سيزدهم شهريور ماه سالروز بزرگداشت محمدبن احمد بیرونی است، مردي از خطه ايران زمين كه در سال 352 خورشيدي در شهر خوارزم چشم به جهان گشود. دانشمندي بزرگ از ايران زمين كه با اشراف كامل بر علومي چون؛ فلسفه، رياضيات، تاريخ، نجوم و فيزيك اقدام به تاليف و ترجمه آثار اين حوزهها پرداخته است. به همين مناسبت نگاهي داريم به كتابهايي كه به نام ابوريحان، يكي از بزرگترين فليسوفان سده چهارم و پنجم هجري در تاريخ ثبت شده است.
ابوريحان، كتاب «تحقیق ماللهند» خود را كه درباره تاریخ و جغرافیا و عادات، رسوم و طبقات اجتماعی ايرانيان است، به نام سلطان مسعود غزنوی، حاکم وقت نگارش كرد. بيروني كه هيچگاه به چشمداشت پاداش و انعام چنين اقداماتي را انجام نميداد، زماني كه سلطان مسعود سه بار شتر سکه نقره را براي او فرستاد، آن را نپذیرفت و به او نوشت که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه براي ماديات و پول.
بیرونی، در جریان لشکرکشیهای محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن است) اين فرصت را پيدا كرد كه به این سرزمین برود و زبان هندی را فراگیرد. پژوهشي درباره كشور هند و آداب و رسوم مردم اين سرزمين، ماحصل این پژوهش بود كه در کتاب «هندشناسی» او به رشته تحرير در آمده است.
اغلب تألیفات بیرونی به زبان عربی نگاشته شده است، به غير از كتاب «التفهیم» با موضوع نجوم و البته به خواست ریحانه دختر حسین خوارزمی که خواهنده اين کتاب بود به فارسي تاليف كرد، كتابي كه خود پس از چندي آن را به زبان عربي ترجمه كرد.
ابوريحان بیرونی دقت نظر خود را مدیون مطالعات فلسفی بود. او به مرور زمان به دليل نظرات متنوع و اثبات شده خود توانست جايگاه ويژهاي را در اين علم از آن خود كند. او به مانند فيلسوفان عصر خود پيرو نظرات کندی و فارابی نبود و اغلب به باورهای ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است. ابوريحان بيروني كه دستي در ترجمه داشته است، در حوزه آثار فلسفی هندوان، كتاب «شامل» را به عربی ترجمه كرد.
در علم نجوم نيز بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقا محاسبه و تعریف کرده است. خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماهگرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد. كتاب «التفهيم» يكي از مشهورترين آثار وي است كه در زمينه نجوم به يادگار باقي مانده است.
از ديگر آثار بيروني ميتوان به كتابهاي «اسطرلاب»، «سدس»، «تحدید»، «چگالیها»، «سایهها»، «وترها» و «پاتنجلي» اشاره كرد.
تفصيل دو اثر
اثر «الجماهر فی معرفه الجواهر» نيز يكي از كتابهاي شاخص بیرونی است كه آن را به نام «ابوالفتح مودود بن مسعود» تألیف کرد. موضوع اين کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب 300 نوع ماده معدني و فلزات را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده و به نظريات و گفتههای دانشمندانی مانند ارسطو، اسحاق و الکندی استناد كرده است. وی در این کتاب به شرح فلزها و جواهرهای قارههای آسیا، اروپا و آفریقا میپردازد و ویژگیهای فیزیکی مانند بو، رنگ، نرمی و زبری حدود ۳۰۰ نوع کانی و مواد دیگر را شرح میدهد و نظریهها و گفتارهای دانشمندان یونانی و اسلامی را دربارهٔ آنها بیان میکند.
«آثار الباقیه عن القرون الخالیه» كه به معناي اثرهای مانده از قرنهای گذشته است، نيز كتابي با موضوع تاريخ است. ابوریحان در این کتاب مبدا تاریخها و گاهشماری اقوام مختلف مثل ایرانیها، یونانیها، یهودیها، مسیحیها، عربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان را مورد بحث و بررسی قرار داده و درباره اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفته است. این کتاب به نوعی درباره تاریخ ادیان است؛ كتابي كه به مطالعه تطبیقی تقویم فرهنگها و تمدنهای گوناگون درهمبافته با ریاضیات، نجوم، اطلاعات تاریخی، به همراه کاوش در سنن و مذاهب ملتهای گوناگون ميپردازد.
اين كتاب در سال ۳۹۰ تا ۳۹۱ هجری به پایان رسید و جزو نخستین آثار بیرونی است که تقریباً در بیست سالگی او توسط دربار قابوس در گرگان گردآوری شد.
نسخهای از این کتاب به خط «ابن الکتوبی» و متعلق به اوایل قرن چهاردهم میلادی در زمان فرمانروایی ایلخانان، اکنون باقی مانده است که در کتابخانه دانشگاه ادینبورگ نگهداری میشود. این نسخه شامل ۲۵ نگاره است که در نسخه باقیمانده دقیق دیگری متعلق به قرن هفدهم میلادی در دوره عثمانی نیز وجود دارد.
بیرونی به دليل سفرهای بسیاري كه به كشورهاي مختلف داشت با زبانهای هندی و سانسکریت به خوبي آشنا بود و کتابهای مختلفی را از هندی به عربی ترجمه کرد که برخي از آنها عبارتند از: «سیدهانتا»، «الموالید الصغیر» و «کلبیاره».
او همچنین حكايتهایی را از فارسی به عربی ترجمه کرده است كه از آن ميان ميتوان به «شادبهر»، «عین الحیات» داستان اورمزدیار و مهریار و همچنین «سرخبت و خنگبت» اشاره كرد.
ابوريحان بيروني در 28 آذر ماه سال 427 خورشيدي همزمان با اوان انقلاب سلجوقيان و پادشاهي مسعود بن محمود غزنوی دار فاني را وداع گفت.
نظر شما