کتاب «از مروارید تا نفت، تاریخ خلیج فارس از بندر سیراف تا کنگان و عسلویه» نوشته رضا طاهری چاپ سوم خود را با ویرایش جدید روانه بازار کتاب کرده است.
نویسنده در مقدمه چاپ اول کتاب خود آورده است: «در گسترش صنعتی- اقتصادی و افزایش فعالیتهای تولیدی و چشمانداز ۲۰ ساله کشور، گاز به عنوان یک منبع مهم انرژی و سوخت به شمار میآید. ۲۸ فاز برای توسعه میدان عظیم گاز پارسجنوبی که بزرگترین حوزه گازی دنیاست، توسط وزارت نفت تعریف شده است. هر فاز پارسجنوبی سالانه یک میلیارد و پانصد میلیون دلار درآمد دارد. به گفته بیشتر کارشناسان صنعت نفت، درحال حاضر ذخایر گازی ایران برای ۱۵۰ سال آینده و ذخایر نفتی برای ۷۰ سال آینده دوام خواهد داشت، این در حالی است که ایران ۱۷/۸ درصد گاز جهان را در اختیار دارد و تنها حوزه پارس جنوبی۵۰ درصد کل گاز ایران را شامل میشود. با وجود متقاضیان خرید گاز ایران، این گفته زیباتر خواهد بود که میدان گاز پارسجنوبی گنجی پربها و ذخیرهای ارزشمند برای ایران و جهان است که قادر خواهد بود نیاز جهان به گاز را برای ده سال تامین کند.» (صفحه 11)
درخت ایران ریشه در خلیج فارس دارد
در ادامه و در بخش اول کتاب و معرفی تاریخ خلیج فارس میخوانیم: «درخت ایران ریشه در خلیج فارس دارد. مورخین عقیده دارند که خلیج فارس گاهواره تمدن عالم یا مبدا پیدایش انسانهاست و ساکنان باستانی آن نخستین انسانهایی بودهاند که دریانوردی آموختهاند، کشتی ساختهاند و در امواج خروشان دریا نشستهاند. بدیهی است خلیج فارس به علت راه داشتن به دریاهای آزاد در طول تاریخ کانون توجه باشد... پس از ظهور اسلام، سرزمین ایران به تدریج به تصرف سپاهیان اسلام درآمد و سلسله ساسانیان منقرض گشت. با انقراض ساسانیان، عربها بر سراسر سواحل خلیج فارس تسلط یافتند و در دوران اموی و عباسیان بر نفوذ و قدرت آنها افزوده شد. البته به تدریج همزمان با تشکیل دولتهای ایرانی، عربها از سواحل شمالی خلیج فارس به ساحلهای جنوبی خلیج فارس رانده شدند.» (صفحه 25)
سیراف را میتوان با ونیز در ایتالیا همپایه دانست
نویسنده در ادامه به معرفی بندر سیراف پرداخته و میگوید: «سیراف چهار قرن یکی از بزرگترین بنادر خلیج فارس و دنیا بود که بازرگانان مسلمان و غیر مسلمان در آن به تجارت مشغول بودند. سیراف که یکی از بنادر مهم خلیج فارس در هزارههای قبل از اسلام بود با رونق سرزمینهای اسلامی و ثروت بیکران آنها روز به روز در بازرگانی و تجارت از موقعیت مناسبتری برخوردار شد... پژوهش در گفتار و نوشتار جغرافیدانهای بزرگ مسلمان، گویای آن است که بندری بزرگ با جمعیتی بیش از صدهزار نفر بر کرانه خلیج فارس رشد کرده و گوی زرین بازرگانی دریایی را از بندرهای جهان ربوده است. سیراف را میتوان با ونیز در ایتالیا همپایهاش دانست. با برآورد کمینه و پیشینههای زندگی در آن روزگاران میتوان پی برد که جمعیتی حدود صدهزار نفر میتوانستهاند در این شهر زندگی کنند.» (صفحه 84)
تاریخ بندر کنگان به دوران تاریخی پیش از ایلام میرسد
طاهری در بخش دوم کتاب به معرفی تاریخ بندر کنگان پرداخته و معتقد است تاریخ این بندر باید از تاریخ ایلام و دوران تاریخی پیش از ایلام بررسی شود و در این رابطه مینویسد: «بندرکنگان منزلگاه و ناحیهای دارای سکنه بوده است. آسیابهای بادی در کوهپایه کنگان با وزش بادها به ویژه باد شمال میچرخیدهاند... در بندر کنگان گندم کشت میشده اما آنقدر گندم نداشته که نیاز آبادی قدیمیاش را برآورد کند، به ناگزیر گندمهای وارداتی از کشورهای دیگر و به ویژه بخشی از گندم برداشت شده ایراهستان و کران در آسیابها آرد میشده است... یافتههای ساکنان صد سال پیش در عمق خاک هسته مرکزی شهر نشان میدهد این شهر با همه جمعیت اندک خود دچار ویرانی شده، به طوری که فرصت کوچ را به برخی از ساکنان آن نداده است.» (صفحه 159)
معرفی کنگان در سال 1330 یکی از بخشهای مستقل بوشهر
نویسنده در ادامه معرفی بندر کنگان از ابتدا تا دورههای زندیه، قاجاریه به جنگ جهانی اول و اشغال بوشهر و ظهور و سقوط رضاخان پهلوی میرسد و مینویسد: «در بهمنماه سال 1328 زلزهای در کنگان رخ داد که موجب مهاجرت غالب خانوادههای کنگان به روستاهای مجاور دشتی شد. در این سالها با ظلم قوای حکومتی بیش تر مردم مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار میگیرند که به ناچار برخی از ماجراها چون ماجرای علی سمیل پیش میآید. در سال 1330 کنگان یکی از بخشهای مستقل بوشهر معرفی میشود و چندی بعد شیخ سلیمان نصوری که از افراد خیر و سازنده شهر کنگان بوده و در آبادانی کنگان اهتمام داشت، برای مدتی با نام بخشدار مرکزی کنگان آغاز به کار مینماید. در زمان شیخ سلیمان نصوری، شیخ سلیمان مدرسه سلیمانیه و حمام عمومی را در شهر کنگان ایجاد مینماید.» (صفحه 368)
مروارید، قطره باران فروردین
بخش پایانی کتاب اختصاص به 10 ضمیمه شده است. در ضمیمه سوم با نگاهی به کارنامه مروارید میخوانیم: «حمایت از صید مروارید مقارن قرن نوزدهم م/سیزدهم ه.ق، از جمله عمدهترین امور تجاری در خلیج فارس و مهمترین شاخصهای اهمیت منطقه در جهان به شمار میآید. پیشینه صید مروارید به قرون گذشته بازمیگشت و گسترهای از دماغه راسمستدام تا جزیره بحرین و قطیف به همراه حواشی برخی جزایر ایران در خلیج فارس از جمله خارک و شعیب مهمترین مراکز صید مروارید را دارا بودهاند... در باورهای عامیانه مروارید قطره باران فروردین است که اگر در فروردین باران نبارد غواصان چیزی از مروارید و گوهر مطابق سنتشان نمییابند و این در نزدشان چیزی مشهور و درست و مورد اتفاق همه آنهاست.» (صفحه 403)
چاپ سوم (ویرایش دوم) کتاب «از مروارید تا نفت، تاریخ خلیج فارس از بندر سیراف تا کنگان و عسلویه»در 520 صفحه، شمارگان 550 نسخه و بهای 300 هزار ریال توسط نشر نخستین منتشر شده است.
نظر شما