دانست و گفت: «این همایش آغاز مبارکی برای ساما‌ن‌دهی به حوزه‌های نقد ادبی در ایران و پاسخ‌گویی به نیازهایی در این زمینه، و راهی نیک برای هدایت کردن دغدغه‌های موجود در این حوزه خواهد بود.

سپس نجومیان در مقاله‌اي با نام «فرهنگ نقد ادبی در ایران» به ارايه سخنراني خود پرداخت و گفت: امروزه یکی از رویکردهای نقد ادبی، رویکرد فرهنگی است. این شیوه نقد، بر آثار ادبی اعمال می‌شود؛ اما این رویکرد باید به خود نقد هم تسری پیدا کند و بهتر است به جای «نقد فرهنگی»، از «فرهنگ نقد» سخن گفته شود که در این صورت، به تعاریفی در حوزه نقد و فرهنگ نیاز است.

وي در ادامه، تعریفی از فرهنگ و نقد و انواعِ آن ارایه كرد و توضيح داد: تعاریف امروزیِ نقد مبتنی بر چهار محورِ عمده معرفی شده و با طرح مدلی از مناسبات قدرت در رابطه میان منتقد، خواننده، مؤلف، و متن، نهادهای فرهنگی نقد در روزگار ما نشان داده مي‌شوند.  نقد ادبی در آن بستر فرهنگی‌ای رشد پویا خواهد داشت که تفکر انتقادی در آن جریان داشته باشد و دیگران در آن اجازه حضور داشته باشند.

«خلیل پرویزی»، سخنران دوم اين جلسه نيز با قرائت مقاله اي با نام «آسیب‌شناسی نظریات نقدی معاصر در پرتو بینش اسلامی»‌گفت: نقد امروزیِ ما بحران‌زده است و باید با اتکا به گنجینه‌های ادبی و اسلامی خود و البته با نگاه به پیشرفت‌های خیره‌کننده غربیان در این زمینه به آسیب‌شناسی نقد ادبی معاصر بپردازیم. واضح است که نقد ادبی، یک فعالیت فکری است و ادبیات به آن نیازمند است؛ اما نقد ادبی ما آفات و مشکلاتی دارد و همیشه با بی‌انصافی و یک‌جانبه‌نگری و غلو، مواجه بوده است.

اين استاد دانشگاه اضافه كرد: مساله این است که آیا می‌توان «نظریه نقد اسلامی» را طرح کرد، یا نه؟ در مقاله، دو منهجِ نقدی عمده مطرح شده و سپس نظریه نقد اسلامی در کشورهای عربی و چهره‌های مطرحِ آن معرفی شده است. در هر حال در صورتي كه بخواهیم بحران موجود در زمینه نقد ادبی را رفع کنیم، باید به فرهنگ ادبی و اسلامی خودمان و خصوصا به قرآن، که همه ژانرهای ادبی در آن وجوددارد، رجوع­ کنیم.

«سایه اقتصادی­نیا»نيز در سخنراني خود با عنوان «بازیابی ظرفیت‌های نقد ادبی سنتی» اين گونه توضيح داد: منظور از نقد سنتی، مباحث انتقادی مطرح شده از دوران مشروطه به بعد است. از سال‌های دهه هفتاد به بعد، هجمه نظریات ادبی غربی به ایران موجب شد که عده‌ای از کسانی که تا آن زمان خود را منتقد می‌دانستند، قلم را زمین بگذارند و عده‌ای نوگرا به چاپ و انتشار مباحث جدی بپردازند و از آن طریق، انبوهی از اصطلاحات و نظریات تازه را به فرهنگ نقد ادبی معاصر وارد کنند. تنها اتفاق مفید در این دوران، اثبات این موضوع بود که نظریه و نقد ادبی، حساب و کتاب دارد.

وي افزود: نظریه یک کالای جدید فرهنگی نیست که با واردات بتوان صاحب آن شد، زیرا اين مساله مسبوق به سابقه‌ فرهنگی و ادبی ما نیست. واقعیت این است که اوضاع اجتماعی و فرهنگی، موجد سبک‌ها و نظریه‌های فرهنگی هستند؛ نه تصمیم و اراده‌ افراد. 

اقتصادي‌نيا در پايان خاطرنشان كرد: استفاده‌ مکانیکی از نظریات ادبی در نقد متون، آسیبی است که فضای ادبی ما را به شدت تهدید می‌کند. استفاده از نظریه ادبی به خودی خود کافی نیست و به خلاقیت و آشنایی با زمینه‌های ادبی و فرهنگی و تاریخی، نیاز دارد و آن‌ها که به تولید نظریه می‌اندیشند، باید از همین نظریه‌های موجود در فضای حاکم بر ادبیات بهره­ بگیرند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط